قبل از مراجعه كردن به كتابها و جوامع حديثى در ذهن من خطور نمى كرد رواياتى كه وارد شده در موضوع مسواك كردن از اهل بيت عصمت و طهارت بيشتر از ده يا پانزده يا بيست حديث (بنابر بيشترين تعداد) باشد. و چقدر مرا به حيرت واداشت وقتى كه چند برابر تصورم حديث يافتم . مسئله اى كه مرا به اين نتيجه رساند كه اهمّيت و عظمت اسلامى اين امر را درك كنم. مسواك كردن و خلال نمودن از موضوعاتى است كه انگيزه براى جعل حديث نداشته است و جاعلين كه پيامبر(صلى الله عليه و آله ) آنان را از اين كار برحذر داشته است - تمايل به آن نداشته اند.
اين احاديث سواى احاديثى است كه بر لزوم نظافت دهان و بوى خوش دهان تأ كيد مى كند، و اينجا جاى بررسى آنها نيست .
سؤ ال و جواب
سؤ الى كه در اينجا مطرح مى شود و هر مبتدى به آن مى رسد اين است كه : چرا شارع مقدس اين قدر به نظافت دندانها اهميت مى دهد؟ با آنكه بسيارى از واجبات را مى يابيم كه شارع به اندازه مسواك زدن و نظافت دهان با آنكه مستحب هستند اهمّيت نداده ؟ جواب اين سؤ ال جداً واضح است .
به درستى كه ضرورى بودن دندان براى انسان را ممكن نيست كسى تجاهل كند و يا احدى آن را انكار كند در حالى كه دندانها نعمتى است كه انسان عادتاً به اين نعمت توجه ندارد يا به اهميت آن پى نمى برد، مگر زمانى كه اين نعمت را از دست بدهد، در حالى كه انسان از اين نعمت در هر روزى بيشتر از يك مرتبه ، استفاده مى كند و هر زيانى كه به دندانها مى رسد انسان را بدون شك در تنگناى سختى واقع مى سازد و موجب اختلال احوال انسان به طور جزئى مى شود و آشكارا براى انسان تاءثير نامطلوب دارد.
چنانچه آشكار است دندانهاى مصنوعى حتى در بهترين حالت نمى تواند جايگزين خوبى براى دندانهاى طبيعى باشد و بگونه اى نيست كه صاحب دندان احساس آرامش نمايد.
و روشن است چنانكه دندانها غذا را براى معده آماده مى سازند و در وضعيتى قرار مى دهند كه قابل هضم باشد يا لااقل هضم آن نسبت به پيش از جويدن آسان تر باشد؛ همينطور در سخن گفتن انسان را يارى مى دهند و اگر نباشند تاءثير نامطلوب قابل ملاحظه اى در سخن گفتن برجاى مى گذارند.
و ما مطلب فوق را با توجه به وضعيت كسانى كه دندانهاى خود را از دست داده و كوشش مى نمايند تا غذايى را انتخاب كنند كه معده هضم نمايد و سعى مى كنند بگونه اى سخن بگويند كه مفهوم باشد. ثابت مى نمائيم .
و سواى اين موارد، اختلال وضع طبيعى دندانها و مرض و بيمارى دندانها در بسيارى از مواقع به امراض و حالتهاى بد در بسيارى از قسمتهاى جسم ، منجر مى شود. و به زودى بعضى از آن امراض را توضيح مى دهيم ؛ ان شاء اللّه .
از اين جهت و از جهت امور مهم ديگرى كه ما اشاره مى كنيم به آنها، اسلام به دندانها اهميت مى دهد. و دعوت اسلام كه خيلى آسان است عنايت به دندانها و محافظت كردن بر سلامت دندانها دارد، پس امر كردن به هر آنچه شأ نش حفظ و نگهداشتن دندانهاست و نهى و باز داشتن از هر چه ضرر به دندانها و سلامتى آنها مى زند، آرامشى است از اسلام كه سلامت دندانهاى طبيعى در سلامت انسان اثر دارد و خراب بودن و فاسد بودن دندانها در بيمارى انسان نيز تأ ثير دارد و بخاطر همين ، اسلام مهم شمرده است كه انسان دندانهايش را محافظت كند تا استفاده كند بالاترين اندازه اى كه ممكن است در زندگيش داشته باشد و محافظت كند كه دندانها سالم باشد چون معناى اين عبارت اين است كه آنها را حفظ كند .
مسواك كردن
از جمله امورى كه اسلام در دايره اهمّيت دادن به دندانها به آن اهتمام مى ورزد و اثرقابل ملاحظه اى در سلامتى آنها دارد مسواك نمودن مى باشد. يعنى : شستن و پاك كردن دندانها.
تمامى فقها اجماع دارند كه مسواك زدن مستحب است بويژه براى وضو و نماز و پيشتر گفتيم : روايات وارده در فضيلت مسواك ، كيفيت ، حالات و بقيه مسائل وابسته به مسواك از ((صد روايت )) بيشتر است ، بنابر اين بايد بگونه اى بحث كنيم كه هماهنگ با روايات باشد.
ديدگاه ائمه معصومين در مورد مسواك
نبى گرامى اسلام حضرت محمَّد (صلى الله عليه و آله ) وائمه : از فرزندانش روشهاى مختلف در دعوت كردن به التزام به مسواك فرموده اند و ما در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه پيامبر و اهل بيت معصومين : عملاً به مسواك التزام داشتند و عمل آنان براى ما سنّت است و ما بايد از ايشان پيروى كرده و به وسيله آنان راهنمايى شويم چه از نظر اعمال و چه از نظر گفتار.
و چونكه ممكن است بسيارى از مردم به اين موضوع توجه نكنند يا براى آنان ميسر نباشد كه براين موضوع اطلاع پيدا كنند بخاطر مشقت و سختى ، از اين رو ائمه : مردم را به اين امر توجه داده و از آن سخن گفته اند و براى مردم از اين موضوع حديث كرده اند و ثابت كرده اند كه اين موضوع حقيقت محكمى است كه مردم بايد آنها را نقل كنند و با ديده عبرت به آن بنگرند.
از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده در حالى كه حضرت از روش پيامبر (صلى الله عليه و آله ) خبر مى دهند پيامبر هربار كه از خواب بر مى خاستند، مسواك مى زدند.(489) و همچنين حضرت وقتى كه مى خواستند بخوابند، مسواك مى زدند.(490) و آن حضرت براى هر نمازى مسواك مى كردند.(491) و روايت شده كه مسواك هنگام سحر سنّت است .(492)
و از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده كه فرمودند : ((پيامبر (صلى الله عليه و آله ) زياد مسواك مى زدند در حالى كه مسواك كردن واجب نيست )).(493)
و آن حضرت در هر شب سه مرتبه مسواك مى كردند. قبل از خواب ، قبل از برخاستن براى نماز شب و قبل از خروج از خانه براى فريضه صبح .(494)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود : ((من براى هر مردى دوست مى دارم هنگامى كه قيام كند در شب براى نماز (شب )، مسواك بزند)).(495) بلكه پيامبر(صلى الله عليه و آله ) هنگامى كه مسافرت مى كردند همراه خودشان شانه ، مسواك مى بردند.(496)
بلكه ائمه : آنچنان به مسواك التزام داشتند كه فرموده اند : ((اگر يكى از شما مسواك را ترك كند از نظر ما مى افتد و براى ترك مسواك ، سؤ ال مى شود)).
و روايت شده كه امام صادق (عليه السلام ) ترك كردند مسواك را قبل از اينكه دو سال به شهادتشان باقى بودواين ترك مسواك بخاطراين بودكه دندانهايشان ضعيف شده بود.(497)
روايات از آن بزرگواران در باره مسواك زدن بسيار زياد است و ممكن است رواياتى را كه در اين موضوع وارد شده به چند گروه تقسيم كرد.
گروه اوّل :
رواياتى است كه بطور كلّى و بدون بيان نمودن هيچ خصوصيتى در لزوم مسواك زدن وارد شده و به كسى كه آن را ترك كند هشدار داده است تا جايى كه امام (عليه السلام ) ترك كننده مسواك را از مردم ندانسته است (جزء مردم نيست ).
به امام صادق (عليه السلام ) گفته شد آيا اين خلق را كه مى بينى همه شان از مردم هستند؟ فرمود: ((رها كن آن مردمى كه مسواك را ترك مى كنند)).(498)
و از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) روايت شده كه فرمودند : ((طريق و راه قرآن را پاك كنيد)). گفته شد اى پيامبر خدا! طريق و راه قرآن چيست ؟ فرمودند : ((دهانهايتان )). گفته شد به چه چيز پاك كنيم ؟ فرمودند : ((با مسواك كردن )). و هم معناى اين روايت ، روايت ديگرى هم هست .(499)
و در بعضى از رواياتى كه از پيغمبر نقل شده از اسباب عدم نزول ملائكه بر مردم اين طور دليل آورده شده كه آنان مسواك نمى زنند به علاوه مردم با آب ، استنجا نمى كنند و گره هاى پشت انگشتان دستشان را نمى شويند.(500)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه : ((از روشهاى پيامبران مسواك كردن مى باشد)) و هم معناى اين روايت روايات ديگرى هم وجود دارد.(501)
از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل شده كه : ((پيوسته جبرئيل مرا به مسواك كردن سفارش كرد تا اينكه ترسيدم تمام دندانهايم (در اثر اين سفارش و عمل به آن ) ساقط شود و بريزد)). و در بعضى از روايات آمده : ((تا اينكه ترسيدم مسواك كردن را يك فريضه و واجب قرار بدهد)). و هم معناى اين روايت روايت ديگرى هم هست .(502)
از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه جبرئيل نازل شد و به مسواك ، خلال و حجامت سفارش نمود.(503)
پس وقتى مسواك از سنن و روشهاى پيامبران است ، پس يك امر عادى نيست تا چشم پوشى از آن به سهولت و آسانى ممكن باشد بويژه اينكه جبرئيل پيوسته در رابطه با مسواك به پيامبر سفارش مى كرد حتى پيامبر ترسيد اينكه مسواك به عنوان يك فريضه قرار داده شود. پس سزاوار است كه اقتدا كنيم به پيامبران از جهت هدايت ، و هدايت مى شويم به هدايتهاى آنان چونكه خداوند پيامبران را فقط بخاطر ما ارسال داشته است و براى مصلحت و خير ما فرستاده و شايد تعبير به ((مرسلين )) به جاى واژه ((انبيا)) به همين خاطر باشد .
تا آنجا كه شارع چشم پوشى كرده و فرموده : ((براى شخص روزه دار جايز است مسواك كند با وجود اينكه احتمال دارد چيزى به درون شكمش برود))، چنانكه اجازه داده شده كه : ((انسان محرم مى تواند مسواك بزند اگر چه لثه ها خون بيايد)) .
از حسين بن ابى علاء نقل شده كه گفت : ((از امام صادق (عليه السلام ) در مورد مسواك زدن شخص روزه دار سؤ ال كردم . حضرت فرمود : بله جايز است هر روز كه بخواهد)).(504)
و از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل شده كه فرمود : ((وقتى كه روزه گرفتيد پس صبح مسواك بزنيد و هنگام عشا مسواك نكنيد كه هيچ روزه دارى نيست كه دو لبش را هنگام شب ، خشك كند، مگر اينكه نورى بين دو چشمش روز قيامت به وجود مى آيد)).(505)
و در اينجا روايات ديگرى مى باشد. و ابن ابى عمير از معاويه از امام صادق (عليه السلام ) نقل مى كند كه مى گويد به امام صادق گفتم : ((آيا محرم مى تواند مسواك بزند؟ فرمود : بله .گفتم : اگر خون بيايد چطور؟ فرمود : بلى جايز است ، مسواك كردن از سنّت پيغبمراست)).(506)
ازامام باقر (عليه السلام ) روايت شده كه : ((شخص روزه دار درماه مبارك رمضان هرموقعى از روز كه بخواهد مسواك كند مى تواند و مسواك كردن محرم نيز جايز است )).(507)
در اينجا روايات ديگرى است كه به مسواك زدن رو كرده و ترغيب مى نمايد كه براى بررسى كامل آنها در اين كتاب فرصتى نيست . پس هر كس زيادتر از اين را مى خواهد مراجعه كند به جوامع حديث و روايت مثل بحارالا نوار، وسائل الشيعة ، مستدرك وسائل و غير از اينها .
طايفه دوّم : مسواك كردن براى وضو و نماز
در اينجا رواياتى است كه بر استحباب مسواك دلالت مى كند خصوصاً هنگام وضو(508) و نماز.(509) و اينكه فرمودند : ((اگر مسواك كردن بر امّت من مشقت نداشت ، هرآينه من امر مى كردم به مسواك كردن هنگام وضوى هرنماز يا هنگام هرنمازى )).(510)
ظاهر اين است كه مراد از امر، امر وجوبى است ؛ چون امر استحبابى كه ثابت است . همچنانكه ظاهر اين است كه منافاتى بين وضو و نماز هم وجود ندارد؛ چونكه مسواك كردن براى وضو معنايش اين است كه نماز هم با مسواك باشد، پس به كار بردن هر تعبير به جاى ديگرى به خاطر آن است كه فرقى در نتيجه بين مسواك كردن موقع وضو و مسواك كردن هنگام نماز وجود ندارد .
همچنين وارد شده كه دو ركعت نماز با مسواك كردن بهتر از چهل ركعت (511) ياهفتاد ركعت (512) يا 75 ركعت (513) بدون مسواك مى باشد يا اينكه نماز با مسواك كردن بهتر است از نمازى كه انسان چهل روز بدون مسواك زدن بخواند، بعد فرمودند: ((برتو باد به مسواك كردن و اگر توانستى كه كم نكنى از مسواك كردن اين كار را انجام بده )).(514)
و مسواك كردن حسنات را تا هفتاد برابر زياد مى كند و اينكه مسواك كردن از سنت هاى پنجگانه اى است كه در رأ س دين است .(515) و خداى رحمان راضى مى شود(516) و از سنتهاى پيامبران مى باشد چنانكه گذشت .
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند : ((هرگاه خواستى به نماز شب بايستى پس مسواك كن ، فرشته الهى نزد تو مى آيد و دهانش را بر دهان تو مى گذارد. پس از هر حرفى كه تلاوت و نطق مى كنى نيست مگر اينكه به سوى آسمان بالا مى رود، پس بايد دهان تو بوى خوش بدهد)) و هم معناى اين روايت روايت ديگرى هم هست .(517) و روايات در اين موضوع زياد است كه فرصتى براى بررسى آنها در اينجا نيست .
قابل توجه : چاره اى نيست اشاره كنيم به اينكه اختلافى كه در روايات بين چهل ركعت يا هفتاد، يا 75 ركعت يا چهل روز در مقام اثبات اجر و فضيلت نماز با مسواك بر نماز بدون مسواك وجود داشت ، باعث شك در اين روايات نمى شود. شايد آن مسواكى كه در آن منافع دنيايى مقصود است ، آن چيزى است كه دو ركعت نماز با مسواك ، چهل ركعت است ، اما آنچه مقصود از آن ثواب اخروى است ، پس به درستى كه دو ركعت نماز با مسواك ، معادل هفتاد ركعت يا 75 ركعت يا چهل روز مى باشد، البته بنابراختلاف درجات اخلاص در نيّت .
منافع مسواك و اوقات و كيفيت آن
پيغمبر و ائمه : فقط به مداومت بر مسواك زدن به طور عملى كفايت نكرده اند و همچنين بر اوامر مطلقه به مسواك هم اكتفا نكرده اند يا اشاره به آنچه استحباب و عبادت بودنش ثابت است و انسان برآن چيز به ثواب زياد و اجر زيبا مى رسد، اكتفا نكرده اند، امرى كه از شأ ن آن امر اين است كه به انسان مؤ من يك قوه دافعه اى بر ممارست و مواظبت بر مسواك و التزام و مداومت بر مسواك كردن عطا شده است .
بله ائمه معصومين : به اين مقدار اكتفا نكرده اند و براين مقدار نيز افزوده اند و اهميت آنان به مسواك ظاهر شد به اينكه بيان كردند منافعى كه بر مسواك كردن هست و آن ضررهايى كه بر ترك مسواك كردن مى باشد .
روشن است كه شارع مقدس به حفاظت بر سالم بودن انسانها و اينكه انسان در بهترين حالات محفوظ بماند، اهميت زيادى مى دهد و چونكه مسواك اثر بزرگى در حفظ سلامتى انسان دارد، پس ذاتاً مسواك كردن مرغوب و مطلوب خداى تعالى است ، حتى اگر مسواك كردن بدون قصد قربت باشد و بخاطر اجر و ثوابى كه دارد انسان انجام ندهد. و وقتى مردم منافع مسواك كردن را بشناسند و هنگامى كه در اينجا كسى باشد كه نخواهد به پيامبران تأ سى و اقتدا كند و او به مسأ له ثواب مسواك رغبتى نداشته باشد، چنين شخصى به اين اميد كه فوايد و منافع مسواك كردن را به دست بياورد و از ضررهاى ترك مسواك ، دورى كند، به اين كار مهم مى پردازد، پس به درستى كه انسان ذاتاً خودش را دوست دارد پس مهم مى شمارد هر بلايى كه احتمال آن مى رود از خودش دفع كند و هر نفع و سودى كه قادر برآن است ، مى خواهد به طرف خودش جلب كند و در مسواك كردن خيلى زياد جويندگان به آن رغبت دارند و مطلعين برآن اطلاع دارند چه نسبت به خودش و ذات خودش و چه نسبت به علاقه و ارتباطى كه با ديگران (از همنوعانش ) دارد .
اگر مردم منافع مسواك را مى دانستند
در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه در مسواك كردن ، منافع بزرگى است كه مى بينيم امام باقر (عليه السلام ) مى فرمايند : ((اگر مردم منافعى كه در مسواك است بدانند، مسواك را همراه خودشان در رختخواب مى برند)).(518) و مقدم شد قول پيغمبر به حضرت على كه فرمودند: ((بر تو باد به مسواك كردن و اگر مى توانى از مسواك كردن كم نكنى اين كار را بكن )). پس اين احاديث به ما اين را مى فهماند كه فوايد مسواك ، فوق حد تصور است و ضررهاى ترك مسواك كمتر از اهميتى كه از نظر اسلام به فوايد هميشگى مسواك است ، نيست .
به درستى كه منافع مسواك مدهوش كننده است و اين قدر زياد است كه امام باقر(عليه السلام ) فرمودند : ((مسواك ) همراه ما در رختخواب باشد)) در حالى كه احدى از ما حتى اگر بيمار باشد دوا و دارو را با خودش در رختخواب نمى برد، پس چگونه اسلام به مسواكى كه عملش تطهير و پاكيزگى دهان و دندان است اهميت مى دهد و با اين عمل ، از بيماريهاى محتمل جلوگيرى مى كند .
پس اگر نبود كه ترك مسواك به دنبالش مرضهاى بزرگى بيايد حتى حيات و وجود انسان را تهديد كند، معنايى براى قول حضرت باقر (عليه السلام ) كه فرمودند: ((همراه خود مسواك را به رختخواب ببرند))، وجود نداشت و شايد امام مى خواهند اشاره كنند كه خراب بودن دندانها از اسباب بيمارى سل يا از سببهاى ديگرى است كه به بوى بد دهان و جارى شدن خون منجر مى شود و از اين جهت به تمام بدن ضرر مى رساند يا غير از اينها از چيزهايى كه به آن اشاره مى شود .
فوايد مسواك در روايات اهلبيت :
در روايات پيش مقدم شد آنچه دلالت مى كرد بر اينكه مسواك زدن ، دهان را خوشبو مى كند چونكه امام صادق (عليه السلام ) فرمودند : ((دهانت خوشبو مى شود)) و مقدم شد اينكه دهان راپاك مى كندبخاطرفرمايش پيغمبركه فرمودند: ((نظافت كنيدطريق قرآن را)).
اضافه مى كنيم قول امير مؤ منان (عليه السلام ) را كه فرمودند : ((دهانهاى شما راههاى قرآن است پس راههاى قرآن را با مسواك كردن پاك كنيد)) روايتى هم معنا با اين روايت هم وجود دارد.(519)
و وارد شده كه : ((نظافت كنيد دندانهاى خودتان را)).(520)
و از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده كه : ((براى هر چيزى پاك كننده اى است و پاك كننده دهان مسواك است )).(521) و مثل اين روايت روايت ديگرى هم هست كه مسواك پاك كننده دهان است .(522)
از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((وقتى مردم فوج فوج در دين داخل شدند، قبيله ازد به سوى آنان آمدند كه قلوبشان نرم و دهانهايشان خوشبو بود. گفته شد اى پيامبر خدا! اين قبيله قلوبشان نرم بود كه ما شناختيم آن را، پس به چه جهت دهانهايشان خوشبو بود؟ حضرت فرمودند : چونكه اين قبيله در زمان جاهليت مسواك مى كردند)). و روايتى هم معنا با اين روايت هم وجود دارد.(523)
و از حضرت على (عليه السلام ) نقل شده كه : ((مسواك ، خشنودى پروردگار و سنّت پيامبر و پاك كننده دهان است ...)). روايت هم معنايى غير از اين هم وجود دارد.(524)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((در مسواك دوازده خصلت وجود دارد كه از سنّت پيغمبر است . دهان را پاك مى كند، چشم را روشن مى نمايد، باعث خشنودى پروردگار است ، دندانها را سفيد و فساد دندان را از بين مى برد، لثه را محكم مى سازد، اشتها به طعام مى آورد، بلغم را مى برد، قوه حافظه را زياد مى كند، در حسنات هفتاد برابر اضافه مى كند و فرشتگان را شاد مى نمايد)). و در روايت ديگر هست كه : ((غم را از بين مى برد))(525) و زياد كرده در روايتى كه شهيد پاك نژاد آن را ذكر كرده : ((و معده را سالم مى گرداند (بهداشت معده )).(526)
و از امام باقر (عليه السلام ) نقل شده كه : ((مسواك ، بلغم را از بين مى برد و عقل را زياد مى كند)). و در روايت ديگر دارد كه : ((قوه حافظه را زياد مى كند)).(527)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه : ((مسواك ، ريزش اشك را از بين مى برد و چشم را جلا و روشنى مى بخشد)).(528) و در روايت ديگرى از امام رضا (عليه السلام ) نقل شده كه : ((مسواك ، روشنى مى دهد چشم را و مو را در بدن مى روياند)).
و از ائمه : روايت شده كه : ((مسواك كردن ، پرده چشم را از بين مى برد (نور چشم را زياد مى كند)).
و در روايت ديگرى آمده است كه : ((مسواك جلا دهنده چشم است )). و روايات به اين معنا بسيار است .(529)
و از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل شده كه فرمودند : ((مسواك كردن ، فصاحت انسان را زياد مى كند)).(530)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه : ((مسواك و قرائت قرآن ، قطع كننده مرض بلغم است )). و در روايت ديگرى آمده : ((سه چيز است كه نسيان و فراموشى را از بين مى برد و باعث به وجود آمدن ذكر مى شود : 1قراءت قرآن . 2 - مسواك . 3 - روزه يا خوردن كندر)).
و در روايت ديگر آمده كه : ((مسواك كردن ، حافظه انسان را زياد مى كند و سقم و بيمارى را از بين مى برد)). و در غير اين روايت آمده است كه : ((مسواك ، بلغم را از بين مى برد و قوه حافظه را زياد مى كند)).(531)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه : ((نشاط در ده چيز است و مسواك از آن ده چيز شمرده شده )).(532)
و از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((بر شما باد به مسواك كردن چونكه مسواك كردن وسوسه قلب را از بين مى برد)).(533)
و در حديثى از امير مؤ منان (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((مسواك كردن ، موجب شدت فهم مى شود و طعام را خوشگوار مى سازد و دردهاى دندانها را از بين مى برد و مرض و بيمارى را از انسان دفع مى كند و فقر را از بين مى برد)). و حديث ، طولانى است ، آنچه ما از اين حديث ذكر كرديم نقل به معنا مى باشد.(534)
و احاديث و روايات در اين باب زياد و متنوع است و آنچه ما ذكر كرديم اشاره دارد به بيشتر آنچه از اخبار متضمن است ان شاءاللّه تعالى .
زخم شدن لثه
و بايد در نظر داشت كه زخم شدن لثه به وسيله مسواك و سپس تعفن و خراب شدن آن نسبت به انسان سالم در اينجا وجود ندارد چرا كه دهان از ماده ضد عفونت زخم برخوردار است و شايد سرّ اينكه اسلام دهان را طاهر و مطهر قرار داده همين باشد به طورى كه اگر در دهان يك خونى ظاهر شود به مجرد از بين رفتن آثار خون ، دهان خود به خود پاك مى شود چنانچه آب دهان نزد مردم عادى و سالم ، كشنده ميكروبها مى باشد همانطور كه قبلاً گفتيم .(565)
ولى اين مطالب معنايش اين نيست كه به واسطه تخمير باقيمانده هاى خوراكى و غيره در دهان و در نتيجه ، ايجاد جرم بر روى دندانها از رسيدن بزاق به آنها جلوگيرى كرده و سبب ايجاد ميليونها ميكروب نگردد.
مسواكهاى مختلف و متعدد
مى بينيم كه امام رضا (عليه السلام ) هر بار با بيش از يك مسواك ، مسواك مى نمودند و شايد به اين خاطر بوده كه امام از مسواك آلوده استفاده نكرده باشند. و سپس امام رضا(عليه السلام ) بعد از مسواك كردن مقدارى كندر مى جويدند.
و وارد شده كه حضرت رضا (عليه السلام ) بعد از نماز صبح در مصلاى نماز مى نشستند تا آفتاب طلوع كند، سپس ظرف مسواكها را براى حضرت مى آوردند و آن بزرگوار يكى يكى از آن مسواكها استفاده مى كردند و بعد كندر مى آوردند و ايشان آن را مى جويدند.(566) و شايد جويدن كندر بخاطر اين باشد كه بوى دهانشان خوب گردد (دهانشان خوشبو گردد) صلوات و سلام خدا بر ايشان و بر آباى گراميشان باد!
مسواك كردن و آلودگيهاى خارجى
روايت شده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمودند : ((پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) هرگاه نماز عشا رامى خواند، دستور مى دادند كه اسباب وضو و مسواكشان را نزدشان مى گذاشتند و رويش را مى پوشانيدند و قدرى مى خوابيدند، سپس بر مى خاستند، نخست مسواك مى كردند و ...)).(567)
((و قبلاً گذشت كه حضرت امام رضا (عليه السلام ) در خراسان كه بودند وقتى نماز صبح را مى خواند در مصلاى نمازش مى نشست تا اينكه خورشيد طلوع مى كرد سپس همه مسواكها را در ظرفى قرار مى دادند و بعد هر يك از مسواك را بر مى داشتند و دندانشان را مسواك مى كردند و بعد براى ايشان كندر مى آوردند ...)) .
اين روايتها منعكس مى كند كه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و امام (عليه السلام ) به محافظت كردن از مسواكها رغبت زيادى داشتند، اگر چه محافظت كردن از مسواكها به واسطه اين باشد كه در ظرفى جاى دهند يا روپوشى روى آن بيندازند و موقع نياز از آن استفاده كنند، تا اينكه مسواكها به هيچ نوعى از ميكروبها، آلوده نشوند، اگر چه آن ميكروبها از هوا باشد چه رسد به اينكه با چيز ديگرى غير از هوا ارتباط پيدا كند و اين نهايت دقت در محافظت كردن در مورد سلامت بدن مى باشد. بخصوص وقتى ملاحظه مى كنيم كه امام رضا(عليه السلام ) خودشان براى هر نمازى يك مسواك مخصوصى را قرار مى دادند به اين خاطر كه باقى نماند در مسواك موقعى كه از مسواك در دفعه دوّم استفاده مى كردند هيچ اثرى از رطوبتى كه در نتيجه مسواك كردن قبلى مانده است ؛ چون كه رطوبت ممكن است سبب به وجود آمدن و زنده ماندن بعضى از ميكروبهايى شود كه مربوط به رطوبت است .(568) و رطوبتهاى باقيمانده در مسواك مانع از اين مى شود كه موادى كه در مسواك است در هلاك شدن ميكروبها تأ ثير كند.
مستحب بودن وضو هنگام طعام
در احاديث وارد شده ، رواياتى كه از آنها استفاده مى شود وضو قبل از طعام مستحب است و قبلاً گذشت اينكه مسواك كردن هنگام وضو مستحب است و اين دو دسته روايات معنايش اين است كه مسواك كردن قبل از طعام و قبل از وضو انجام مى شود. اينجاست كه زمينه اى باقى نمى ماند تا طعام آلوده به ميكروب وارد معده گردد و به آن زيان برساند همانطور كه مقدم شد، اما مسواك كردن بعد از طعام ، اسلام خود را مستغنى و بى نياز مى داند كه بر اين مطلب تصريح كند؛ زيرا اسلام به مسواك زدن در زمانهاى مختلف دستور داده ؛ در اوّل روز و شب ، به طورى كه تخمير زياديها نامعقول و غيرممكن گردد .
اوقات مسواك كردن و مسواك كردن روزه دار
به تحقيق گذشت ادله اى كه دلالت مى كرد بر اينكه مسواك كردن هنگام وضو و نماز و هنگام خواب و سحرگاه و وقت برخاستن از خواب و هنگام طلوع خورشيد، مستحب است .
اما روزه دار مى تواند هر موقعى از روز كه بخواهد مسواك كند.(560) و مى تواند در اوّل و آخر روز در ماه مبارك رمضان مسواك نمايد(561) لكن ترجيح ندارد براى روزه دار كه با مسواك مرطوب مسواك نمايد.(562) و شايد اين موضوع بخاطر اين باشد كه شخص روزه دار بخاطر روزه بودنش به حرج و سختى نيفتد، در حالى كه طمع دارد براينكه به مسواك كردن حتى در حال روزه اقدام شود.
و ما در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه : زياد بودن ميكروبها در دهان منحصر در پوشانيدن زياديهاى طعام در دهان نيست ؛ زيرا ممكن است اين زياديهاى طعام به دهان از طريق ارتباط با اجسام ديگرى غير از طعام باشد، بلكه ممكن است از خود طعام باشد هنگامى كه طعام به چيز ديگرى آلوده باشد، چنانچه ممكن است از راه هواى دهان آلوده شود و آن آلودگى به ساير قسمتهاى بدن از راه تنفس برسد .
بخاطر همين ، ميكروبهايى كه در دهان در اجزا و انواع مختلفى مى باشد، جا به جا مى شود و در اين جا به جايى و جزء جزء شدن ميكروبها هيچ عضوى در انسان مطلقا شبيه دهان نيست و دهان مناسب ترين اعضايى است كه قابليت دريافت اين ميكروبها را دارد و دهان مكانى خوب براى رشد و نمو و زياد شدن ميكروبها مى باشد چون بزاق دهان كه هميشه در دهان است - گر چه در حال سالم بودن بدن انسان باشد - ممكن است بسيارى از انواع ميكروبها را به وجود بياورد.(563) امّا در غير اين حالت بسيارى از عوارض را درست كند، بلكه ممكن است غذا را براى ميكروبها درست كند و هنگامى كه ملاحظه كرديم مقدار حساسيت اين عضو (دهان ) نسبت به ساير اجزاى بدن انسان ، مى شناسيم و پى مى بريم به سرّ اينكه اسلام تجويز كرده و اجازه داده كه شخص روزه دار مسواك بكند و دعوت كرده در اوقات مختلفى كه قبلاً ذكر شد، انسان مسواك كند.
اضافه مى شودبه مطالب بالا، اينكه محيط دهان براى چند ساعت كه غير فعال گرديد، باقيمانده هاى غذا به آسانى تخمير مى شود. همانطورى كه بعضى از ميكروبهايى كه در دهان جاى گرفته اند مى توانند بى هيچ محدوديتى و بدون مانعى به زندگى خود ادامه دهند. پس وقتى كه قبل از خواب ، انسان مسواك كرد به درستى كه اين زياديهاى غذا از بين مى رود و در اينجا فرصت و وقت براى نشاط و شادابى آلودگيها و ميكروبها و فرصت تخمير زياديهاى غذا هم باقى نمى ماند .
چنانچه مسواك كردن بعد از خواب ، ميكروبهايى را كه در دهان از طريق تنفس و غير تنفس رسيده است از بين مى برد. بعضى از دانشمندان مى گويند : ((همانا جريان آزاد و فراوان بزاق در دهان ، عامل مهمى است كه دندانها را از كرم خوردگى و خرابى حفظ مى كند؛ زيرا بزاق دهان در تمييز شدن مكانيكى دندانها مؤ ثر است و چون جريان بزاق در شب كم مى شود، استعداد و قابليت خراب شدن دندانها طبعاً زياد مى گردد و اين مسأ له چيزى است كه تأ كيد مى كند انسان بعد از خواب نياز به مسواك دارد چنانكه گفتيم .(564) همانطور كه مسواك كردن بر ميكروبهايى كه ممكن است هنگام خواب پديد بيايند غلبه مى كند و همينطور بر بعضى از زياديهاى غذا اگر فرض كنيم كه در بين دهان مانده باشد در آنجايى كه اگر مسواك قبل از خواب نباشد سبب مى شود در جديت كردن در مسواك كوتاهى شود و شايد آنچه قبلاً ذكر كرديم القا مى شود بعضى از اين روشها بنابرقول ائمه : كه قبلاً گفته شد : ((اگر مردم آن منافعى كه در مسواك هست مى دانستند، همراه خودشان مسواك را در رختخواب مى بردند)). و اين موضوع براى ما تأ كيد مى كند عظمت اسلام را و اينكه اسلام با نيازهاى طبيعى انسانها منسجم است آن نيازهاى طبيعى كه وجود اين طبيعت را در بر دارد .
مسواك كردن ، دندانها را سفيد مى كند
بى شك ، بسيارى از فوايد گفته شده در باره مسواك زدن و پيوند تنگاتنگ و فراگيرشان با آن ، مساءله اى نيست كه علم ، عاجز از فهم آن باشد و بدون ترديد ما مى توانيم از بيان كليه اين مطالب اوج اهتمام اسلام به ابعاد وجودى انسان را بطور گسترده دريابيم . تا جايى كه اسلام حتى از اثر مسواك كردن كه در ظاهر خارجى انسان مى گذارد غافل نيست بخاطر اينكه اسلام حرص شديد و علاقه زيادى دارد كه انسان در بهترين منظر و پرافتخارترين حلّه و زيور باشد؛ چونكه زيبايى ظاهر در جذب شدن ديگران به انسان بسيار مؤ ثر مى باشد و ديگران نسبت به انسان محبت مى ورزند، بلكه علاوه براينكه در غير از خود انسان تأ ثير دارد حتى در روح و نفس انسان نيز تأ ثير دارد. و از اين جهت هست كه در روايات وارد شده كه مسواك دندانها را سفيد مى كند.(535)
و همچنين قول پيامبر (صلى الله عليه و آله ) كه فرمودند : ((چرا من شما را مى بينم در حالى كه دندانهايتان تغيير كرده ؟ چرا شما مسواك نمى زنيد؟!)).(536)
((قلح ))، يعنى زردى دندانها ... شكى نيست كه سفيد بودن دندانها از زرد بودن آنها يا سبز بودن آنها بهتر است و نزد ديگران بيشتر قابل قبول است چونكه سفيد بودن دندانها رنگ طبيعى دندانها مى باشد .
مسواك كردن ، بوى دهان را خوش مى گرداند
شكى نيست كسى كه دهانش بدبو است ، مردم از او متنفر و بيزارند، بلكه حتى ملائكه از او متنفرند و انسان براى خودش مى خواهد و خدا هم براى انسان مى خواهد اينكه نزد مردم محبوب باشد و در قلب و نفس مردم جاى بگيرد. و از اين جهت وارد شده كه مسواك كردن ، بوى دهان را خوب مى كند .
مسواك كردن ، جرم دندان را از بين مى برد
همچنين مسواك كردن جرم را از بين مى برد؛ يعنى چيزهايى كه بر ديوار دندان چسبيده را مى كند و قطع مى كند، آن چيزهايى (جرم هايى ) كه منجر به زخم شدن لثه ها و از بين رفتن آنها مى شود و لثه در معرض امراض و بيماريها قرار مى دهد. به علاوه مسواك كردن از پديد آمدن مرضهاى جديد، جلوگيرى مى كند.
مسواك كردن ، لثه را تقويت مى كند
مسواك كردن عامل مهمى از عوامل تقويت و چاق شدن لثه مى باشد؛ چونكه مسواك رياضت دايمى براى لثه هاست و عضلات لثه را حركت مى دهد و بيدار مى سازد همچنانكه مسواك كردن موجب جريان مناسب خون در لثه ها مى شود
مسواك ، چشم ها را روشنى مى بخشد
و مناسب است بدانيم كه بيمارى دندانها در بيمارى چشم تاءثير دارد و سلامتى آن نيز در سلامتى چشم اثر گذار مى باشد، بطورى كه مشاهده شده برخى از نابينائيهاى غيرمادرزادى بر اثر بيمارى دندانها بوجود آمده و چون بيمارى برطرف گرديده بينايى هم باز گشته است . و مى شود گفت اين مساءله مورد اتفاق پزشكان است .
از اين رو، در سخنان معصومين مشاهده مى شود كه بر اين ارتباط تاءكيد ورزيده و بيان نموده اند كه مسواك چشم را روشنى مى بخشد و بيمارى اشك ريزى و واضح نديدن را برطرف مى سازد .
مسواك ، مو را مى روياند
دندانها رابطه محكمى با موى انسان دارند و بسيار ملاحظه شده كه بعضى از كسانى كه مبتلا به برخى از مرض هاى دندان شده اند، موى قسمتى از جايى كه با دندانهاى خراب هم سمت شده است ، مى ريزد، حتى وقتى كه معالجه مى شود، و دندانهاى آنان خوب و سالم مى شود، آن موى ريخته شده دوباره شروع به رشد و نمو مى كند و اين چيزى است كه ما به آسانى درك مى كنيم مسواكى كه در سلامتى دندانها اثر دارد، همچنين در روييدن مو هم اثر دارد، مطابق آنچه در روايت وارد شده است .
رابطه مسواك با حالت روحى و عقلى و غير از اينها
همچنين شكى نيست كه نظافت كردن هر عضوى از اعضاى انسان خصوصاً دهان از سببهاى برانگيختن زندگى و نشاط و شادابى در اجزاى مختلف مى شود، حتى در اجزاى تناسلى . و از اسباب برانگيختن سرور، ابتهاج و شادمانى در نفس انسان است ... و وقتى كه نفس انسان شاداب و مسرور باشد و از زندگى و نشاط جسم استفاده كند اين مسأ له را بنا برمقتضاى حال به نشاط فكرى و عقلى منعكس مى كند تا جايى كه گفته شده ((عقل سالم در بدن سالم است )).
بلكه ما مى توانيم تأ كيد كنيم بر اينكه دندانها با سلامت نفس انسان رابطه دارد و از اين جهت ما ملاحظه مى كنيم همانا پيدا شدن دندانى كه به نام ((دندان عقل )) است در زمانهاى زيادى ، بعضى از اختلالات نفسى را در انسان به همراه دارد همانطورى كه مى گويند... اين مسأ له تأ كيد مى كند به اينكه غلوّ و بيهوده گويى در گفتار نيست ، تأ كيد بر اينكه مسواك كردن دندانها تأ ثير عميقى در صفا و صميميت نفس انسان دارد و بسيارى از وسوسه ها و اوهام را كه به نفس روى مى آورد از بين مى برد. بلكه مسواك كردن در از بين بردن حالات غم و اندوهى كه گاهى به انسان روى مى آورد و مسبّب معقولى هم براى آن شناخته نشده ، تأ ثير دارد.
در حالى كه اين حالات گاهى از خرابى دهان و دندانها سرچشمه مى گيرد تا آنجا كه وقتى دهان و دندان پاك و نظيف شد، اين حالات از بين مى رود و به جاى آن حالات بد، حالت نشاط و شادابى و زندگى جايگزين مى شود .
هنگامى كه دانستيم غم و غصه از اسباب اصلى فراموشى مى باشد و نمى توانيم قوه حافظه را حفظ كنيم به خاطر اختلال حالت غم و غصه و مشغول بودن ذهن و قادر نبودن بر ثابت بودن بر يك نقطه معينى . و دانستيم كه همانا صفا و شاداب بودن فكر از اسباب سرعت حفظ است و موجب مى شود كه قوه حافظه زياد و قوى شود، ما وقتى اين مطالب را شناختيم درك مى كنيم كه چقدر مسواك كردن با حافظه انسان ارتباط داشته و در نابودى حالت نسيان تأ ثير دارد.
از آنچه ما ذكر كرديم ، شناخت پيدا مى كنيم كه چگونه مسواك كردن بنا بر قول ائمه : غم و نسيان را از بين مى برد و قوه حافظه و عقل را زياد مى كند و اشتها به غذا مى آورد و از اسباب نشاط و شادى يا انتشار عضو تناسلى مى باشد و فصاحت انسان را زياد مى كند و وسوسه قلب (دل ) را از بين مى برد و موجب شدت فهم مى شود و فوايد ديگرى كه در روايات اهل بيت عصمت و طهارت - كه درود و سلام خدا بر آنان بادوارد شده است .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید