در پاسخ به این پرسش نكات ذیل قابل توجه است :
1- پاسخ اجمالیبه این پرسش این است كه كتاب ارزشمند بحار الانوار كه در واقع یك دائره المعارف بزرگ شیعه است مشتمل بر احادیثی است كه برخی صحیح و برخی ضعیف است و به همین دلیل نیازمند بحث سندی و رجالی و متنی است .
2- پاسخ مفصل به این پرسش چنین است :
علامه مجلسی (ره ) و كسانی كه همانند ایشان بوده و هستند, دارای دو گونه كار در زمینه احادیث اند :
1- گردآوری و طبقه بندی , 2- نقد و بررسی .
ثانیا, نظر محدث نوعا نظری است اجتهادی كه بر طبق مبانی خود آن را برمی گزیند. چه بسیار مواردی كه محدثی حدیثی را صحیح می داند ولی محدث دیگر بر طبق ادله آن را رد می كند و برعكس . بنابراین حذف روایات , بستن راه تحقیق به روی دیگران است . چه بسا امروز حدیثی فهمیده نشود; ولی فردا همان حدیث راه گشای آیندگان باشد و... و یا با نقطه نظرهای اجتهادی تازه , راه برای اثبات صحت سند آن فراهم گردد.
3-در مورد غیر منطقی بودن و یا خرافی بودن برخی احادیث به نظر ما باید گفت : «خرافه»؛ یعنی چیزى كه فاقد سند و مدرك باشد و مردم بدون هیچ اصل و ریشهاى بدان معتقد باشند كه موارد آن ممكن است كه زیاد هم باشد. در برخورد با مسائل دینی یك سری از آنها پایه و اساس و مدرك دارند و یك سری دیگر این گونه نیست و ممكن است از خرافات و جعلیات محسوب شوند. در شناخت این دو گونه می توان گفت ملاك شناخت حقیقت در حوزه معارف دینى دو منبع اصلى دارد كه عبارت است از وحى و عقل. اگر هر یك از عقل یا وحى موضوعى را تأیید نمود به عنوان حقیقت مىپذیریم. البته باید توجه داشت كه استفاده از عقل و وحى ضوابطى دارد كه دانشمندان مسلمان در تنقیح آن ضوابط زحمات بسیارى كشیدهاند و باید به آن ضوابط توجه نمود. بعد از این مقدمه توجه شما را به چند نكته جلب مىكنیم:
اول : عقل توانایى درك همهى حقایق را ندارد و یكى از حكمتهاى نیاز به وحى نیز همین نكته مىباشد.
دوم : علوم تجربى در حوزه خودش قابل استناد است كه البته محدود به امور مادى مىباشد
سوم :حرف عدم درك یك چیز موجب انكار آن نمىشود، اگر در روایات معتبر براى انگشتر عقیق خواصى ذكر شده كه ما از درك آن از طریق عقل یا تجربه عاجزیم، نباید منكر گردیم. چرا كه از یك سو عقل ناتوان است و از سوى دیگر بسیارى از امور به مرور زمان در علوم تجربى روشن مىگردد. ما به استناد علم كامل و عصمت معصومین(علیهم السلام) از كلمات آنان تبعیت مىكنیم و علم و عصمت آنان را با ادله قطعى، عقلى و نقلى اثبات مىكنیم. بنابر این در شناخت خرافه از حقیقت تكیهگاه اصلى معیارهاى شناخت است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید