مقدمه
حَرِّضْ بَنِيكَ عَلَى الْآدَابِ فِي الصِّغَرِ ... كَيْمَا تَقَرَّ بِهِ عَيْنَاكَ فِي الكِبَرِ
فَإِنَّمَا مَثَلُ الْآدَابِ يَحْفَظُهَا ... فِي عُنْفُوَانِ الصِّبَا كَالنَّقْشِ فِي الْحَجَرِ
فِيهَا الْكُنُوزُ الَّتِي تَعْمُرْ خَزَائِنُهَا ... وَلَا يُخَافُ عَلَيْهَا حَادِثُ الْغِيَرِ [1]
فرزندان خود را در خردسالي به فراگرفتن آداب و آيين ما تشويق كن تا در بزرگسالي روشنايي چشم تو باشد، آدابي كه طفل در خردسالي فراهم ميآورد هم چون نقشي است كه در سنگ پايدار ميماند. اين آداب چون گنجينههايي هستند كه همواره رشد و فزوني مييابد و دست حادثه نميتواند در آن دگرگوني ايجاد كند.
انسان بيشتر عادت زندگي خود را در دوران كودكي كسب ميكند و سازگاري با محيط را فرا ميگيرد لذا گفتهاند: «كودك در پنج سالگي نسخة كوچك شخص جواني است كه بعداً خواهد شد»بدين جهت تمام مكاتب فكري، روان شناسي در اين مورد توافق دارند كه دوران شيرخوارگي و كودكي در تعيين و شكل دادن رفتار و رشد منش آينده اهميت خاصي دارد.[2] در منابع روايي ما نيز تعابيري چون: علّموا اولادكم، ادّبوا اولادكم، بادروا اولادكم و ابوابي چون «حق الولد علي الوالد»و امثال آن همه حكايت از اين مهم دارد.
از آن جا كه هدف اصلي اين نوشتار تلاشي در راه مأنوس كردن كودكان با قرآن كريم ميباشد، طليعة سخن را گزيدهاي از روايات در فضيلت قرائت قرآن قرار ميدهيم كه تلاوت آن را: برترين عبادت[3]، جلا دهندة دل،[4] كفارة گناهان،[5] احياي قلوب،[6] بهترين مونس،[7] بارور كنندة قلب مؤمن[8] و روشنايي خانهها[9] ميخوانند. و دربارة آموختن آن به كودكان امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: خداوند به پدر و مادر پاداش بزرگي عنايت فرمايد، آنان ميگويند پروردگارا اين همه فضل در حق ما از كجاست؟ اعمال ما شايسته چنين پاداشي نيست، در جواب گفته ميشود اين همه عنايت و پاداش شماست كه به فرزند خود كتاب خدا را آموختيد و او را در آيين اسلام بينا كرديد.[10]
پس از وقوف آگاهي بر اهميت و فضيلت قرائت قرآن براي مانوس ساختن كودكان با اين امر توجه به دو مطلب ضروري است: 1. الگودهي؛ 2. عادت دهي.
محور اول، الگو دهي:
با توجه به نقش بسيار مؤثر الگو در تربيت كودك نگاهي گذرا خواهيم داشت به سيرة حضرت معصومين ـ عليهم السّلام ـ كه ترنم قرآن از آداب هميشگي ايشان بوده و اخباري كه در اين باره رسيده حكايت از اهتمام فوق العاده آنان به قرائت قرآن و آموزش آن به ديگران دارد، آري ايشان خود قرآن را بسيار ميخواندند و دوست ميداشتند كه مسلمانان نيز چنين كنند، لذا پس از نزول قرآن بر پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بيدرنگ قرائت آن در ميان مسلمانان رواج يافت و بيش و پيش از همه شخص پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به اين كار عشق ميورزيد.[11] و افرادي را كه تازه اسلام آورده بودند را در اختيار اشخاصي كه آشنايي بيشتري با قرآن داشتند قرار ميداد، تا به ايشان قرآن را بياموزند و تعليم كتاب را سرلوحه برنامه خويش قرار دادند. ارتباط امام علي ـ عليه السّلام ـ با قرآن بدان حد بود كه عبدالرحمن سلمي قاري بزرگ ميگويد: كسي را نديدم كه قرآن را بيش از علي ـ عليه السّلام ـ بخواند.[12] عادت امام حسن ـ عليه السّلام ـ بر اين بود كه هماره پيش از خواب لوحي منقوش را پيش رو ميگرفت كه در آن سورة كهف نقش بسته بود و آن را زمزمه ميكرد.[13] و سرانجام عشق والاي حسين ـ عليه السّلام ـ به قرآن در كلام آن حضرت تجلي ميكند كه شب عاشورا را از دشمن مهلت خواست تا به عبادت و مناجات بپردازد و فرمود:... خدا ميداند كه من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقة شديد دارم.[14]
همچنين با تأمل در زندگي و شرح حال بزرگان دين مييابيم كه آغازين عمل صبحگاهان نشان قرائت قرآن و واپسين برنامة شبانگاهشان تلاوت آن بوده است از جمله امام خميني (ره) با همه اشتغالاتي كه داشتند هر روز سه تا پنج نوبت قرآن ميخواندند.[15]
محور دوم، عادت دهي:
در تربيت خردسالان بايد بر اساس تلقين و عادت دادن حركت كنيم چون كودك براي تلقينات مفيد و عادتهاي مثبت نقش پذير و مستعد ميباشد و به قول غزالي: «كودك امانتي است در دست پدر و مادر و آن دل پاك وي چون گوهري است نفيس و نقش پذير است چون موم، و از همه نقشها خالي است چون زميني پاك است كه هر تخم كه در وي فكني برويد. اگر تخم خير افكني به سعادت دين و دنيا برسد و مادر و پدر و استاد در ثواب آن شريك باشند و اگر برخلاف اين باشد بدبخت شود و ايشان در هر چه بروي رود شريك باشند.»[16]
عوامل مؤثر در عادت دهي صحيح وتذكرات لازم در اين زمينه:
1. توجه به فطرت:
نياز به پرستش و نيايش يكي از اساسيترين نيازهايي كه در عمق روان بشر وجود دارد استاد شهيد مطهري ميفرمايد: «يكي از پايدارترين و قديميترين تجليات روح آدمي و يكي از اصيلترين ابعاد وجود انسان حس نيايش و پرستش است، مطالعة آثار زندگي بشر نشان ميدهد هر زمان، هر جا كه بشر وجود داشته است نيايش و پرستش هم وجود داشته است».[17]
تجربيات و مشاهدات نيز مؤيد اين مطلب است كه كودكان در تقليد و يادگيري مفاهيم و مسايل ديني (قرآن، نماز و...) آمادگي بيشتري در مقايسه با ديگر رفتارها و موضوعات از خود نشان ميدهند، اگر مشاهده ميشود كه گروهي از كودكان و نوجوانان نسبت به مسايل ديني رغبت و تمايلي از خود نشان نميدهند، اين مربوط به محيطي است كه فطرت كودك را از مسير خود منحرف كرده و با كمال تأسف بايد گفت بعضي والدين حساسيت ودقتي كه در امور دنيوي (تغذيه، لباس و...) فرزندانشان از خود نشان ميدهند در مسايل معنوي و ديني آنها ندارند.[18]
اينان مصداق سخن پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ هستند كه فرمود: واي بر فرزندان آخر الزمان از روش ناپسند پدرانشان، عرض شد يا رسول الله از پدران مشرك؟ فرمود: نه از پدران مسلمان كه به فرزندان خود هيچ يك از فرايض ديني را نميآموزند و به ناچيزي از امور مادي دربارة آنان قانع هستند، من از اين مردم بري و بيزارم و آنان نيز از من بيزار.[19]
2. در نظر گرفتن اختيار و پرهيز از اكراه:
انسان موجودي است مختار و كرامت خويش را ميتواند با اختيار خود كسب كند، در دعوت كودكان و نوجوانان به دين بايد گونهاي عمل كنيم كه آنها احساس آزادي كنند و با توجه به اين كه انسان فطرتاً خداجوست با تذكر روشهاي صحيح اين فطرت را در وجود آنان بيدار نماييم تا به اختيار و با اشتياق به سوي آن سوق يابند.
3. تدريج در آموزش:
بايد مطالب و مفاهيم آموزش متناسب با سطح درك و قواي ذهني و رواني كودك باشد، كودك نبايد يكباره بار سنگيني از وظايف را بر دوش خود احساس كند. تكاليف سنگين و زود هنگام و خارج از توان ممكن است، صدمهاي جبران ناپذير بر اعتقادات ديني او وارد سازد. امام جعفر اصدق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «... ما به كودكانمان در هفت سالگي امر ميكنيم به اندازة توانشان نصف روز يا بيشتر يا كمتر روزه بگيرد و دستور ميدهيم هنگامي كه تشنگي و گرسنگي به آنان غالب شد افطار كنند. اين كار براي آن است كه به روزه گرفتن عادت كنند.»[20]
4. اعتدال و ميانهروي:
ظرفيت كودك براي عبادت محدود است از اين رو بايد سعي شود، عبادت و تلاوت با نشاط باشد اگر نشاط از بين برود، جنبة تحميلي پيدا ميكند. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: دين اسلام ديني است متين، محكم و منطقي و مبتني بر ملاحظات دقيق رواني و اجتماعي، سفارش ميكند كه با مدارا و متانت حركت كنيد و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خويش قرار ندهيد، به گونهاي عمل نكنيد كه نفستان عبادت را دشمن بدارد، بلكه طوري عمل كنيد كه نفس عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن گردد».[21]
5. تكرار و مداومت:
تكرار و استمرار سبب يادگيري درست، سرعت عمل و كسب مهارت در هر زمينهاي ميشود: «كار نيكو كردن از پر كردن است»براي تقويت و ايجاد رفتاري ثابت و عادتي استوار در كودك و نوجوان بايد از مجراي «تكرار»وارد شد، بسياري از افكار و اعمال در سايه تمرين و عمل مكرر در انسان تثبيت ميشوند حتي ايمان آدمي هم نوعي تثبيت در ساية عمل است؛ «لا يثبت الايمان الا بالعمل»[22] و هر قدر عمل مكررتر باشد امكان تثبيت آن بيشتر خواهد بود. گويند: «روزي رسول مكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ قصد خواندن نماز داشتند و امام حسين ـ عليه السّلام ـ در كنار جدّ بزرگوارشان درصدد همراهي با آن حضرت بودند، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ تكبير گفتند ولي امام حسين ـ عليه السّلام ـ نتوانستند آن را تكرار كنند، پيامبر تكبير دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم را گفتند، در نهايت براي هفتمين بار تكبير امام ـ عليه السّلام ـ صحيح ادا شود و نماز آغاز گرديد».[23]
6. توجه به جاذبه قرآن:
جاذبه قرآن به قدري است كه تلاوت مقداري از آن زمينة انس با بقية آن را فراهم ميكند، البته اعجاز اين كتاب باعث آن است كه اگر كسي معناي آن را هم نداند و فقط از خواندن آن بهرهمند باشد به همين مقدار از فيض خدا نصيب ميبرد، و همين عبادت لفظي او را به عبادت فكري ميرساند.[24]
7. ايجاد فضاي قرآني و گوش سپردن به آيات:
خداوند در قرآن مجيد مؤمنان را به شنيدن آيات فرمان داده است.[25]
پيامبر گرامي اسلام و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز استماع آيات قرآن را بسيار دوست ميداشتند و ديگران را نيز به شنيدن آن توصيه ميفرمودند. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: «الا من اشتاق الي الله فليستمع كلام الله»[26]؛ آگاه باشيد كه دوستدار خداوند بايد گوش به كلام او بسپارد.
همان گونه كه ذكر شده امام سجاد ـ عليه السّلام ـ هنگام تلاوت صداي خود را آن اندازه بالا ميبرد كه اهل خانه بشنوند. بدين ترتيب آموزش عملي قرآن را جامة عمل ميپوشاندند. پدران و مادراني كه دوست ميدارند فرزندانشان دل به تلاوت قرآن دهند بايد خود مدتي در حضور آنان طنين تلاوت قرآن را در فضاي خانه بگسترند و روح و جان خانواده را با آواز خوش قرائت بنوازند آن گاه اهل آن خانه رغبتي صد چندان به تلاوت قرآن در خود خواهند يافت. در اين جا سوگمندانه بايد از كم رونق شدن يا فراموش شدن مجالس قرائت قرآن خانگي تأسف خورد و آرزومندانه در انتظار دوراني بود كه در كوچه كوچة شهر و روستا شبهاي جمعه پرچم هيئت قرائت قرآن هر شب بر سر درخانهاي آويزان شود تا علاوه بر نورانيت خانه خاطراتي مقدس و يادماندني براي كودكان حاضر در جلسات باشد.
8. استفاده بهينه از فرصتهاي خاص:
از جمله فرصتهاي طلايي در طول سال براي مرتبط ساختن كودكان با قرآن ماه مبارك رمضان است كه بهار قرآن ميباشد و در اين ماه حضور تجلي قرآن در تمامي عرصههاي زندگي تابناكتر و محسوستر باشد، پس بايد از اين فرصت استفاده لازم را برده و آغاز مناسبي براي وارد كردن كودكان در بحر بيكران قرآني دانست.
پینوشتها:
[1] . ديوان منسوب به امام علي ـ عليه السّلام ـ ، قافية راء.
[2] . عطاران، محمد، آراي مربيان بزرگ مسلمان، ص 11، سازمان پژوهش و برنامهريزي، تهران، چ اول، 1366.
[3] . بابايي، رضا، ترنم قرآن در سيرة معصومين، ص 51، انتشارات هستينما، تهران، چ اول، پاييز 1380.
[4] . همان.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، ج 5، ص 10، مركزنشر فرهنگي رجاء، تهران، چ اول، پاييز 1366.
[10] . فلسفي، محمد تقي، گفتار فلسفي، كودك، ص 184.
[11] . بابايي، رضا، ترنم قرآن در سيرة معصومين، ص 51.
[12] .محمدي ري شهري، محمد، موسوعه الامام علي بن ابيطالب، ج 10، ص 57، قم، انتشارات دار الحديث، 1421.
[13] . بابايي، رضا، ترنم قرآن در سيرة معصومين، ص 53.
[14] . نجمي، محمد صادق، سخنان حسين بن علي از مدينه تا كربلا، ص 142، دفتر انتشارات اسلامي قم، 1367.
[15] . ناري ابيانه، محمد رضا، خاطرات قرآني، ص 12، انتشارات كارين تهران، 1380.
[16] . آراي مربيان بزرگ مسلمان، ص 11.
[17] . رضوان طلب، محمد رضا، پرستش آگاهانه، ص 51.
[18] . مجله معرفت، شماره 43، مقاله اصول و مباني آموزش... .
[19] . گفتار فلسفي، كودك.
[20] . اصول كافي، ج 3، ص 409.
[21] . اصول كافي، ج 2، ص 86.
[22] . اصول كافي، ج 1، كتاب الكفر و الايمان.
[23] . بحار الانوار، ج 43، ص 307.
[24] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، ج 9، ص 329.
[25] . اعراف، 204.
[26] . بابايي، رضا، ترنم قرآن در سيرة معصومين، ص 82.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید