بررسی های علمی حکایت از آن دارد که خانواده های خوب و طبیعی فرزندانی سالم را پرورش می دهند و خانواده های آشفته می توانند در اثر تعاملات نامناسب زمینه های لازم برای بیمارسازی فرزندان را فراهم آورند.
پس با این اوصاف منطقی به نظر می رسد که قبل از انتخاب فردی به همسری، ترتیبی داده شود که شناختی از خانواده وی فراهم گردد.
با چه خانوادهای وصلت کنیم؟
روان شناسان تقسیمات مختلفی از خانواده ها داشته اند در یک دیدگاه کلی خانواده ها بر دو نوع هستند یکی بالنده و دیگری آشفته، که این دو نوع خانواده نیز در یک طیف قرار دارند.
منظور از خانواده بالنده، خانواده ای است که در آن افراد احساس خوش بختی می کنند و نسبت به هم احساس دوستی و اعتماد متقابل دارند. به سخنان یکدیگر به خوبی گوش می دهند و آشکارا محبت و رنجش خویش را ابراز می نمایند و برای یکدیگر ارزش قایل هستند. سرزنده بودن اعضای آنان برای همگان مشهود است. حرکات بدن و حالت چهره آنها نیز آرمیده است. آزادانه با یکدیگر درددل می کنند ، والدین خود را رهبر می دانند و نه ارباب و اگر فرزندان آنها عملی خرابکارانه آنجا دهد متوجه می شود که سوتفاهمی در کار است. ارزشهای آنها در نزد هم بالا و قواعد در بین آنها تغییر پذیر است. با اجتماع پیوند دارند و ارتباطات اجتماعی خوب و مناسبی با اطرافیان دارند. این در حالی است که خانواده های آشفته وضعیتی متفاوت از خانواده های بالنده دارد، روابط این خانواده ها بسیار سرد است که گویی یخ زده اند. فضا فوق العاده سنگین است و والدین به فرزندان خود دایما امر و نهی می کنند. نشانه دوستی میان اعضای خانواده کم است و شادی در این دست خانواده ها وجود ندارد و ....
با این توضیحات است که به نظر می رسد برای شناخت بهتر فردی که قصد انتخاب او را به همسری دارید می توانید از وضعیت حاکم بر خانواده او نیز کمک بگیرید.
خانواده از دو جهت بر فرزندان خویش اثر می گذارد؛ نخست تاثیری است که والدین به لحاظ ژنتیک دارند و فرزندان خصوصیات جسمانی و روانی خویش را از آنان به ارث می برند.
از سویی والدین برای فرزندان محیطی را فراهم می آورند تا آنها بتوانند در چنان فضایی به رشد و شکوفایی بپردازند. در نتیجه غالبا فرزندان متاثر از خانواده و والدین خویش هستند و اغلب از روحیات حاکم بر خانواده تاثیر می پذیرند. لذا با تامل بر رفتار والدین آنها می تواند پیامد اثرات چنین رفتارهایی بر فرزند را پی ببرد. خشونت یا آرامش والدین حرمت گذاری میان اعضای خانواده و .. همه جز مسایلی است که حکایت از آن دارد که روابط او در خانواده چگونه خواهد بود.
از طرف دیگر نقش و جایگاه فرد در خانواده هم مهم است و باید بررسی شود تا ببینیم آیا والدین برای او مقام و منزلتی قایل هستند یا به او اهمیت چندانی نمی دهند. همچنین میزان اهمیت و احترام فرزندان به ویژه فرد مورد نظر به والدین نیز در خانواده قابل تامل و مطالعه است.
بررسی تعاملات میان فردی
ارتباطات میان فردی و اطرافیانش نیز مهم است. اگر این ارتباط درست و مناسب باشد و فرد به خوبی نقش خود در آنها را ایفا کند، می تواند از این جهت فرد مناسبی برای انتخاب باشد، این موضوع نشان دهنده این مطلب است که فرد سلامت روانی برخوردار است چرا که در صورت ورود بیماری های روانی حاد، امکان برقراری روابط بین فردی به صورت مطلوب و مستمر وجود ندارد و اختلالاتی که فرد بدان مبتلاست می تواند خود را در عرصه این گونه روابط به نمایش بگذارد.
آنجا که احساس می کنیم رفتارهای حاکم بر خانواده با هنجارهای موجود در جامعه همخوانی دارد و مشکل ویژه ای توجه ما را به خود معطوف نمی کند ضریب اطینان لازم جهت انتخاب بالاست و در صورت مشاهده اختلال حادی در خانواده و یا رفتارهای غیر طبیعی که به نظر متفاوت از رفتارهای دیگران می آید می توانید در این گونه موارد با مشاوران خانواده و یا یک روان شناس مشاوره ای داشته تا با مشکلی مواجه نگردید.
بررسی استقلال شخصی
شناسایی میزان استقلال فرد نیز می تواند در خانواده وی مورد بررسی قرار گیرد خصوصا این مساله در مباحث مربوط به مهریه تا حد زیادی خود را به خوبی نشان می دهد این که دختر یا پسری در مباحث مربوط به مهریه یا سایر مسایل صرفا گوش به فرمان خانواده و نظرات آن باشد نشان دهنده وابستگی زیادی وی است حال آنکه وقتی دختر یا پسری در این دست مسایل همفکری و مشورت در این امور داشته و نظر خود آنها نیز در این راستا شنیده شود نشان از استقلال نسبی فرد است.
نهایتا چگونه انتخاب کنیم؟
اگر می خواهیم فرد را در متن خانواده اش بشناسیم دست یافتن به شناخت، گام اول است. اما قطعا گام دوم آن است که ببینیم آیا ما که طرف مقابل او هستیم می توانیم فرد مناسب او و به تعبیر پیامبر اکرم(ص) کفو و همتای وی باشیم. اگر چنین است این ازدواج معنادار و پایدار می تواند باشد. پس نباید فقط به شناخت فرد در درون خانواده وی اکتفا کرد بلکه علاوه برآن برای شناخت خود او نیز گام موثری برداشت تا با فرد متناسب با خود ازدواج نمود که این رمز دست یافتن به خوش بختی است.
نتیجه آنکه شناخت فرد در خارج از خانواده کفایت نمی کند و ضرورت دارد که جایگاه او را در خانواده نیز بررسی شود تا با مطالعه مناسب او با دیگران و نحوه تعاملات اعضای دیگر خانواده با او به شناخت دقیق تری از وی دست یابیم.
خلاصه کلام
در بحث اهمیت خانواده در انتخاب همسر به طور کلی بر چند نکته باید تمرکز جدی داشت:
- اصالت خانوادگی: به معنای سلامت نفس خانواده و صالح و خوشنام بودن آنهاست که هر قدر گستره اش بیشتر باشد، بهتر است.
- سین جیم کردن خانواده طرف مقابل: دختر و پسر موظفند سوالات و معیارهای مهم خود را در اختیار خانواده خود قرار دهند تا توسط خانواده، شرایط خانوادگی طرف مقابل هم سنجیده شود.
- تحقیقات ماهوارهای: برای شناخت خانواده طرف مقابل فقط در میان همسایه ها نباید تحقیق کرد بلکه به محل کار پدر و مادر وی هم باید رفت و حتما با موافقان و مخالفان آنها صحبت کرد.
- سخت نگیرید: تناسب نسبی کافی است و از برخی مشکلات سطحی باید اغماض کرد.
- کفویت واقعی را باید جست: هم کفوی در باورهای دینی و اخلاقی خانواده ها مهم تر از تفاهم قومی و طبقاتی است.
- تربیت خانوادگی: سبک تربیتی و بهداشت روانی نسبی خانواده طرف مقابل را حتما بررسی کنید.
- خانواده را دخالت دهید: بدون اطلاع و نظر خانواده برای انتخاب همسر اقدام نکنید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید