یک: این که امروز بسیاری از والدین به این آگاهی رسیده اند که بازی در رشد فکری و سلامت روانی و ذهنی کودکان نقش بزرگی را بازی می کند تردیدی نیست. در این یکی دو دهه خوشبختانه رسانه ها تا حدوی به این موضوع پرداخته اند و تا حدی امروز جامعه می داند که بازی برای کودکان صرفا یک امر تفننی و فانتزی نیست بلکه اگر می خواهیم کودکانی توانمند، اجتماعی و خلاق داشته باشیم نباید آن ها را از حق بازی کردن محروم کنیم اما با این وجود به نظر می رسد که سوء تفاهم های بسیاری بر این آگاهی اولیه سایه افکنده است.
دو: وقتی می گوییم حق بازی کودکان را به رسمیت بشناسیم درباره چه چیزی سخن می گوییم؟ آیا این به آن معناست که هر روز اسباب بازی های جدیدتر یا گران تری برای او تهیه کنیم؟ آیا مثلا والدینی که برای کودک خود ماشین چند میلیونی اسباب بازی می خرند یعنی بیشتر به حق بازی کودک خود بها می دهند یا نه موضوع وسیع تر و گسترده تر و عمیق تر از این زاویه دید است. به نظر می رسد چند عامل در این باره نقش دارند که به چند نمونه از آن ها اشاره می شود.
سه: به عنوان پدر و مادر کودک چقدر از زمان هایتان را صرف بازی با او می کنید؟ مهم است که کودک لمس کند شما در بازی، او را همراهی می کنید یا نه. ممکن است شما هزینه زیادی برای وسایل بازی او صرف کنید اما این پالس را به کودک بفرستید که او را در بازی هایش همراهی نمی کنید، بنابراین از خود بپرسید چقدر در بازی با او همراه هستید. گاهی برخی از والدین از بازی به عنوان یک اهرم و سلاح خاموش کن کودک استفاده می کنند تا کودک را از سر خود وا کنند و از مزاحمت هایش در امان بمانند مثلا تبلتی با کلی بازی در اختیار او قرار می دهند و کودک در انزوای خودش با آن تبلت مشغول می شود اما به نظر می رسد بازی اصیل و سازنده آن جا شکل می گیرد که داد و ستدی میان کودک و والدین او در جریان بازی اتفاق بیفتد، مثلا کودک چند ماهه از پدر خود یاد می گیرد که می تواند توپ کوچک را به سمت جلو پرتاب کند. او در آغاز این کار را با مهارت بسیار کم تری انجام می دهد مثلا نمی داند که عضلات دست او به گونه ای طراحی شده که به او امکان این کار را می دهد اما به تدریج وقتی از پدر یا مادر خود تقلید می کند ناگهان به کشف بزرگی می رسد و قاعدتا از این کشف بزرگ لذت می برد. ممکن است پرتاب یک توپ کوچک برای ما امری پیش پا افتاده و حتی کسالت بار جلوه کند اما اگر از افق نگاه یک کودک شش هفت ماهه به این ماجرا نگاه کنیم در کشف این لذت همراه او خواهیم بود. این خرسندی از کشف های کوچک کودکان برای ما انرژی همراهی با آن ها در بازی ها را خواهد داد.
چهار: پس نکته مهم در بازی با کودکان مراعات این اصل است که تا چه اندازه می توانیم از چشم او به این بازی نگاه کنیم. به هر اندازه که بتوانیم با او کودکی کنیم ما نیز از بازی لذت خواهیم برد و صرفا آن را به عنوان رفع تکلیف انجام نخواهیم داد. کارهای به ظاهر ساده ما در بازی در چشم کودک، بسیار بزرگ، عجیب و اعجاب آور است، درست مثل این که کودک یک شعبده بازی بزرگی را نگاه می کند بنابراین این لذت را از کودک نگیریم و نکته مهم تر این که در حین بازی او به توانمندی ها و ظرفیت های درونی و جسمی خود پی می برد و آرام آرام به هماهنگی بهتری میان ذهن و تن خود می رسد بنابراین والدینی در این زمینه موفق تر عمل می کنند که بتوانند به بازی کودکان نه به عنوان یک مسئولیت حوصله بر که به عنوان کاری خلاقانه و لذت بخش و شیرین نگاه کنند و نکته مهم تر این که بازی را صرفا در خرید اسباب بازی ها - حتی اسباب بازی های گران - خلاصه نکنند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید