آنگونه که از برخی اخبار و آمارها برداشت میشود، متأسفانه در سالهای اخیر و در سایه تأثیر برخی از خانوادههای ایرانی از رسانههای غربی، مقوله فرزندآوری و تعداد فرزندان مورد کمتوجهی قرار گرفته تا آنجا که در حال حاضر بخش قابل توجهی از خانوادهها یا تک فرزند هستند و یا این که نهایتاً به داشتن دو فرزند بسنده کردهاند و حال آنکه از منظر آموزههای دینی و شیعی، توصیههای فراوانی به فرزنددار شدن و افزایش تعداد اولاد شده است.
حجةالاسلام دکتر رضا فرهادیان، از جمله اساتید حوزه و دانشگاه و مشاوران فعال خانواده است که در عین حال عضو انجمن تعلیم و تربیت اسلامی حوزه علمیه قم نیز میباشد.
افقخانواده در گفتوگو با وی، به بررسی آسیبها و خطرات کاهش جمعیت و به خصوص افزایش فاصله سنی میان فرزندان خانواده پرداخته است که در ادامه میخوانید:
* برای شروع بحث بفرمایید، چگونه میتوان از سیره و کلام نورانی اهلبیت علیهمالسلام در بحث فرزندآوری و تربیت فرزندان، استفاده کرد؟
اساس مکتب فکری ما به عنوان شیعه، بر مبنای ولایتمداری و ولایتپذیری است و لذا ما در مقولهی مهم تعلیم و تربیت به دنبال الگویی هستیم تا بر مبنای ولایت اهلبیت علیهمالسلام آنرا پذیرفته و در زندگی خود اعمال کنیم.
از اینرو در مسأله بسیار مهمی به نام تشکیل خانواده و فرزندآوری به کلام و سیره ائمه اطهار علیهمالسلام مراجعه میکنیم، چرا که بهترین شیوهی زندگی و کسب سعادت حقیقی در سایه رجوع به همین قضیه است.
این مسأله البته چه در بُعد فردی و چه بُعد خانوادگی و اجتماعی صادق است؛ یعنی اگر میخواهیم زندگی سعادتمندانه و موفقی داشته باشیم، بهترین نسخه همانا رجوع به قرآن و عترت است که میراث ماندگار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای همه ماست.
قبل از هر چیز ما باید نگاه کنیم که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و اهلبیت علیهمالسلام در زندگی خود چگونه رفتار میکردند و در مقوله فرزندآوری و بهخصوص تربیت آنها چه روشی داشتند تا بعد این الگوی کامل را ما در زندگی خانوادگی خود اجرایی کرده و سپس به ترویج آن در بین اقوام و خویشان بپردازیم.
از دیگر سو، مسلم است که کارهای این بزرگواران، عادی نبوده و همه حضرات معصومین علیهمالسلام بر اساس کلام وحی و منطق الهی رفتار میکردهاند و لذا هر روش و رفتار آنها برای ما حجت است. لذا وقتی ملاحظه میکنیم که به عنوان مثال در خانهی امیرالمومنین علیهالسلام و حضرت صدیقه کبری سلاماللهعلیها فرزندان نسبتاً زیادی به دنیا میآید و فاصله سنی میان آنها کم است، این درسی است که ما هم بر این اساس عمل کنیم نه اینکه خدای ناکرده روشهای زندگی غربی را الگوی خویش قرار دهیم که در آنجا زوجین یا اصلاً بچهدار نمیشوند و یا اگر هم فرزنددار شوند به حداقلها کفایت میکنند.
* اشاره کردید که در سیرهی اهلبیت علیهمالسلام فاصله سنی میان فرزندان کم بوده و حال آنکه متأسفانه امروزه این فاصله نسبتاً زیاد شده است. به نظر شما فاصله سنی زیاد میان فرزندان چه تبعات و عوارضی میتواند به همراه داشته باشد؟
بله به نکته مهمی اشاره کردید. متأسفانه در شرایط فعلی جامعهی ما جدای از این که سن ازدواج افزایش یافته، زوجین در سالهای ابتدای زندگی معمولاً بچهدار نمیشوند و یا اگر هم بچهدار شوند به یک فرزند اکتفا میکنند. برخی از خانوادهها برای آوردن فرزند دوم نیز به بهانه مشکلات اقتصادی و یا گرفتاریهای کاری و شغلی و غیره، سالها صبر میکنند که به نظرم این وضع از حیث تربیتی و فرهنگی همراه با آسیبهایی است که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
قبل از هر چیز باید این باور و اعتقاد در بین ما تقویت شود که ما برای کامل شدن خانواده به ارزشهای الهی و معنوی در دنیا و آخرت از این حیث توجه کنیم و به این اصل مسلم اعتقاد راسخ داشته باشیم که وجود فرزندان فراوان در یک خانواده هم مایهی برکت و فزونی در مال و رزق و روزی است و هم اینکه میتواند ما را در مسیر کمال و ارزشهای الهی یاری برساند.
* چگونه میتوان از آفات تأثیر سبک زندگی غربی در جامعه اسلامی در امان باشیم و سبک زندگی خود را بر اساس آموزههای دینی و شاخصههای ایرانی، اصلاح و بازسازی کنیم؟
به اعتقاد بنده یکی از ایرادات جدی فعلی در جامعه ما - دستکم در میان بخش قابل توجهی از افراد جامعه- این است که گاهی به ظاهر اسلامی فکر میکنیم و حرف میزنیم؛ اما در نهایت بر اساس الگوی غربی زندگی میکنیم! به عبارت دیگر در حیطه ذهن و حوزه فکر و اندیشه، مدعی مسلمانی هستیم؛ اما در عمل الگویمان مدل غربی است؛ و لذا با این وضعیت نمیتوان چندان امیدی به اصلاح سبک زندگی داشت، چرا که هم در حوزه فکر و اندیشه و نظر و هم بهخصوص در عرصه عمل باید سبک زندگیمان ایرانی و اسلامی باشد و این مسأله بههیچوجه تعارفبردار نیست. و اما اینکه چطور میتوان از عوارض و تأثیرات سبک زندگی غربی که به نوعی جهان امروز را تحتالشعاع خود قرار داده، در امان بود؟ به نظرم مسأله اصلی و کلیدی، بازگشت به آموزههای دینی است و اینکه همانطور که عرض کردم قبل از هر چیز روی باورها وعقایدمان کار کنیم و در وهلهی بعد زمینه و شرایطی فراهم کنیم که شاخصهها و مؤلفههای سبک زندگی اسلامی در همهجای زندگیمان، بهطور عینی ملموس و مشهود باشد.
به عنوان مثال، در بحث فرزندآوری و افزایش تعداد فرزندان، نباید نگرانی ما از مباحث اقتصادی باشد؛ چرا که در سایه توکل بر خدا و البته سعی و تلاش مضاعف میتوان به خوبی هزینههای زندگی امروزی را مدیریت کرد که قطعاً در این حوزه باید بر اصل قناعت نیز تأکید خاصی داشت، چرا که به فرمودهی حضرات معصومین علیهمالسلام «قناعت» ثروتی است که هیچگاه پایان نمییابد.
از این حیث و برپایه تعالیم اسلامی، اساساً پرهیز زوجین از فرزنددار شدن به دلایلی چون مشکلات اقتصادی و گرفتاریهای شغلی، از نظر دینی توجیهپذیر نیست.
* رسانهها چگونه میتوانند به اصلاح این وضعیت و سوقدادن مردم به سمت سبک زندگی اسلامی بهخصوص در مسئله فرزندآوری کمک کنند؟
در اینباره البته در سالهای اخیر بسیار صحبت شده و بهویژه پس از تأکیدات فراوان رهبر معظم انقلاب در حوزه سبک زندگی، تا حدودی شاهد فعالیتهای رسانهای از جمله در صدا و سیما هستیم، اما بحث بر سر این است که نباید به همین میزان اکتفا کرد.
از سویی متاسفأنه گاه احساس میشود که رسانهها، حتی رسانهی ملی با پخش و نمایش برخی برنامهها از جمله سریالها و نیز تبلیغات تلویزیونی در جهت خلاف فرهنگ فرزندآوری حرکت میکنند که باید این روند، به نحوی دلسوزانه اصلاح شود. چه آنکه به هر حال مخاطبان رادیو و تلویزیون نه ده هزار و بیست هزار نفر، بلکه دهها میلیون ایرانی هستند و لذا نباید از اهمیت این بحث غافل شد.
در واقع پساز نهاد خانواده و مدرسه، رسانهها اعم از صدا و سیما و روزنامهها و مجلات و بهخصوص فضای مجازی، امروز تأثیر بسیار زیادی بر مقولهی فرهنگسازی دارند و ما باید از ظرفیت عظیم رسانه در جهت ترویج سبک زندگی دینی حداکثر استفاده را داشته باشیم و از این طریق خانوادهها را تشویق و ترغیب به فرزندآوری و کاهش فاصله سنی میان فرزندان بکنیم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید