يکى از سپرهاى قوى براى حفظ دين، ازدواج است. تسريع در امر ازدواج فايدههاى فراوانى دارد و تأخير آن زيانهاى بسيار. کمتر عاملى پيدا مىشود که به اندازه فساد و انحرافات جنسى، به نوجوانان و جوانان لطمه بزند. اين مفاسد لطمه هايى مىزند که در کل زندگى و در طول عمر انسان تأثير نامطلوب دارد. حال که ازدواج مفيد و لازم است، بايد ببينم معيارهاى يک همسر خوب چيست؟
در انتخاب همسر بايد متوجه باشيم مىخواهيم کسى را انتخاب کنيم که يک عمر در کنار او زندگى کنيم. نبايد اين مسئله مهم از روى احساسات و بدون دقت و مشورت انجام گيرد، زيرا اگر انسان دچار همسر ناشايست يا نامتناسب و ناهماهنگ شود، کارش بسيار مشکل خواهد بود. مبادا با خود بگويد: فعلاً ازدواج مىکنم و اگر در آينده نتوانستيم با هم زندگى کنيم، مي توانيم از هم جدا شويم.
براى انتخاب همسر بايد معيارهايى داشته باشيم؛ يعنى دختر و پسر، بايد ملاکها و ميزان هايى داشته باشند و بدانند چه همسرى، با چه مشخصات و چه صفاتى مىخواهد؟ میتوان ملاکها و معيارها و خصوصياتى را که در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود، به دو قسم دسته بندى کرد:
1 - آن هايى که رکن و اساس اند و براى زندگى سعادتمندانه حتماً لازم اند؛
2 - آن هايى که شرط کمال هستند و براى بهتر و کاملتر شدن زندگى اند و بيشتر به سليقه و موقعيت افراد بستگى دارند.
به طور کلي ملاک هاي دسته اول عبارتند از:
1 - تديّن و ديندارى : کسى که پاى بند دين نيست، تضمينى وجود ندارد که پاى بند رعايت حقوق همسر و ادامه زندگى مشترک باشد. اگر يکى ديندار و ديگرى بى دين باشد، زندگي آنان روى سعادت را نخواهد ديد. سعادت بدون ديانت محال است. اگر هر دو بى دين باشند، باز تضمينى وجود ندارد که رعايت حقوق يکديگر را بنمايند. البته منظور از ديندارى و تديّن اين است که پاى بند کامل به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذيرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدين سطحى و بى ريشه و بى عمل.
پيامبر(ص) به شخصى که مىخواست ازدواج کند، فرمود: «عليک بذات الدين؛ (1) بر تو باد که همسر ديندار بگيرى».
در مورد ديگرى فرمود: «کسى که با زنى به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وامىگذارد و کسى که فقط به خاطر زيبايى با زنى ازدواج کند، دراو امور ناخوشايند خواهد ديد. کسى که به خاطر دين و ايمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد کرد».(2)
دين دار بودن، به اين است که داراى صفات ذيل باشد: عفت، حجاب، حيا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقهمند به قرآن و اهل بيت پيامبر(ص)، ترس از خدا داشتن، آبرونگهدار بودن، اسراف کار نبودن و...
2 - اخلاق خوب از ويژگىهاى لازم و اساسى براى همسر است. منظور از اخلاق خوب تنها خنده رويى و خوش خلقى نيست، بلکه به معناى اخلاق اسلامى داشتن و نفس را تهذيب و پاک نمودن است.
پيامبر(ص) فرمود: «اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دينه فزوّجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنة فى الارض و فساد کبير؛(3) با کسى که اخلاق و دينش مورد پسند باشد، ازدواج کنيد. اگر چنين نکنيد، فتنه و فساد بزرگى در زمين به وجود خواهد آمد».
فردى از امام رضا(ع) سؤال کرد: براى دخترم خواستگارى آمده که بد اخلاق است. آيا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: «لا تزوّجه ان کان سيئى الخُلق؛(4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده».
نمونه خلاق بد، لجاجت و يکدندگى، تکبر نسبت به همسر، بى ادب بودن، بى وفايى، کينه توزى، سوءظن داشتن، سبکى و هرزگى، کم ظرفيتى و بى تابى، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.
3- شرافت خانوادگى: منظور از شرافت خانوادگى، شهرت و ثروت و موقعيت اجتماعى نيست، بلکه منظور نجابت و پاکى و تدين خانوادگى طرفين است، زيرا ازدواج با يک فرد مساوى است با پيوند با يک خانواده و فاميل ايجاد و يک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نيست که انسان بگويد: من مىخواهم با خود اين فرد زندگى کنم و کارى به کار خانوادهاش ندارم. لذا پيامبر(ص) فرمود: «انظر فى أى شى تضع ولدک فان العرق دساس؛ نيک بنگر که فرزندت را در کجا قرار مىدهى، زيرا نطفه و ژنها و خصوصيات ارثى، خواه ناخواه منتقل مىشود و تأثير مىگذارد».
پيامبر(ص) فرمود: «بنگريد چه کسى را به همسرى بر مىگزينيد، زيرا فرزندان، شبيه و مانند دايى هايشان مىشوند».(5)
باز حضرت فرمود: «اياکم و خضراء الدمن قيل يا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فى منبت السوء؛ از سبزههاى قشنگى که روى مزبلهها سبز ميشود، پرهيز کنيد. پرسيدند: مقصودتان چيست؟ فرمود: زن زيبايى که در خانواده پليدى رشد کرده باشد (پسر نيز همين طور).(6)
4 - زيبايى: زيبايى نيز يک امتياز است و در شيرينى و سعادت زندگى زناشويى تأثير به سزايى دارد. اگرانسانى، قيافه ظاهرى و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ايراد بگيرد و زندگى را بر او تلخ نمايد يا حتي بعد از ازدواج دل به ديگري دهد.
به همسران سفارش شده است که خود را براى هم بيارايند و يکديگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند.
5 - کفو همديگر بودن: سنخيت و تناسب و همتايى در علم و سواد و دين و ايمان و فرهنگ و فکر و اخلاق و تحصيلات علمى و سن و مال اگر در تمامى جهات تناسب بيشتر باشد، مشکلات خانوادگى کمتر خواهد بود.(7)هر قدر روحيات دختر وپسر به يکديگر نزديکتر باشد پيوند ازدواج آن دو از استحکام بيش تري برخوردار خواهد بود.دختر ديندار بايد باشخص ديندار ازدواج کند زيرا ديندار وبي دين به طور طبيعي در مواردي با يکديگر اصطکاک و در گيري خواهند داشت.فرد تحصيل کرده هم بايد با شخص درس خوانده ازدواج کند تا يکديگر را درک کنند.هم چنين تجربه نشان داده است که وقتي اختلاف سن بين دخترو پسر زياد باشد پس ازگذشت سالياني چند استحکام خانواده دچار تزلزل مي شود.البته همانندي کامل امکان پذير نيست و نبايد در انتخاب همسر وسواسي بود ، ولي همانندي نسبي لازم است.
ملاکها و معيار و مسائل ديگرى که بيشتر مربوط به سليقه و موقعيت افراد است در دستهى دوم قرار مىگيرد و مىتوان از آن صرف نظر کردمانند: هم نژاد بودن يا هم شهري بودن يا هم زبان بودن.
پى نوشتها:
1 - وسائل، ج 14، ص 30.
2 - وسائل، ج14، ص 31.
3 - همان، ص 51.
4 - بحار، ج100، ص 235.
5 - جواهر،ج 29، ص 37.
6-وسايل الشيعه ج20 ص48
7- على اکبر مظاهرى، جوانان و انتخاب همسر، با تلخيص و اضافات.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید