با بررسی وضعیت غیر انسانی زن در محیط تولد حضرت زهرا علیهاالسلام و در مقایسه با احترام و کرامتِ فوقالعاده پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، به حضرت زهرا علیهاالسلام میتوان تولد آن بزرگوار را طلوعی در احیاء شخصیت زن دانست.
خداوند در قرآن کریم، زن را در خلقت و استقلال و اراده مساوی با مرد معرفی کرده است. برای شناخت ارمغان اسلام به زن باید موقعیت وی را در روزگار جاهلیت بررسی نمود.
قبل از ظهور اسلام در جوامع متمدن و غیر متمدن رفتاری غیر انسانی با زن داشته و او را ضعیف و خوار میشمردند، وی را از پیکره اجتماع خارج دانسته و او را به دیده یک شییء مینگریستند که میتوان آنها را تنها از شرایط مورد نیاز اجتماع در نظر داشت، مانند مسکنی که باید بدان پناه برد و یا او را بردهای میشمردند که باید از کارش بهره برد، رفتارشان با زن بر اساس غالبیت قوی و مغلوبیت ضعیف بود، (1) و در «تمام احوال با وی همچون صِغار و مجانین تحت ولایت رفتار میباشد». (2)
اکثر زنان عصر جاهلیت دربارهي زندگی آینده و زناشویی خود کمترین ارادهای از خود نداشتند و کاملاً مقهور تمایلات اولیاء خود بودند، و سرنوشت آنان را مردان رقم میزدند، در روز خواستگاری که آن را «یوم الاِملاک» مینامیدند، برای وی صِداقی معین میشد، اما دختر سهمی نمیبرد بلکه به رئیس قبیله یا قیم دختر میرسید. (3) برای زن حقی در ارث قائل نبودند و برای تعدد زوجات حّد و مرزی قائل نمیشدند، زیرا مطابق عادات و رسوم عربها برای آنکه خانواده نیرومند و محترم باشد لازم بود فرزندان متعدد به وجود آورد، و به سادگی ازدواج میکردند و به آسانی آنان را طلاق میدادند و در بسیاری مواقع زن را طلاق نمیدادند و انواع خشونتها و اَعمال غیرانسانی در مورد او مرتکب میشدند. (4) هر گونه عمل منافی عفت و جنایت که مردان در حق زنان مرتکب میشدند جرم محسوب نمیشد، از جمله سنن دردناک و وحشیانهای که در عصر جاهلیت عرب پدید آمده بود زنده به گور کردن دختران بود، که البته این اقدام هولناک در نزد ملل دیگر نیز رواج داشت. و عربها از این جنایت به عنوان افتخار و اوج غیرت یاد میکردند.
گر چه بعضی متعقدند که این جنایت در همه قبایل عرب عمومیت نداشته و تنها در قبیله «کَندِه» (یا بعضی از قبایل) بوده است، ولی مسلماً مسئله نادری نیز محسوب نمیشد، و گرنه قرآن کریم با این تأکید و به طور مکرر روی آن صحبت نمیکرد. عامل پیدایش این جنایت عوامل مختلفی بوده است، از جمله عدم ارزش زن به عنوان یک انسان در جامعه جاهلی و رواج تفکرات و اعتقادات خرافی و مسئله فقر شدید که بر آن جامعه حاکم بوده است که قرآن نیز، این عامل را ذکر کرده است. دختران در آن روزگار قادر نبودند در تهیه معاش خانواده نقشی ایفاء نمایند و در غارتگریها شرکت نداشتند و در نظر بدوی پسر چراغ خانه را روشن میکند و هم چنین این فکر که در جنگهای فراوان قبیلهای آن روز ممکن بود دختران به اسارت درآیند و نوامیس آنها به دست بیگانگان بیفتد و از این راه لکهي ننگی بر دامنشان بنشیند. (5)
تا اینکه حق تعالی، پیامبر را مبعوث فرمودند و به وسیلهي قرآن و اسلام به تفکرات جاهلی و تجاوزات نابجای انسانها خاتمه بخشید. و با تعالیم ابدی خود، خط بطلان بر اغلاط بشری کشید، و راههای فضیلت و رستگاری را به او نشان داد. بطور اساسی، قرآن کریم احیاگر حقوق فطری و طبیعی همهي انسانها بالاحض «زنان» است. (6) «سلام در حق زن کاری کرد که در تاریخ بشریت بیسابقه بود». (7)
حق تعالی در آیهي شریفه میفرماید: «ای مردم ما همهي شما را نخست از یک زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبههای بسیار و فرق مختلف گردانیدیم، یکدیگر را بشناسید، برگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردم است». (8) نزد خداوند عمل مرد و زن یکسان است و بعضی مردم از بعضی دیگر برتری ندارند، (9) و از زن نیز به عنوان نیمی از پیکرهي اجتماع یاد میشود که دارای استقلال و اراده و حاکم بر سرنوشت خویش میباشد. و از نظر اسلام مرد و زن هر دو از یک نوعند و فرقی در اصل وسِنخ ندارد و تفاوت بر اساس اَعمال هر یک میباشد و حتی زنی که متصّف به مراتب ایمان و علم نافع و عقل متین و خُلقی نیکو و شکیبایی که همه از مظاهر تقوی شمرده باشد ذاتاً بر مردانی که در این صفات به پایهي او نمیرسند برتری دارد. (10)
پینوشت:
1. ر.ک، تعداد زوجات و مقام زن در اسلام، تألیف علامه طباطبایی، انتشارات آزادی، قم، بیتا، ص 6
2. اسلام و عقاید آراء بشری با جاهلیت و اسلام، تألیف یحیی نوری، مجمع معارف اسلامی، تهران، 1357، چاپ هشتم، ص 602، در این صفحه آمده است: قابل ذکر است اینگونه رفتار با زنان در عصر جاهلیت بیشتر در زندگی اعراب بادیه نشین حاکم بود و زن در نظر اشراف و بزرگان عرب شهرنشین از آزادی و اهمیت نسبی برخوردار بود و دختران اشراف و بزرگان مقام بلندی داشتند و همسرانشان را خود بر میگزیدند و اگر رفتار شوهر مورد پسند نبود ترکش میگفتند حتی اشاره شده است که زنان را به عنوان داور میپذیرفتند و در مالکیت و تصرف در اموال خویش آزاد بودند و به تجارت میپرداختند چنانچه داستان حضرت محمد صلی الله علیه و آله با اموال خدیجه علیها السلام مشهور است.
هم چنین جهت اطلاع بیشتر در این زمینه رجوع شود به: تاریخ یعقوبی، تألیف احمد بن ابی یعقوب، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، 12، چاپ سوم، جلد اول، ص 238، تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ترجمهي ابوالقاسم پاینده، بیتا، بیجا، 1337، چاپ دوم، دوره تک جلدی، ص 35، والعصر الجاهلی، ص 85.
3. ر.ک، جاهلیت و اسلام، ص 603
4. جهت اطلاع بیشتر از انواع ازدواجها و نحوهي طلاق زنان در عصر جاهلیت: ر.ک: حقوق زن در اسلام و جهان، تألیف علامه یحیی نوری، انتشارات مؤسسهي مطبوعاتی فراهانی، 1347، چاپ چهارم، صص 41-47
5. ر.ک: کشف الاسرار و عده الابرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، به اهتمام اصغر حکمت، انتشارات امیرکبیر، 1357، جلد پنجم، ص 401، تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی، با همکاری جمعی از نویسندگان، انتشرات دارالکتب اسلامیه، تهران، 1369، چاپ بیست و پنجم، جلد 26، ص 178 و جاهلیت و اسلام، صص 629-630.
6. ر.ک: نطام حقوق زن در اسلام، تألیف مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، 1357، چاپ هشتم، (مقدمه)، ص 26.
7. سیمای زن در کلام امام خمینی (ره)، تهیه و تنطیم: ادارهي کل مراکز و روابط فرهنگی، تهران، 1374، چاپ ششم، ص 31.
8. قرآن مجید، سوره حجرات، آیهي 13، ترجمهي الهی قمشهای.
9. قرآن مجید، سورهي آل عمران، آیهي 195، ترجمهي الهی قمشهای.
10. ر.ک: تعدد زوجات و مقام زن در اسلام، ص 10، نظام حقوق زن در اسلام، (بخش پنجم)، ص 110 به بعد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید