زندگی بافتن یک قالی است نه هر آن نقش و نگاری که خودت میخواهی، نقشه از پیش مشخص شده است تو در این بین فقط می بافی، نقشه را خوب ببین، خوب بباف، نکند آخر کار قالی بافته ات را نخرند.
یکی از زیبایی هایی که در هنر به زیبایی خود نمایی می کند هنر قالیبافی است ... هنری زیبا و ظریف به طوری که قالیباف هنرمند با توجه به نقشه ای که در اختیار دارد دار قالی را فراهم م یکند و با رنگ ها اثری را خلق می کند که همگان را از زیبایی این هنر به تعجب وا می دارد ... هنری که خریداران زیادی را در بازار قالی فروشی به سمت خود جذب می کند .
تا به حال توجه کرده اید که زندگی ما در این دنیا هم دقیقاً مثل هنر قالیبافی است؟! نقشه ای داریم که باید مو به مو طبق این نقشه، تارو پود زندگی هایمان را در کنار هم قرار دهیم تا به شکل اصلی که باید و شاید است برسیم و در نهایت در بازار قیامت که همچون بازار قالی فروش ها است، قالی زندگی باز می شود: وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ» (تکویر/10) و آن جا معلوم می شود که این قالی زندگی چقدر با نقشه ی اصلی خود؛ قرآن و زندگی اهل بیت هماهنگ بافته شده یا خیر .. آن جا است که اگر بافته های ی ما زیبا شود، نفیس می شود خود خداوند هم مشتری و خریدار است؛ «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى» (توبه/111) وگرنه هیچ خریداری وجود ندارد
زندگی بافتن یک قالی است
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه از پیش مشخص شده است
تو در این بین فقط می بافی
نقشه را خوب ببین خوب بباف
نکند آخر کار
قالی بافته ات را نخرند
و در روز قیامت، روزی شبیه بازار قالی فروش ها گفته می شود؛ خودت بگو «كَفَى بِنَفْسِكَ الْیَوْمَ عَلَیْكَ حَسِیبًا» (اسراء/14) خودت خودت را حساب رسی کن و این جا است که قرآن می گوید «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ» (فرقان/27)
آن روز روزی است که آدم هایی که به خودشان ظلم کرده اند و مطابق این نقشه رفتار نکردند دستان خودشان را میگزند «یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ اْلإِنْسانُ وَ أَنّی لَهُ الذِّکْری» (فجر/24) آن روز است که آدم ها تازه می فهمند چه می توانستند ببافند و چه بافتند ولی چه فایده؟!! که دیگر برای بافتن قالی عمرشان دیگر زمانی باقی نمانده است .
میخی افتاد، به خاطر میخی نعلی افتاد، به خاطر نعلی اسبی افتاد، به خاطر اسبی سرداری افتاد، به خاطر سرداری جنگی شکست خورد، به خاطر شکستی مملکتی نابود شد و این ها همه به خاطر این بود که آن مرد نعل بند میخ خود را خوب نکوبیده بود. کوبیدن یک میخ کار خیلی کوچکی است، کار کمی است ولی اگر آن نعل بند آن میخ را محکم میکوبید این نعل نمی افتاد اسب نمی افتاد سردار نمی افتاد جنگ شکست نمی خورد و مملکت هم نابود نمی شد .
زندگی هم همین طور است بعضی ها می گویند مگر ما چه کار کردیم این قدر زندگی ما پیچ می خورد، این قدر گره در کار ما می افتد. گاهی ما آدم ها فکر می کنیم باید یک جنایات سنگینی کرده باشیم تا یک اتفاقات سخت و سنگینی در زندگی پیش بیاید در حالی که اهل بیت به ما گفته اند دنیا مزرعه است؛ با این تمثیل ها خواسته اند تصویر دنیا و بازتاب اعمال و رفتارهایمان را به ما بفهمانند.
فکر نکنیم که کارهایی که انجام می دهیم ریز است و دیده نمی شوند و تأثیری ندارند، خیر! نگوییم این گناه کوچک است، نگوییم انقدر مردم بد شده اند که این بدی کوچک من چیزی نیست! همین که می گوییم این که چیزی نبود گاهی وقت ها تمام زندگی را تحت تاثیر شعاع خودش قرار می دهد.
همین ریز ها و کوچک هایی که در نظر ما بی اهمیت هستند، مثل آن بذری است که کاشته می شود؛ چطور گاهی وقت ها بذری در حیاط کاشته می شود بعد از سال ها تمام حیاط را می گیرد، نمی گذارد به این خانه آفتاب بتابد، فضا را تاریک می کند؛ می گوید یک روزی اتفاق می افتد که همین کار کوچک ممکن است زندگی تو تار و تیره می کند. یک دلی می شکنیم می گوییم به جایی بر نمی خورد ..... این همان است که گفت:
چون که بد کردی بترس ایمن نباش زان که تخم است و برویاند خداش
نقشه ی راه را تنها و تنها از قرآن و اهل بیت بگیریم
قرآن و اهل بیت نقشه زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هستند. همه مردم قرآن و اهل بیت علیهم السلام را دوست دارند اما معرفت به عمق قرآن و امام را همه ندارند. برای استفاده از این نقشه های راه باید به آن هاشناخت و معرفت پیدا کنیم، چرا که ما محتاج آدرس های قرآنی و روایی از اهل بیت بوده و نیازمند دارویی برای دردهای زندگی هستیم .
کلام آخر
اگر کسی با هدایت های قرآن زندگی کند زندگی اش مثل تابلو نفیس می شود و اگر به هدایت هایش التفاتی نداشته باشیم، زندگی هایمان به هم می ریزد و اگر التفات کنیم تمام این به هم ریختگی ها سامان پیدا می کند
بنابر این برای رفع مشکلاتمان باید به قرآن روی آوریم چرا که قرآن هم آدرس زندگی ما و هم داروخانه درد ها و مشکلات ما در همه امور است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید