استدلال امام صادق (علیه السلام)
امام صادق (علیه السلام) فرمود اگر فرض باشد که ما دو واجب الوجود داشته باشیم یا دو تا قدیم داشته باشیم اینها باید با هم تفاوت داشته باشند یعنی باید یک فصل تمایزی با هم داشته باشند . به عبارت دیگر باید دو تا اصل مشترک داشته باشند یعنی هر دو واجب الوجود و هر دو خدا باشند. یک فصل ممیز و یک فصل جدایی هم داشته باشند که بگوییم خدای الف این چیز را دارد که خدای «ب» ندارد و خدای «ب» این چیز را دارد که خدای «الف» ندارد.
این فصل ممیز و این فصلی که این دو خدا را از هم جدا کرده این فرجه خودش باید مثل آن دو خدا قدیم و واجب الوجود باشد. چون اگر زمانی نباشد آن دوتا یکی می شوند . پس باید مثل خود خداها باشد. اگر واجب الوجود و قدیم باشد نتیجه این است که خداها سه تا می شوند .
برای اینکه این امر تحقق پیدا بکند باید بین این سه تا هم هر کدام دو تا فرجه باشد. خدای «الف» و«ب» و «ج » که خدای «ج» شد فرجه بین خدای «الف» و«ب» آن وقت بین هر کدام از دو تا دوتای آنها باز باید یک فرجه ای باشد آن وقت تعداد خداها پنج تا می شود . فرض پنج تا خدا باز بین این پنج خدا باز باید فرجه هایی باشد تا بی نهایت یعنی متسلسل تا بی نهایت باید واجب الوجود داشته باشیم.
آن شخص زندیق می گفت چه اشکال دارد که ما دو تا واجب الوجود داشته باشیم اما می بینیم فرض دو تا شدن واجب الوجود این است که ما بی نهایت واجب الوجود داشته باشیم در حالی که آن شخص هم قبول نداشت که بیش از دو تا واجب الوجود داشته باشیم بلکه منظور او این بود که مبدأ شر یکی و مبدأ خیر یکی باشد.
حاصل سخن
اگر بنا باشد خدا بیش از یکی باشد این دو خدا و دو واجب الوجود منتهی به سه تا و سه تا منتهی به پنج تا و همینطور تا بی نهایت واجب الوجود باید داشته باشیم که این فرض را خود سوال کننده هم قبول ندارد. این برهان همان طور که عرض شد تحت عنوان برهان فرجه از آن یاد می شود. که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده و امام (علیه السلام) فرمود اگر خدا دو تا باشد باید بی نهایت خدا وجود داشته باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید