انسان امروزی دچار بیماری ای شده است که جز به دست خودش نمی تواند درمان شود. بیماری انسان مدرن چیزی نیست جز « از خود بیگانگی». به همه چیز توجه دارد الاّ خودش. بر خلاف تصور عمومی، هر چه روح مدرنیته بر تن انسان امروز بیشتر دمیده می شود، او را از «خود» بیگانه تر می کند. پیشرفت تکنولوژی راحتی را برای انسان امروزی به ارمغان آورده، اما خودیّتش را که تمام هستی اش را شکل می دهد، از او گرفته است. این از خود بیگانگی را، می توان در زندگی روزمره بسیاری از افرادِ جوامع امروزی شاهد بود که جامعه ی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مظاهر "از خود بیگانگی" که اسباب غفلت زدگی را بوجود آورده است، توجه به « مُد و مُد گرایی» است.
امروزه محور اصلی بسیاری از محافل و مجالس صمیمی، میهمانی های عمومی، خصوصی و خانوادگی، حتی محور بسیاری از اختلافات خانوادگی، که بیش از دیگر مسائل خودنمایی می کند و نقل هر مجلس شده سخن از رنگ و طرح و نقش است و در یک کلام « مُدِ روز» و « رنگ سال». در بسیاری از خانواده ها، آن چنان به آن اهمیت داده می شود و دغدغه شده، که حتی از ضروری ترین مسائل زندگی غفلت می شود اما از «مُد» هرگز! این حالات به دلیل این است که، بسیاری از افراد لذت های جسمانی را هدف نهایی و مطلوب اصلی خویش می پندارند و آن را با «من» و هویت انسانی خویش اشتباه می گیرند لذا تمام تلاش خود را برای رشد « تَن» و غفلت از «مَن» صرف می کنند.
ریشهی غفلت و جهل
قرآن ریشه ی از خود بیگانگی و غفلت (و توجه بیش از حد به زینت های دنیوی) را، فراموش کردن خدا می داند. خداوند در سوره ی حشر آیه ی 19 می فرماید: «از کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد.»
غفلت، یکی از نشانه های جاهلیت در هر عصری است. جاهلیت در هر زمانی که باشد دارای ماهیتی مشترک است حال چه این جاهلیت مدرن، نو، خوش چهره و بزک کرده باشد یا سنتی، کهنه و رنگ و رو رفته. عمده ترین ویژگی جاهلیت در هر عصری عدم اعتقاد به خدا و محور نبودن خداست. جاهلیت مدرن بسیار فریبنده تر است زیرا مدعیِ آگاهی بخشی و پشتوانه ی خود را علم و فناوری و فرهیختگی می داند و جهالت را انکار می کند.
اما سوال این جاست که آیا فقط دارا بودنِ ابزارِ دانایی و غفلت زدا کافیست و انسان را از دام جهالت می رهاند؟ قرآن به زیبایی پاسخ می دهد؛ «بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم، (که سرانجامشان به آنجا می کشد، چرا که) آنان دل هایی دارند که با آن حق را درک نمی کنند و چشمانی دارند که با آن نمی بینند و گوش هایی دارند که با آن نمی شنوند، آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراه ترند، آنان همان غافلانند.» (اعراف: 179)
انسانی که چشم حقیقت بینش بسته می شود، دیگر رنگ خدا را نمی بیند. چشمش نمی بیند مگر هم چشمی با «دیگری»، مقایسه با «دیگری»، رقابت با «دیگری». همه چیز به «دیگری» ختم می شود و اثری از خودش در زندگی دیده نمی شود. همه ی دغدغه اش متوجه رنگ های فریبنده ی دنیوی می گردد. دغدغه اش این می شود که رنگِ امسال چیست تا تمام زندگی ام را با آن همرنگ سازم؟ خود را به آب و آتش می زند، زندگی اش را بر خود و همگان سخت می کند، تا به رنگی که هر ساله رنگ می بازد، برسد. غافل از این که بهترین رنگ ها، رنگِ خدایی داشتن است.
آنچنان توجه به مُد او را شیفته و شیدای خود می کند، که پیله وار به دور خود می پیچد و خود (و دیگران) را به ورطهی نابودی می کشاند. غافل از این که مدگرایی نوعی «از خودبیگانگی» و تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی را القا می کند. از خود بیگانگی ای که بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی و احساس حقارت را به دنبال دارد. این ها به معنای مخالفت اسلام با امروزی بودن و امروزی شدن نیست. اسلام با نوگرایی و امروزی شدن مخالف نیست بلکه آنچه اسلام با آن مخالفت می کند، پشت پا زدن به ارزش ها و ترویج مسائلی است که مانع رشد و کمال انسانی او میشود و انسان را از خود بیگانه کرده، جهالت را برایش به ارمغان میآورد.
امیرالمومنین(علیه السلام) در وصف دوران جاهلیت می فرماید: مردم در وادی سرگردانی گمراه بودند، و کورکورانه راه فتنه را می پیمودند، و هواهای نفسانی آنان را سرگشته کرده، و نخوت و خودپسندی آنان را به لغزش انداخته، و جاهلیتِ تاریک آنان را خوار و خفیف ساخته بود. (نهج البلاغه/ خطبه ی 95) و این فرمودهی گهربار در این دوران مصداق فراوان دارد.
کلام آخر
مد و مدگرایی از آن دسته مسائلی است که انسان را به «از خود فراموشی» مبتلا کرده و تقلیدِ کورکورانه را به انسان القا می کند و جهل و غفلت را برای انسان به ارمغان می آورد. جهل و غفلت نسبتِ به خود، و نسبتِ به پروردگارِ عالمیان که اسلام با هر دو رویکرد مخالف است. با توجهِ به آموزه های اسلامی و شیعی و پایبندی به آن، از افتادن در باتلاق بی انتهای مدگرایی و به دنبال آن تجمل زدگی مصون خواهیم بود.
البته شایان ذکر است که هر مد و مدگرایی منفی نیست. بلکه مدگرایی که تبعیت از غرب باشد مذموم می باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید