در سخنان بنیانگذار اسلام، نماز ستون دین، پرچم و آرم اسلام، سیمای مکتب، نور و معراج مؤمن، وسیله سنجش اَعمال و کلید بهشت، تشبیه گردیده است. در بیان امام صادق (ع) برترین چیزها شناختهشده است. فرمود «ما أَعْلَمُ شَیئاً بَعْدَ الْمَعرِفَةِ أَفضَلَ مِنْ هذه الصّلوةِ»؛ بعد از شناختن خدا چیزی را برتر از نماز نمیشناسم.» در آخرین لحظات شهادت خود به خویشان فرمود: «اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنال مُستَخِفّا بِالصَّلوةِ.؛ همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سَبُک شمارد نمیرسد.»
پیامبر اسلام ترک عمدی نماز را کفر میداند و میفرماید: «مَن ترک الصلاة متعمداً فقد کفر» این کار برخلاف گناهان دیگر، همراه با لذّت و شهوت نیست؛ بلکه ترک نماز سهلانگاری است و بیاعتنایی به نماز نشانه ضعف ایمان و بیدینی به شُمار میآید.
به خاطر اهمیت نماز بود که پیامبر (ص) میفرمود: «قُرّةَ عَینی فِی الصّلوةِ؛ نماز نور چشم من است.» و امام اول ما علی (ع) در حال نماز اولین شهید محراب شد. فاطمه بانوی نمونه اسلام همچون پدر، آنقدر نماز خواند، که پاهای مبارکش ورَم نمود. نوردیدگانش حُسین و زَینب، در سختترین روزهای زندگیِ خویش در واقعه عاشورا نماز نافله را نیز به فراموشی نسپردند. همه پیشوایان دین از نوادگان او، تا مَهدی مَوعود (عج) همه عمر گرانبهای خویش را صرف اِحیا و اِقامه نماز به درگاه بینیاز کردهاند.
ضمرة بن حبیب میگوید از پیامبر (ص) در رابطه با نماز پرسش شد، حضرت در پاسخ خواص و فواید دنیوی و اخروی نماز را چنین بیان فرمود:
نماز از احکام دین است که این اسرار را در بردارد: 1 - رضا و خرسندی پروردگار 2 - راه پیامبران بهسوی خدا 3 - محبوبیت نزد فرشتگان 4 - وسیله رهنمایی به حق 5 - سرمایه ایمان 6 - روشنایی برای شناخت خدا 7 - افزایش روزی 8 - آسایش بدن 9 - ناخرسندی و آزار شیطان 10 - سلاح برای نبرد با کافران 11 - اجابت دعا و نیایش 12 - پذیرش اعمال عبادی 13 - توشه مؤمن از دنیا برای آخرت 14 - واسطه میان نمازگزار و فرشته مرگ 15 - همدم عالم قبر 16 - فرش بستر آرامگاه 17 - پاسخ بازجویی نکیر و منکر 18 - تاج افتخار بر سر 19 - نورانیت چهره 20 - پوشاک بدن 21 - مانع میان بنده و آتش جهنم 22 - پروانه گذر از صراط 23 - کلید ورود به بهشت 24 - کابین سیهچشمان بهشتی 25 - بهای بهشت موعود 26 - وسیله عروج به مرتبه بالای بهشتی.
زیرا نماز مجموعهای از تسبیح (سبحانالله گفتن) و تهلیل (لا الهَ اِلَّا اللهُ گفتن) و تمجید و بزرگ داشت و تقدیس و تنزیه خدا از عیب و کاستی است، و گفتار حق و فراخوانی بهسوی درستی و خوبیها است.»
حضرت علی (ع) نیز در سخنانی که پیرامون حکمتهای احکام فرمودهاند، برجستهترین فلسفه نماز را کِبر زُدایی میداند، و میفرماید: «وَالصَّلوةَ تَنْزِیهاً عَن ِالْکِبْرِ» خداوند حکیم نماز را برای پاکسازی انسان از بیماری کبر و خودبرتربینی مقرّر فرموده است.
حضرت علی بن موسیالرضا (ع) از جمله نمازگزاران واقعی بود و هر شب همانند جدش امیرالمؤمنین هزار رکعت نافله میگزارد. وی در بیان علّت وجوب نماز در اسلام میفرماید:
اما علّت اینکه نماز بر مردم واجب شد این است که نمازگزار به پروردگاری خداوند بزرگ و شکستناپذیر اعتراف میکند، هرگونه شرکی را از ساحت قدس او رها و به دور میسازد و در پیشگاه خداوند جبَّار و با شکوه با حالت خواری و بیچارگی و فروتنی و اقرار به زبونی خویش میایستد و چشمپوشی از گناهان گذشته خویش را از حضرت حقّ میخواهد، و هر روز صورت بر زمین میگذارد، تا خدای عزوجل را تعظیم نماید، و همواره به یاد او باشد، و آنی او را فراموش نکند تا سرکشی بنماید.
تا اینکه حالت دلشکستگی و خود کمی بینی و رغبت به او را از دست نداده، و خواستار افزایش دین و دنیای خود باشد. افزون بر اینها نماز پاسخگویی به خدا و استمرار و ادامه یاد او در تمام شبانهروز است تا مگر بنده سرور و ادارهکننده امور، و آفریدگار خود را فراموش نکند، که نتیجه فراموشی خدا ناسپاسی و گردنکشی است ولی یاد خدا و به نماز ایستادن در پیشگاه او بنده را از همه گناهان بازمیدارد، و از هرگونه فساد و تباهی جلوگیری میکند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید