مهمترين عامل در تربيت دينی، خانواده است. در خانواده، ساختار و چارچوب دينی فرزندان شکل میگيرد. روايت معروف پيامبر اکرم(ص) بيانگر نقش خانواده در شکل دهی به شخصيت دينی فرزندان دارد:
«همه فرزندان براساس فطرت پاک الهی متولد می شوند و تربيت خانواده است که فرزند را يهودی يا نصرانی می گرداند.»
هر چه خانواده نسبت به مسائل دينی مقيدتر باشند، محصول و برايند تربيتی آنان هم از پایبندی بيشتری برخوردار میباشند. ارزش های دينی از طريق خانواده به فرزندان منتقل میشود. مهاجمان فرهنگی در ارزيابیهای خود به اين نتيجه رسيدهاند که اگر قرار است جامعه را از نظر فرهنگی استحاله و دگرگون کنند، بايد خانواده را به نابودی بکشانند. «الوين تافلر» در کتاب «موج سوم» می گويد: «برای گسترش فرهنگ غرب بايد احساس گناه در مقابل کارهای ناپسند را در بين نوجوانان از بين برد و برای موفقيت در اين مسئله بايد خانوادهها را به نابودی کشاند.»
والدين از زمان انتخاب همسر، اولين گام را برای تربيت دينی فرزندان برمیدارند، چرا که پدر و مادر اولين عاملان تربيتی کودک هستند. والدين از زمان انتخاب همسر، اقدام به پايهريزی شخصيت دينی و مذهبی فرزندانشان میکنند. اگر به حلال و حرام الهی پایبند و افراد دينداری باشند، میتوانند فرزندان صالح و شايسته را تربيت کنند. رسول اکرم(ص) به اين مهم اشاره دارند و میفرمايد:
«ببينيد نطفه خود را در چه محلی مستقر میکنيد (و از قانون وراثت غافل مباشيد! توجه کنيد زمينه پاکی باشد تا فرزندان شما وارث صفات ناپسند نباشند).»
طبق روايات متعددی که در اين زمينه وارد شده است، فرزندان شريف را بايد در خاندان ريشهدار جستجو کرد. وراثت يکی از عوامل مهم تربيتی است که در دين هم مورد توجه قرار گرفته و بدان سفارش شده است. با خاندانی پيوند زناشويی ببنديد که با فضيلت و دارای ريشه و اصيل باشند. رسول گرامی اسلام(ص) در باره انتخاب همسر فرمود:
«بپرهيز از «خضراء الدمن»! عرض شد: خضراء الدمن چيست؟ فرمود: زن زيبايی که از خاندان بد و پليد به وجود آمده است.»
نتايج تحقيقات بيان می دارد والدينی که از زمان انتخاب همسر توجه به تربيت دينی فرزندان خود داشته و سعی کرده اند همسری را برگزينند که در آينده بتواند مربی خوب در تربيت دينی باشد و در همسرگزينی توجه به ملاک ها و معيارهای دينی داشته اند، نيز در مرحله انعقاد نطفه، دوران بارداری، دوران شيردهی و بقيه مراحل ديگر سعی کرده اند فرزندان خود را براساس آموزه های دينی تربيت کنند، محصول و بازدهی تربيتی اينها مصون از هر گونه آسيب در جامعه میباشند و کمترين تأثيرپذيری را از محيط اطراف دارند و کمتر مورد تهاجم فرهنگی قرار می گيرند.
توجه والدين آنها به امر تربيت دينی و اهتمام آنها در عمل به دستورهای تربيتی از آغاز تا انتها موجب ثبات و پايداری در دينداری گرديده، نه تنها تحت تأثير تهاجمات فرهنگی قرار نمیگيرند، بلکه در جامعه نقش رهبری دينی را پايدار و ابقا میکنند و سعی می نمايند که ديگران را هم از آسيب های فرهنگی حفظ نمايند.
آن قدر عامل ريشه خانوادگی ارزش دارد که در عهدنامه امير مؤمنان(ع) به مالک اشتر تصريح شده، به فرماندار مصر دستور میدهد: لازم است در حوزه اداری، همبستگی و پيوست تو با مردم مؤدب و بافضيلت باشد؛ مردمی که در خاندان های شريف به وجود آمده، با حُسن سابقه و نيکنامی زندگی کرده اند؛ کسانی که دارای رشادت، شجاعت، علم و سخاوت باشند. چنين مردمی کانون گرم و شاخه شجره نيکی و فضيلت هستند.
در باره انتخاب کارمند اداری می فرمايد: مردان باتجربه و پاکدامنی که از خانواده شريف اند، انتخاب کن، زيرا اخلاقی کريم تر و روشی پسنديده تر دارند.
از مجموع مقدماتی که مطرح شد، اين نتيجه به دست می آيد که صفات ظاهری و معنوی پدر و مادر و نياکان و ده ها عامل گوناگون وراثت می تواند در شخصيت فرزندان تأثير مفيد يا زيانبار داشته باشد. اگر همه آن عوامل خوب و پسنديده باشد، فرزند در شکم مادر خوشبخت و سعادتمند است اما اگر همه عوامل بد و پليد باشد، فرزند در شکم مادر شقی و بدبخت است. بدين جهت پيامبر(ص) می فرمايد:
«بدبخت کسی است که در زهدان مادر گرفتار شقاوت شود و خوشبخت کسی است که در شکم مادر سعادتمند باشد.»
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید