علی علیهالسلام از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم میپرسد که نزد خداوند چه فضیلتی برای جمع شدن ما در زیر این عبا هست؟ حضرت میفرماید: «سوگند به خدایی که مرا حقا به پیامبری برانگیخته و به رسالت همراز خود ساخته است، خبر این داستان ما در محفلی از محافل اهل زمین که جمعی از شیعیان و دوستان ما در آن شرکت دارند یاد نمیشود جز آنکه رحمت الهی بر آنان فرود میآید و فرشتگان آنان را در میان میگیرند و تا هنگام پراکنده شدن برای آنان آمرزش میطلبند.» و علی علیهالسلام میگوید: در این صورت به خداوند، پروردگار کعبه سوگند که ما و شیعیمانمان رستگار شدیم. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم با ذکر سوگند سابق ادامه میدهند که: «در هر محفلی از محافل شیعیان ما این حدیث خوانده شود غمها و اندوههای آنان زدوده میشود و خداوند حاجت آنان را برمیآورد...»
بر اساس آثار فوق است که شیعیان به رسم دیرینه مجلسی تشکیل میدهند و در جمع مومنان این حدیث را میخوانند و بدین وسیله به خدای متعال تقرب جسته و حوایج خود را میطلبند. ولی باید دانست که فایدهي خواندن این حدیث در جمع صاحبدلان تنها رسیدن به ثواب و برآورده شدن حاجات نیست، بلکه این حدیث پیامی دارد که باید متذکر آن گردند:
این حدیث یکی از بزرگترین دلایل بر عصمت و پاکی خاندان نبوت و از آشکارترین براهین بر اثبات امامت آنهاست، و این پیامی سیاسی برای امت اسلامی است و حجتی قاطع برای کسانی است که در خط اهلبیت علیهمالسلام حرکت میکنند.
و نیز طنین انداز پیامی اخلاقی- اجتماعی در گوش جهانیان است و هشدار به کسانی که شیفتهي زندگانی پرزرق و برق و بیمحتوای دنیا هستند، که ببینند خاندانی که در همهي زمین و آسمان نظیری برای آنان یافت نمیشود بلکه آسمانها و زمین و همهي آفریدگان به طفیل وجود آنان به وجود آمدهاند چگونه همگی در زیر یک عبا جای میگیرند و همه در گلیمی میخبسند در حالی که دو پادشاه در اقلیمی نمیگنجند، و به وضوح اعلام میدارد که سعادت بشر در چیزی است نه آنچه اهل دنیا میجویند.
خاندانی که متشکل از پیامبری است که همهي کلیدهای بهشت در اختیار او و ملک و ملکوت به فرمان اوست ولی از گرسنگی سنگ بر شکم میبندد و هیچ گاه سه روز متوالی سیر نمیماند، و علی وصی او که میتواند از مغز بهترین گندم و شیرهي عسل مصفی تغذیه کند نان خشک جوین را در کیسهي سر به مهر مینهد تا فرزندانش از سر دلسوزی آن را به روغنی نیالایند و خود با سر زانو آن را شکسته و با آن یا سرکه یا نمک نوش میکند تا اگر در دورترین نقاط مملکت اسلامی تحت فرمان او گرسنهای از گرسنگی رنج میکشد دلخوش باشد که امیر او نیز همسطح او زندگی میکند و با شکم سیر سر بر بالین نمینهد، و فاطمهي او که ملکهي اسلام آن روز تا پایان جهان است به سادهترین زندگی بسنده نموده، با دست خویش آسیا میگرداند و از دسترنج خویش نان تهیه میکند، و حسن او در طول عمر خود چندین بار اموال خود را در راه خدا با مستمندان تقسیم میکند، و حسین او علاوه بر بخششهای فوق العاده، جان در کف مینهد و در راه احیای آیین الهی و نجات ستمدیدگان، خون قلب خویش را نثار میکند و همهي هستی و دارایی خود را یکجا در میان عشق خدا میبازد.
آری، شیعیان آگاه و صاحبدل، تنها به خواندن حدیث کساء بسنده نمیکنند و آن را چون ذکر و وردی لقلقهي زبان نمیسازند زیرا این حدیث، دعا نیست که صرفاً خوانده شود و احیاناً توجهی هم به معنای آن بشود؛ بلکه در متن آن میاندیشند و با زمزمه کردن آن متذکر حقانیت اهلبیت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم در مساله خلافت و امامت میشوند و از فداکاریها، ایثارها کرامتها و سیرهي مرضیهي امامان خود یاد میکنند و چگونه زیستن را میآموزند و در نتیجه مسیری صحیح را برای زندگانی آیندهي خویش ترسیم مینمایند.
بیشک با چنین بهرهوری از حدیث کساء، خود را در معرض نسیم رحمت الهی قرار میدهند و فرشتگان آسمان بر آنان فرود میآیند، به اذن خداوند حوایج آنان را برمیآورند، اندوه آنان را میزدایند، و آنان را با دلی شاد و امیدوار به فضل الهی از آن مجلس روانه میسازند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید