دختری 4 ساله دارم که علاقه ای به دادن لوازم و اسباب بازی هایش به دیگران و هم بازی هایش ندارد لطفا مرا راهنمایی کنید.
بسیاری از رفتارهایی که ممکن است از سوی والدین ناهنجار محسوب شود در حقیقت رفتارهایی است که برای یک مرحله خاص از رشد و تحول کودک طبیعی است. یکی از این مراحل در سنین 2 تا 4 سالگی قرار دارد. این زمان مرحله حساسی از پرورش کودکی بهنجار است زیرا کودک آهسته آهسته به سمت استقلال یافتن و دوری از وابستگی دایم به دیگران می رود اما بهای دست یابی به این مرحله برخی رفتارهایی است که ممکن است باعث رنجش دیگران شود. یکی از این موارد «احساس مالکیت» است. کودک در این سنین نسبت به اشیایی که متعلق به خودش است حساسیت ویژه ای نشان می دهد حتی گاه این حساسیت به اشیایی که مربوط به دیگرانی است که او دوست شان دارد نیز سرایت می کند. مثلاً وقتی ببیند فردی به کیف یا لباس پدرش دست می زند او عصبانی می شود و واکنش تندی از خود نشان می دهد. بنابراین به طور کلی محافظت از اسباب بازی ها و دیگر اشیا یک رفتار طبیعی برای یک کودک ۲ تا ۴ ساله است با این حال این موضوع بدین معنا نیست که باید از کنار رفتارهای ناپسند کودک به راحتی عبور کرد یا برعکس با اجبار سعی در سخاوتمند ساختن او داشته باشیم.
در ادامه، این موضوع به صورت روشن تری توضیح داده می شود. مال من، مال او شکل گیری توانایی سخاوتمندی در کودک مستلزم آن است که در ابتدا محیطی را فراهم آوریم که در آن کودک به درکی از " احساس مالکیت" دست یابد بدین منظور در نخستین گام کودک باید برخی اشیاء را متعلق به خود بداند و درک کند که برخی چیزها تنها مال او هستند تا مفهوم " مال من" در ذهنش شکل گیرد. درک این مفهوم احساس امنیت و استقلال را در کودک افزایش می دهد. زمانی که این مفهوم در ذهن کودک تثبیت شد او در می یابد که متقابلاً برخی چیزها نیز مال او نیستند و حتی شاید از این موضوع رنجیده شود. اما چون با اطمینان می داند که چیزهایی فقط مال او هستند کم کم می آموزد که بین مفاهیم «مال من» و «مال او» تمایز قایل شود. وقتی این تفکیک را درک کرد در این زمان کودک معنی واقعی مالکیت را می فهمد و احترام به مالکیت را نیز درک می کند و زمانی به معنای سخاوت داشتن می رسد که به حس مالکیت او احترام گذاشته شود و دیگر احساس نکند که دیگران همواره می خواهند با اجبار وسایل او را تصاحب کنند. زیرا این رفتار در ذهن کودک، به صورت یک برخورد خصمانه از سوی شما برداشت می شود و بیشتر به برانگیختن لجبازی در او منجر می شود. قرض دادن به جای بخشش برای دست یابی به این هدف در نخستین مراحل نیاز نیست که حس بخشش اشیا را در او تقویت کنید بلکه در گام اول می توانید روی مفاهیم مشارکت یا قرض دادن تمرین کنید. روش دیگری که می تواند کمک کننده باشد رعایت انصاف و عدالت است. کودکی که می بیند دیگران به حقوق او احترام می گذارند نسبت به آن ها احساس اعتماد پیدا می کند و می تواند با بزرگواری با آن ها مشارکت کند اما اگر فرزند شما دایماً دریابد که دیگران به حقوق و شخصیت او احترام نمی گذارند نمی تواند این اعتماد بنیادین را در ذهن خود شکل دهد. کار کردن روی درک عواطف دیگران نیز پس از این مراحل اهمیت ویژه ای دارد اینکه کودک درک کند رفتارهایی موجب شادی و یا رنجش دیگران می شود همان طور که خود نیز ممکن است از برخی رفتارها خوشحال یا غمگین شود به بهبود رفتارهای سخاوتمندانه او کمک می کند . برچسب خسیسی نزنید اما نقش والدین در توضیح و ایجاد این مفهوم در ذهن کودک بسیار حایز اهمیت است چنانچه والدین پیوسته کودک را متهم به خست کنند یا بخواهند با او مقابله کنند تنها برخوردهای ناپسند را به او آموزش می دهند و در شخصیت کودک تثبیت می سازند اما اگر دریابند که کودک به مشارکت و تعامل با دیگران علاقه دارد ولى هنوز از آمادگی لازم برخوردار نیست راحت تر می توانند به پرورش صحیح کودک خود کمک کنند. بنابراین باید این رفتار طبیعی کودک از سوی والدین درک شود و به آهستگی رفتار صحیح را با جلب اعتماد او جایگزین کنند. اما لازم است به خاطر داشته باشید که اگر این رفتار کودک همراه با پرخاشگری، قلدری و آزار دیگران تداوم یافت استفاده از راهنمایی یک روان شناس که شرایط کودک شما را به طور جامع ارزیابی کند ضرورت دارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید