اگر عذاب الهی برای پاکسازی نفس های آلوده است و اگر عدالت باید به دقت اجرا شود ،شفاعت به چه معناست؟ آیا شفاعت نوعی فرار از سیستم عدالت الهی نیست ؟
شفاعت روز قیامت برای همه اتفاق می افتد اما برای همه سودمند نیست، لذا می فرماید: وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (بقره،123)
و بترسید از روزى کسی را به جای دیگری جزا ندهند و هیچ معادل و سودی پذیرفته نشود و شفاعت كسى او را سودمند نبود و آنان را یاورى نباشد.
درسوره طه نیز نظیر این آمده است: یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً (109): در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر از كسى كه خداى رحمان اجازه شفاعتش داده باشد و سخن او را در شفاعت بپسندد.
بنابراین شفاعت هم مانند هدایت در دنیا برای همه وجود دارد اما همان کسانی که در دنیا از هدایت بهره ای نبردند در آخرت هم از شفاعت بهره ای نمی برند .
مهر اهل بیت در دنیا برای همگان دستگیر و نجات بخش است اما همان ها که از ایشان رویگردان شدند و مسخره کردند، در آخرت از ایشان و شفاعتشان به دورند. در روایت است که کسی که شفاعت رسول خدا را قبول نداشته باشد به شفاعت او در آخرت نمی رسد. (بحار،ج8،41) زیرا آخرت او باطن همان انکار او در دنیا را به تصویر می کشد .
نجات در دنیا، همان شفاعت در آخرت است
شفاعت آخرت باطن شفاعت در دنیاست. شفاعت تجلی همان نجاتی است که در دنیا برای فرد به دلیل محبتش و یا عملی خاص از او حاصل شده است. اگر گناهکاری با شرکت در مراسم عزای حسینی منقلب شده و در رفتارهای نادرست خود تجدید نظر نماید، مورد شفاعت واقع شده است که این شفاعت به همان میزان که در دنیا موجب اصلاح او شده است، در قیامت هم به او کمک خواهد کرد.
اگر از این دیدگاه به شفاعت نگاه کنیم نتیجه خواهیم گرفت که توبه نیز یکی از شفاعت کننده هاست؛ زیرا توبه نیز علاوه بر جبران بدی های گذشته، اعمال بعدی فرد را نیز اصلاح خواهد نمود: قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: لا شفیع انجح من التّوبة (بحار،ج3،ص306) :هیچ شفاعت کننده ای نجات بخش تر از توبه نیست .
همین روایت می تواند قانون طبیعی شفاعت را به اثبات رساند. شفاعت از روی پارتی بازی و حساب دوستی و رفیق بازی نیست،.بلکه شفاعت باطن همان اتفاقی است که در دنیا موجب بازگشت کسی به سمت خدا و اصلاح او می گردد؛ خواه این انقلاب درونی در اثر توبه باشد یا به علت دوستی و محبت اهل بیت موجب هم سویی شخص با اهل بیت در مسیر بندگی شده باشد یا...
شفاعت هم قوانین مربوط به خودش را دارد
شفاعت تجلی رحمت و احسان الهی است و شامل حال همه نخواهد شد اما اکثریت کسانی که نجات پیدا می کنند با شفاعت نجات می یابند اما عده ای هم هستند که هیچ شفاعتی نصیبشان نمی شود و همین ها نشان می دهد که شفاعت هم شرایط مخصوص خودش را دارد و با رعایت آن شرایط می توان خود را جزء شفاعت شوندگان قرار داد.
در حدیث است که :«همانا مومن برای دوستش شفاعت می کند مگر آنکه ناصبی باشد .و اگر برای یک ناصبی تمام انبیا و ملائک مقرب شفاعت کنند،پذیرفته نخواهد شد.» (بحار الانوار، ج8، ص36) پس ناصبی شرط شفاعت شدن ندارد. و در روایت بالا نیز گفته شد که منافق و شکاک و کافر شفاعت نمی شود پس شفاعت هم قوانین مشخص و واضحی دارد و همین طوری و پارتی بازی نیست .
تفاوت اخبار مربوط به شفاعت
در بعضی از روایات سخن از شفاعت هایی است که به یکباره مجرم را از اوج بدبختی نجات می دهد و او را به سعادت ابدی می رساند. در این روایات شرایط سختی برای شفاعت شدن وجود ندارد بلکه شفاعت در این موارد همه تجلی رحمت و احسان شفاعت کننده است. اما در بعضی روایات برای شفاعت نیز شرایط سختی مطرح شده است که انسان را متقاعد می سازد شفاعت باطن نجات دهنده همان اعمالی است که انجام می دهیم یا اینکه برای شفاعت شدن باید لااقل برخی دستورات مهم را به درستی رعایت کرد در غیر این صورت محبت اهل بیت و ...کارساز نیست.
این تفاوت به خاطر آن است که شفاعت می تواند انواع مختلفی داشته باشد و بارها و بارها صورت گیرد. شفاعت ممکن است برای بعضی از افراد در یک موقف صورت گیرد و در موقف دیگر شفاعت نشود و مجبور باشد مجازات اعمالش را ببیند.
در مورد برخی می تواند به صورت کلی و نجات دفعی باشد و ممکن است شفاعت کلی و یکباره یک جمعیت زیاددر آخرین مواقف و بعد از عبور از مراحل سخت قیامت و پاک شدن از صفاتی باشد که با آن صفات وارد شدن به بهشت محال باشد .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید