من همیشه دلم به حال خانم هایی که شادی زندگی شان وابسته به رابطه عطفی شان است، می سوزد. زنان بسیاری را دیده ام که در زمینه شغلی، روابط اجتماعی و خانواده در بهترین شرایط قرار دارند اما مدام این سوال را از خود می پرسند که «چرا او مرا دوست ندارد؟» یا «آیا یک روزی ازدواج خواهم کرد؟». ظاهرا فرقی نمی کند که افراد در چه مقامی باشند، ریس جمهور، برنده مسابقات المپیک یا مدیر یک کارخانه بزرگ، این طور به نظر می رسد که قسمت اعظمی از شادی زندگی آنها به رابطه عاطفی شان وابسته است.
متاسفانه این مشکل تازگی ندارد. فیلم هایی چون «جنسیت و شهر» یا «زن سال» هم نشان دهنده این است که حتی اگر زنان بهترین شرایط زندگی را داشته باشند، نداشتن یک رابطه عاطفی می تواند شادی زندگی آنها تحت تاثیر قرار دهد.البته این موضوع تنها برای زنان صحت ندارند، آنچه مردان را هم خوشحال و راضی نگه می دارد، وجود یک رابطه سالم است، اگر چه ممکن است آنها مانند زنان این موضوع را مدام به زبان نیاورند.
نگران نباشید، شما نیمه گمشده خود را خواهید یافت
ازدواج امری است که همه ما در دوره ای از زندگی بدان احتیاج داریم. هر چه سن ما بالاتر می رود، معیارهایی که برای انتخاب شریک زندگی خود خواهیم داشت نیز تغییر می کند. آنچه برای ما در سن 20 سالگی مهم است ممکن است در سن 30 سالگی هیچ اهمیتی نداشته باشد. بنابراین با افزایش سن، انتخاب ما نیز سختتر خواهد شد. به عنوان مثال رفتارهایی مانند مهربانی، گذشت، سازگاری نسبت به ظاهر اهمیت بیشتری پیدا می کنند.
بیش از 90 درصد افراد در آمریکا بین سنین 25 تا 34 سالگی ازدواج می کنند، اگر چه این آمار در سالهای اخیر کاهش یافته و به سنین بالاتر یعنی 40 تا 50 سال تغییر کرده است اما در نهایت جای هیچ نگرانی نیست و شما دیر یا زود ازدواج خواهید کرد.
نگو مجردم، پس حتما مشکلی دارم
همیشه افرادی هستند که به مجردها می گویند: «تو با اینهمه زیبایی ظاهر و باطن چرا هنوز تنهایی؟» این جمله ای است که اعتماد به نفس طرف مقابل را میگیرد زیرا که او فکر می کند با آنهمه توانایی باز هم برای جذب یک شریک زندگی ناتوان است یا به بیان دیگر فکر می کند که در مجرد بودن یک اشکالی وجود دارد. اما همه ما باید این را بدانیم که پیدا کردن یک شریک زندگی مناسب مانند خرید یک ماشین یا پیدا کردن کار نیست. ما به دنبال فردی ایده آل در تمام ابعاد زندگی می گردیم، نه در چند ویژگی خاص.
اگر مخالفید می توانید از پدر بزرگ، مادر بزرگ یا دیگر افرادی که مدت ها قبل ازدواج کرده اند، سوال کنید: «چه خصوصیت طرف مقابل تان را بیشتر می پسندید؟» مطمئنا جوابی که خواهید گرفت، جمله های مانند «درآمد مالی او» یا «خوش تیپی اش» نخواهد بود. ازدواج های موفق تنها به یک یا دو خصوصیت ختم نمیشوند بلکه ارزش ها، علایق، وفاداری، گذشت و... است که یک رابطه را سالیان سال پیش می برد.
مجرد بودن بهتر از ازدواج ناموفق است
دلایل زیادی برای ازدواج وجود دارد. اگر چه تفکر عموم بر این است که ازدواج زندگی را بهبود می بخشد اما تحقیقات نشان داده که این موضوع همیشه صحت ندارد. یک رابطه عاطفی خوب زندگی را لذت بخش تر می کند. آنان که رابطه رمانتیک را تجربه می کنند، در شرایط روحی و به تبع سلامت جسمی بهتر و عمر بلندتری نسبت به زوج هایی که مدام در حال بگو مگو و نزاع هستند، به سر میبرند. اما متاسفانه درصد افراد زیادی وجود دارد که می گویند اگر به گذشته باز می گشتیم، همسر دیگری انتخاب می کردیم. این افراد اگر چه ازدواج کرده اند اما نیازهایشان به خوبی برآورده نمی شود، به همین دلیل همیشه تنهایند.
داشتن فردی در زندگی که به شما حس اعتماد به نفس دهد طوری که قادر باشید به او اعتماد و تکیه کنید و افکار و احساسات تان را با او در میان بگذارید، فواید زیادی برایتان به همراه خواهد داشت اما یادتان باشد که مجرد بودن بهتر از تن دادن به یک ازدواج ناموفق است.
مجرد بودن بی فایده نیست
مجرد بودن هم فواید خاص خود را دارد. تحقیقات نشان داده، افرادی که خود مجرد بودن را انتخاب کرده اند، از زندگی خود خوشنود و راضی هستند. مجرد بودن این استقلال را به شما می دهد که هر کجا که دوست دارید زندگی کنید یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه تان را بدون غر زدن طرف مقابل، ببینید یا حتی غذای مورد علاقه خود را برای شام درست کنید. در واقع شما به دلیل عدم تعهدات، این فرصت را خواهید داشت که سرگرمی و کارهایی را انجام دهید که در زندگی مشترک نمی توانستید. البته هر کسی این نوع زندگی را نمی پسندد اما تعداد افرادی که ترجیح می دهند سالهای بیشتری را در مجردی بگذرانند و وقت بیشتری را به اهداف شان اختصاص دهند، رو به افزایش است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید