هر کدام از شما دوست دارید برای شریک زندگیتان «یگانه» باشید.زمانی خانه بزرگ یا كوچكتان، خانهای واقعی میشود و حس آرامش را به شما القا میكند كه هر دوی شما بدانید همانطور كه هستید، درنظر شریك زندگیتان بهترین است و برای دوست داشتن و دوست داشتهشدن، نیازی نیست تغییر كنید و یا شبیه فرد دیگری شوید. اما گاهی عادت به «مقایسهكردن» پایش به رابطهتان باز میشود و زنگ خطری است برای اینكه حس خوشایند باهم بودنتان تغییر كند.
همیشه پای یك تفاوت در میان است
به سر انگشتهای خود خوب دقت كنید. انگشتان شما آنقدر منحصر به فرد است كه در دنیا شخص دیگری پیدا نمیشود كه شیارهای سرانگشتش با شما مطابقت كند. وقتی این تفاوت را میپذیرید، چطور تفاوت بین همسرتان با همسر دوستتان را قبول ندارید؟
تا بهحال از اینكه چرا گلها رنگهای مختلف دارند یا هر ماده غذایی بو و طعم متفاوتی دارد، تعجب كرده و یا عصبانی شدهاید؟ تفاوتهاست كه دنیا را زیباتر میكند. وقتی صحبت از دنیای انسانها و روابط به میان میآید، اصل تفاوتهای فردی مهمترین چیزیست كه باید بپذیرید. همانطور كه شما هم با همجنسان همسن و سال خود تفاوتهای زیادی در عادات، علایق و روش زندگی دارید، همسرتان هم از این قاعده مستثنی نیست.
اگر همسر خواهر شما اهل گشت وگذار و عاشق جوركردن بساط آتش و جوجه و تفریحاتی از این مدل است، دلیلی ندارد كه همسر شما هم همینطور باشد. چهكسی گفته است نشانه یك مرد خوب، علاقه به پیكنیكهای آخر هفته است؟
شاید خواهرتان در دلش از اینكه مجبور است هر آخر هفته بار و بندیل ببندد و با بچههای كوچك راهی طبیعت شود چندان دلخوشی نداشته باشد. شاید هم این صفت خیلی خوبی برای یك مرد باشد اما همسرتان كه قرار نیست جامع همه خوبیها باشد، مگر خود شما چنین هستید؟
علایق و تواناییهای همسر شما با تمام آدمهای دنیا متفاوت است و این اصلا به معنی بدبودن او نیست. هرگاه چنین فكری به سراغتان آمد، به سرانگشتان خود نگاه كنید و با خود بگویید تفاوتهاست كه دنیا را زیبا میكند.
یك تابلوی «مقایسه ممنوع» در ذهنتان نصب كنید
همهچیز از ذهن شما شروع میشود. وقتی همسرتان به خانه میآید و طبق توصیه شما میوه خریده اما در كیسهها، میوه خراب هم وجود دارد، طبیعی است كه شما از اینكه همسرتان نمیتواند اجناس خوب و نامرغوب را از هم تشخیص دهد، ناراحت شوید اما طبیعی نیست كه به او بگویید برادرت همیشه بهترین میوهها را میخرد.
اینكه همسرتان دقت در خرید میوه ندارد، میتواند علتهای مختلفی داشته باشد. شاید در طول زمان و با همراهی او در هنگام خرید، این مشكل حل شود، شاید هم تا آخر خریدكننده خوبی نباشد اما علت اصلی مشكل آنجاست كه شما فكر میكنید مرد ایدهآل كسی است كه بتواند هندوانه خوب را سوا كند.
برای اینكه دست از مقایسه همسرتان با دیگران بردارید، باید روی ذهنتان كار كنید. وقتی میگوییم مقایسهكردن را خاتمه دهید، منظور مقایسه مثبت نیست.
اگر شما همسرتان را در ترازویی با دیگران بگذارید و از سنگینی كفه خوبیهایش حس خوبی داشته باشید، اتفاقا بهترین كار را كردهاید اما وقتی صحبت از نقطهضعفهای همسرتان است و شما ذرهبین برمیدارید و مشكلات او را با نقاط قوت دیگران مقایسه میكنید، طبیعی است كه از او ناامید شوید. آن وقت است كه آژیرخطر رابطهتان به صدا درمیآید.
روی ذهن خود كار كنید. درست مانند برنامههای تغییر رفتار، باید مدام در حال مراقبه باشید. نمیتوانید كل روز به كاستیهای همسرتان در مقایسه با تواناییهای دیگران فكر كنید اما زمانی كه به خانه برمیگردید، از اینكه خانهتان مانندخانه برادرتان مرتب و با سلیقه نیست، شكایت نكنید. تا چیزی در ذهن شما اتفاق نیفتد، به زبانتان جاری نمیشود.
خود را جای دیگران بگذارید
شما و همسرتان قرار است تا آخرین روز كنار هم باشید؛ همسر و همسفر تمام لحظات زندگی. اگر بخواهید عزیزترین آدم زندگیتان را در كفه ترازو بگذارید و مدام او را در قیاس با دیگران بسنجید، حس بدی را به او خواهید داد كه در این صورت در رابطه با شما نمیتواند احساس امنیت داشته باشد.
بهتراست از فرمول طلایی گذاشتن خود در جای دیگران استفاده كنید. در اینباره امامعلی(ع) میفرماید: «آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نخواه. با دیگران چنان رفتار كن كه دوست داری با تو رفتار شود.»
اگر فقط به همین یك نكته در زندگی مشتركتان دقت كنید، خیلی زود خانهتان همان بهشت پر آرامشی میشود كه دوست دارید. در مورد مقایسه همسرتان نیز بهتر است این نكته را رعایت كنید. آیا دلتان میخواهد مدام شوهر شما از زنهای دیگر تعریف كند و كاستیهایتان را به رختان بكشد؟ مثلا بگوید همسر دوستم چقدر دستپخت خوبی دارد اما تو نمیتوانی مانند او آشپزی كنی.
اگر دوست ندارید این جمله را بشنوید پس به شوهرتان هم نگویید شوهر خواهرم چنین چیزی را خریده یا برای سفر چنان برنامهای را ریخته است و تو اصلا به فكر رفاه و آسایش من نیستی. هرگاه میخواهید همسرتان را مقایسه كنید، بهخودتان بگویید: آیا من هم دوست دارم او مرا باكسی مقایسه كند یانه؟
گاهی دور، گاهی نزدیك دورنمای زندگی دیگران، چیزی است كه باعث میشود شما درگیر مقایسه شوید درحالیكه ممكن است نمای نزدیك آن كاملا متفاوت باشد. آنقدر متفاوت كه به این نتیجه برسید زندگی خودتان و شرایط موجود بسیار بهتر از چیزی است كه آرزویش را دارید.
مقایسه؛ قدم اول فاجعه
اگر عادت دارید همسرتان را با دیگران مقایسه كنید و در نظرتان این كار برای زندگی مشتركتان چندان مضر نیست بهتر است بدانید كه در نهایت شما برای تكرار این عادت، افرادی از جنس مخالف را در كنار همسرتان میگذارید، خوبیهای آنها را در نظر میگیرید و در مقابل، كمبودهای همسرتان را بررسی میكنید و در بسیاری مواقع این تفاوت را هم به رویش میآورید.
شاید بعضی از افرادی كه با همسر شما مقایسه میشوند، پدر، برادر، مادر یا خواهرتان باشند اما در بیشتر مواقع، آنها دوستان همسر، همكاران، همسران دوستان و در مجموع افرادی نامحرم از جنس مخالف هستند.
اگر این مقایسه شما مخصوصا در مرحله ذهنیاش زیاد اتفاق بیفتد، میتواند باعث شود فردی كه به اشتباه در نظر شما «گل بیعیب» است، برایتان اهمیت پیدا كند و این مقدمهای باشد برای اینكه در رفتارتان هم این احساس نشان داده شود.
در ادامه ممكن است همسرتان بفهمد، خود آن شخص متوجه شود و یا هر اتفاق دیگری كه زمینه بیوفایی به شریك زندگیتان را فراهم آورد رخ دهد. «گل بیعیبی» كه از این مقایسههای ذهنی ایجاد میشود، در حقیقت آدمی است با خوبیها و بدیهای خودش كه شما از بسیاری از رفتارهای او آگاه نیستید. اما عادت به مقایسهكردن این حس را در شما ایجاد میكند كه او در همه جنبهها برتر از همسر شماست؛ زیرا یك طرف ترازوی شما همسرتان قرار دارد كه بهخاطر ارتباط خیلی نزدیك، با معایبش بهخوبی آشنا هستید. همین مقایسهكردن ساده میتواند تا مرز بیمهری به همسر و خدای نكرده بیوفایی به او هم بینجامد؛ پس با این عادت خیلی جدی مبارزه كنید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید