یکی از مشکلات جامعه امروزی، رواج دروغگویی در میان افراد جامعه می باشد، برخی ها به بهانه های مختلفی دروغ گفته و آن را به راحتی توجیه می کنند. به طوری که گویی توجه ندارند که دروغ یکی از گناهان کبیره بوده و دروغگو در معرض لعن خداوند متعال می باشد. و در قرآن و روایات اهل بیت (ع) از آن به شدت نهی شده است.
قرآن کریم با اشاره به دروغگویی برادران حضرت یوسف (ع) این خصلت ناپسند را ثمره پیروی از هوای نفس عنوان کرده و می فرماید:
وجاء و علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون (سوره یوسف / 18)
و پیراهن او را با خونی دروغین آوردند. گفت: هوس های نفسانی شما این کار را برایتان آراسته، من صبر جمیل خواهم داشته و در برابر آنچه می گویید، از خداوند یاری طلبم!
وقتی کتب مختلف اخلاقی را نگاه می کنیم بعضی از علما حسد را ریشه همه گناهان می دانند و بعضی دیگر دروغ را. ولی با توجه به سوره یوسف که در بالا به آن اشاره شد حق مسلم آن است که برادران یوسف بعد از حسادت کردن دست به دروغ زدند و به پدر به دروغ گفتند که یوسف کشته شده است ولی آنچه مهم است این مطلب می باشد که حسادت و دروغگویی لازم و ملزوم یکدیگرند یعنی اگر یکی از آنها صورت بگیرد حتما آن یکی هم درکنار آن می آید. باید گفت عواملی وجود دارد که موجب از بین رفتن اعمال نیک می شود که در دین اسلام از آن به حبط اعمال یاد می شود که دروغگویی نیز یکی از این عوامل است. به طوری که امام باقر (ع) می فرماید:
ان الکذب هو خراب الایمان (دروغ نابود کننده ایمان است.)
همان طوری که می دانیم انسان بر اثر دروغگویی، نه تنها اعتماد به نفس خود را از دست می دهد بلکه اعتماد عمومی نیز از او سلب شده و جایگاه اجتماعی اش متزلزل می گردد. و روایتی که ازامام صادق (ع) مطرح می شود این سخن را کاملا روشن می سازد: که امام صادق (ع) به یکی از یاران خود می فرمایند:
هرگاه پیش عبدالله بن ابی یعفور رفتی: سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو می گوید: دقت کن در آن چیزی که به وسیله آن علی (ع) در محضر رسول خدا سرافراز شد و او را به مقامات عالی رساند. پس تو هم آنها را برای خودت لازم بدان و رفتار خویش را با آن اوصاف زیبا بیارای. مطمینا حضرت علی (ع) با راستگویی و امانتداری در نزد پیامبر (ص) به آن درجه و عظمت رسید از این روایت به خوبی روشن است که در جوامع مختلف اگر فردی بخواهد در مراحل مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ... در جامعه خدمت کند اولین ملاکی که موجب بالا رفتن مقام معنوی ودنیوی او خواهد بود راستگویی اوست و علاوه بر آنکه موجب پیشرفت والای آن جامعه می شود موجب عزت و احترام خود نیز می شود. ولی امروزه در جوامع مختلف شاهد دروغگویی این مقامات هستیم بدون آنکه توجهی به آخر امر داشته باشند. آیا این افراد نمی دانند که روزی تمام آنچه که انجام داده اند یک روز برملا خواهد شد؟ چگونه وجدانشان از آن درآمدی که به ظاهر آنها حلال می دانند (ولی حرام است) به درد نمی آید؟
امام صادق (ع) فرمود: المصلح لیس بکذاب (کسی که واقعا قصد اصلاح داشته باشد او در شمار دروغگویان نیست.)
قرآن کریم برای از میان بردن این صفت زشت، آثار زیان بار آن را بیان می کند و به کسانی که به این صفت زشت جامع عمل می پوشاند می فرماید که آنان در معرض لعنت خداوند هستند. اگر بخواهیم افراد مختلف را در جامعه مشخص کنیم از منظر روانشناسی شاخص ترین علامت منافق دروغ گفتن است. زیرا آنان نه تنها اخبار دروغ و گزاره های کذب را در گفتگوهایشان به کار می گیرند. بلکه با قسم هایی که بر آن می افزایند در سقوط به دره هولناک معصیت شتاب می ورزند.
اساسا دوگانگی در رفتار و گفتار، انسان را در ردیف اهل نفاق قرار می دهد. و او را از رسیدن به کمال باز می دارد. یک انسان مسلمان همواره باید تلاش کند که ظاهر و باطنش یکی بوده و در برخورد با دیگران رو راست باشد.
از بین این چیزهایی که گفته شد مهمترین آن این است که دروغگو از امام زمان دور می شود چون حضرت مهدی (عج) در مورد شرایط دوستان راستین خود می فرمایند:
هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می سازد، عمل کند و از آنچه که خویشاوند ما نبوده و خشم ما در آن است، دوری گزیند. پس بدون تردید دروغگو نمی تواند از دوستان خالص حضرت باشد.
امامان معصوم نه تنها با دروغ و دروغگویان در سطح عمومی جامعه برخورد می کردند، بلکه آن بزرگواران برنامه گسترده ای برای مبارزه با کذابین در همه حوزه ها داشتند.
مبارزه با غلات و مدعیان دروغین بابیت و نیابت و وکالت و افشای ادهای باطل آنان از دیگر وظایف نواب اربعه بود که اینان به دستور حضرت مهدی (عج) با آنان مبارزه می کردند. در عصر غیبت صغری، گروهی از افراد منحرف و جاه طلب با طرح مطالبی بی اساس مقامات معنوی را برای خود ادعا می کردند و به نام امام از مردم وجوهات شرعیه می گرفتند و برخی به دروغ ادعای سفارت، نیابت و وکالت خاص از سوی امام زمان (عج) را داشتند. به این جهات نواب اربعه با رهنمودهای امام با آنان مقابله کرده و آنان را طرد و لعن می کرد. و در غیبت کبری که ما انسان ها در آن هستیم و دورانی که امام عصر پشت پرده بسر می برد هر یک از ما تک تک وظیفه داریم با آن مدعیان دروغین که خود را جای امام معرفی می کنند و یا کسانی که مدعی می شوند از یاران نزدیک او می باشند مبارزه کنیم زیرا اینها همان دروغگوهایی هستند که با گفته هایشان وحدت مسلمین را می خواهند سلب کنند و دست کشورها و افراد بیگانه پشت تمام این گفته ها پنهان است. و اگر بخواهیم این مدعیان دروغین را تشخیص دهیم باید سخنان اینان را با قرآن کلام الله و اهل بیت (ع) و اولیا و انسان های کامل مطابقت دهیم اگر خلاف اینها بود متوجه می شویم که تمام گفتارها و رفتارها و ... آنها دروغی بیش نیست.
و در پایان طبق سخن حضرت علی (ع) در خطبه ملاحم نهج البلاغه باید گفت:
شیوع دروغگویی از نشانه های آخر الزمان است و امام (ع) نیز طبق آن دروغگویی را از این نشانه قلمداد می کنند و می فرمایند: راستی از میان رفته و دروغ شایعه می شود. مردم در زبان با هم دوست و در دل با همدیگر دشمن می شوند. به گناه افتخار می کنند و از پاکدامنی به شگفت می آیند. چون دروغگویی موجب رسوا شدن فرد گوینده می شود. زیرا طبق روایات دروغگویی انسان را در نزد خداوند متعال و عموم مردم و حتی نزد وجدان خود سرافکنده و رسوا می سازد به طوری که خداوند متعال می فرمایند:
ان الله لا یهدی من هو کاذب کفار خداوند کسانی را که دروغگو و ناسپاس باشد راهنمایی نمی کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید