مدل ذهنی دنباله رو
در این مدل ذهنی فرد به راحتی با قوانین ارتباط برقرار می کند و از آنها تبعیت می کند. در روشهای موجود می توانند بسیار کارآمد و دقیق باشند. اگر کاری به آنها بسپارید می توانید با خیال راحت مطمئن باشید که کار را به بهترین نحو ممکن انجام می دهند و رضایت شما را جلب می کنند. این افراد معمولا فرآیندهای روتین را برای رسیدن به هدف ترجیح داده و اهل ریسک امتحان کردن روش جدید نیستند. افرادی که مدل ذهنی دنباله رو دارند شهروندان و همکاران بسیار خوبی هستند و اگر فرزندی دارید که از نظر همسویی با روشهای شما، هیچ مشکلی با او ندارید، بنظر می رسد که فرزند شما دارای مدل ذهنی دنباله رو باشد.
مدل ذهنی متفکر
در مقابل، افرادی که فرآیندهای موجود را دوست ندارند و دنبال ویرایش یا تغییر آنها هستند دارای مدل ذهنی متفکر هستند. این افراد از چارچوب و قانون گریزان هستند و اساسا قانون را برای شکستن می دانند. از روشهای جدید و تست کردن آنها نمی ترسند و اهل پذیرش ریسک هستند. برای این افراد اغلب شکست به آن اندازه که برای گروه دنباله رو اهمیت دارد، اتفاق جدی برایشان نیست. این گروه معمولا همیشه دنبال یک روش و ترفند جدید برای انجام کارها بخصوص آنهایی که کسالت آور هستند، می باشند.
تنبلی و مدل ذهنی حاکم بر آن
تنبلی تقریبا شاید در تمام فرهنگها یک پدیده مذموم و نکوهیده شده باشد. اما بیایید از زاویه جدیدی به این ویژگی نگاه کنیم.
به بچه ها یا بطور کلی افراد تنبل و رفتار آنها خوب دقت کنید. آنها اغلب کارها را به شیوه متفاوتی انجام می دهند. کارهای کم اهمیت را از امور روزمره خود حذف می کنند، برای کارهای سخت روشهایی را انتخاب می کنند که کمترین مقدار انرژی از آنها گرفته شود. راحت تر زیر بار کمک گرفتن از دیگران می روند و از واگذاری کارها به دیگران به شدت استقبال می کنند. بیشتر نتیجه کار برایشان مهم است و اینکه چه روشی برای رسیدن به آن در پیش می گیرند، زیاد جزو دغدغه آنها نیست.
آیا بچه هایی را دیده اید که مثلا برای برداشتن کتاب یا اسباب بازی هایشان از کف اتاق یک چوبدستی مجهز به قلاب درست می کنند که نخواهند از جای خود بلند شوند؟ یا مثلا کودکی که با پرداخت پول به همکلاسی اش، انجام تکالیفش را به او واگذار می کند؟ آیا بچه هایی را دیده اید که خواهر یا برادرشان را طوری به خدمت می گیرند که آنها نه تنها احساس ضرر یا استثمار نمی کنند، بلکه با لذت به کار مشغول می شوند؟ حتما ماجرای نرده رنگ کردن تام سایر را در اثر مارک تواین شنیده اید که مجبور بود نرده های مزرعه را رنگ کند اما چون علاقه ای به رنگ آمیزی نداشت تصمیمم گرفت طوری کار را با اشتیاق ظاهری جلوی دوستانش انجام دهد که آنها مشتاق شدند کار رنگ کردن را انجام دهند و تام سایر از رنج آن کار رها شد.
آیا تنبل ها خلاق هستند؟
برخی از رفتارهای افراد بچه های تنبل می تواند دلیل بر آن باشد که دوست دارند امور را به شیوه جدید یا دیگری پیش ببرند. این موضوع با اصل خلاقیت که ایده های نو را ارج می نهد همراستاست. از طرف دیگر مدل ذهنی حاکم بر تنبلی تا حد زیادی با مدل ذهنی خلاق مشابهت دارد. افراد خلاق معمولا از چارچوب گریزان هستند و سعی می کنند طرحی نو ابداع و خلق کنند. افراد تنبل نیز به دنبال راههایی برای ذخیره انرژی هستند که بعضا بسیار خلاقانه هستند. بنابراین می شود گفت که شاید احتمال بروز افکار خلاقه در افراد تنبل بیش از بقیه باشد ، ولی این هرگز به معنای آن نیست که برای خلاق بودن باید تنبل بود . در واقع برای جلوگیری از ایجاد هر گونه شبهه شاید بهتر باشد کهاین سوال را با احتیاط جواب داد. به آن دلیل که همچنان که خود سوال نمی تواند همیشه جواب مثبت داشته باشد عکس آن نیز نمی تواند همیشه درست باشد، یعنی همه خلاق ها تنبل نیستند.
اگر به سوال اول بحث برگردیم می توانیم این برداشت را داشته باشیم که شاید برای مشورت نه در هر زمینه ای ، بلکه در موضوعاتی که نیاز به اصلاح، بهبود یا ارتقا شرایط داریم مشورت با بچه های تنبل کارگشا تر باشد. چرا که آنها بیشتر به دنبال تغییر روشهای فعلی و جایگزینی آنها با متدهای بهتر هستند. بنابراین اگر قصد دارید مثلا خانه تان را تعمیر ، نقاشی یا دکور کنید شاید بهتر باشد از فرزند تنبل و ایده هایش بهره ببرید، اما اگر می خواهید کارها در زمان درست و مطابق میلتان انجام شوند، شاید از ایده های فرزندان دیگر بهره ببرید، مناسب تر باشد.
مولف و گرداورنده: نیلوفر کشاورز
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید