در تحلیل گفتمان تاریخی بررسی شخصیت ها یا موضوعاتی که مردم در دوره های مختلف بدان اهتمام و توجه بیشتری نشان داده اند این نکته را می رساند که تا چه اندازه آن موضوع و یا شخصیت مورد نظر دارای بسامد در میان مردمان هر عصر تکرار شده است.
شخصیت امیرالمومنین علی السلام که در نگاه کلان ایشان را به عنوان خلیفه الهی و جانشین پیامبر اسلام می دانیم از یک جنبه از منظر و نگاه تاریخ اهمیت خاصی را برای همگان دارد اما بررسی نمونه های بسیار تاریخی در کتاب های متعدد و احادیث و روایات در میان مردمان با هر فرقه و آیین و هر نوع نگاه اعتقادی به این شخصیت نشان می دهد که عمده موضوعات مطرح شده به خود شخصیت وجودی ایشان باز می گردد و نه عوایدی که از طریق فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نصیب ایشان شده است و در حقیقت شخصیت ایشان را تک محور (individual) نمایان ساخته است. حتی شبهات بسیاری که از جانب مخالفان ایشان طرح شده است نیز در همین محور جای میگیرد.
از این رو است که بسیاری تلاش کرده اند تا با طرح ریزی موضوعات مختلف کمترپرداخت در نگاه پیروان ایشان، به تخریب شخصیت والای ایشان اقدام کنند. موضوعی که هرگز کسی نتوانسته است به آن تعرض کند و اگر کارنامه چنین شخصیتی تیره باشد، آن قدر نمی تواند بالا بماند که از هر گروه و فرقه و هر نگرش و مسلکی به والای شخصیت ایشان اعتراف کند همان گونه که در کلام خویش به معاویه كه بر آن حضرت طعنى زد كه تو كسى بودى كه همچون شتر افسار زده، كشان كشان براى بیعت بردند، فرمود: «وقلت: انّى كنتُ أُقاد كما یُقاد الجملُ المخشوش حتى أُبایِع، ولعمرُ اللهِ لقد أردتَ ان تَذمَّ فمدحتَ، وأن تفضح فافتضحتَ; و تو گفته اى: مرا همچون شتر افسار زدند و كشیدند كه بیعت كنم.
به خدا سوگند! خواسته اى مرا مذمّت كنى، ناخودآگاه مدح و ثنا كرده اى; خواسته اى مرا رسوا سازى، ولى رسوا شده اى». و در ادامه نوشت: «وما على المسلم من غَضاضة فی أن یكون مظلوماً ما لم یكن شاكّاً فی دینه، ولا مرتاباً بیقینه; این براى یك مسلمان نقص نیست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شك نكند».(1)
ازدواج دختر ایشان با خلیفه دوم؛ نمونه مصداقی
از جمله موضوعات تاریخی که در سال های اخیر از جانب افراد متعدد و مختلف خیلی بدان توجه شده است،مسئله ازدواج ام کلثوم دختر ایشان با خلیفه! دوم است. پیشتر در مورد تعداد فرزندان امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سخن به میان آمده است اما به عنوان گریزی از بحث می توان اشارتی کرد که: ابن عبدالبر در کتاب استیعاب، ابن اثیر در اسدالغابه و شیخ مفید در ارشاد، امّ كلثوم را به همراه حسن، حسین و زینب(علیهم السلام) از فرزندان فاطمه و على(علیهما السلام) دانسته اند.(2) دانشمندان متعددی در طول تاریخ نظراتی را پیرامون این شخصیت و بخصوص در مورد ازدواج ایشان با خلیفه دوم گفته اند. شیخ مفید در یك كتاب ازدواج امّ كلثوم را رد كرده است (3)، ولى در كتابى دیگر آن پذیرفته است و آن را بر اساس ضرورت مى داند (4).
علاّمه سیّد ناصر حسین موسوى هندى نیز در كتاب إفحام الاعداء والخصوم این ازدواج را ردّ كرده است، و برخى وقوع آن را پذیرفته اند، یعقوبى و طبرى سال آن را هفدهم هجرى دانسته اند(5). با فرض صحّت ماجرا، نمی توان آن را نشانه محبّت میان امیرمؤمنان على(علیه السلام) و خلیفه دوم دانست؛ زیرا بر همگن روشن است كه به سبب تندخویى و تهدیدات خلیفه و خویشتن دارى و بردبارى مولاى متقیان على(علیه السلام) براى مصلحتى مهم تر و براى جلوگیرى از نزاع داخلى و تضعیف كیان اسلام، امیرمؤمنان على(علیه السلام) به آن رضایت داد. در حقیقت داستان این ازدواج، برگ دیگرى از دفتر قطور مظلومیت على(علیه السلام) است.
نتیجهای که می توان گرفت
این قبیل نمونه های مهم تاریخی که بیشتر بدان پرداخته شده است در میان صدها و صدها مورد دیگر تنها نشان دهنده میزان نفوذ این شخصیت در جای جای ابعاد مختلف اسلام دارد و این شخصیت توانسته با شیوه عملکرد خویش و بیان کلمات مهم در میان بسیاری از مردم با هر نگرش و بینش و هر زبان و قومیتی نفوذی بیش از حد تصور داشته باشد.
پینوشتها:
1. نهج البلاغه، نامه 28
2.الاستیعاب، ج 4، ص 1893، شماره 4057
3.المسائل السرویة، ص 86
4.المسائل العكبریة، ص 62-61
5.تاریخ طبرى، ج 4، ص 69 ; تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 149
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید