روشن است که والدین مسئول فرزندان هستند و نه برعکس. پس لجبازی، کم محلی و گوشه و کنایه زدن، مشکلی را رفع نمی کند؛ وظیفه شما که پدر یا مادر هستید این است که خود را به نوجوان تان نزدیک کنید و این ارتباط را ترمیم بخشید...
سینا که اکنون 14 سال دارد از عید نوروز سال گذشته تا به حال تغییرات زیادی کرده است. در طی چند ماه اخیر او تغییرات قدی زیادی یافته و سایر اندامهای بدنش هم رشد سریعی داشته است.تا چندی قبل سینا حرکات جسمانی متعادلی داشت ولی در حال حاضر پاره ای از اعمال او ناموزون شده است حتی گاه در حال رفت و امد با افراد یا اشیا مختلف برخورد می کند.
همزمان با تغییرات ظاهری، طنین صدای او نیز تغییر کرده است و صدایش بم و دورگه شده است.
چهره وی نیز در حال تغییر است و چند ماهی است که موهایی تیره پشت لبهایش ظاهر شده و پوست صورت او به علت رویش مو به مراتب زبرتر از گذشته شده است و جوش های پراکنده ای بر روی آن مشاهده می شود.
احتمالا همین تغییرات جسمی است سینا را به فردی خجول و مضطرب تبدیل کرده است به گونه ای که هنوز عید از راه نرسیده، زمزمه هایی از سینا به گوش می رسد که:«من امسال هیچ جا نمی یام؛ خودتون برید. حوصله این رفت و آمدها را ندارم...»
چالشهای نوجوانی در خانواده
این دوران نه تنها برای نوجوانان، دوران تغییر و تحول است بلکه برای والدین هم دوره ای پیچیده ومشکل محسوب می شود. برای برخی از والدین سخت است که بپذیرند دختر یا پسر نوجوانشان دیگر ان بچه کوچک نیست که هر جا بخواهند با خود ببرند و هر جا ضرورت نداشت او را به دست یکی از اطرافیان بسپارند.
البته فشارهای دیگری نیز وجود دارد. گاهی پدر و مادرها از رفتارهای فرزند نوجوان شان عصبی می شوند مثلا اگر نوجوانی به والدینش بگوید که علاقه خاصی به گذراندن وقت با بقیه خانواده ندارد و یا معاشرت با فامیل را دوست ندارد، به فلان مهمانی یا عروسی نمی آید و ..ممکن است باعث اوقات تلخی والدینش شود. یا وقتی نوجوان ارزشهای والدین را رد می کند یا اسباب آسایشی را که برایش فراهم کرده اند را عادی تلقی می کند، از مسافرتهای دسته جمعی دوری می کند و .. احتمالا همان وضعیت می تواند ایجاد شود.
در بسیاری از این دست مواقع والدین احساس ناامیدی می کنند و تصور می کنند فرزندان خلاف شرایط ارزشی و فرهنگی آنها بزرگ شده اند و این دست مسایل اضطراب و نگرانی زیادی برای آنها به همراه می آورد. البته داشتن این احساسها و اضطرابهایی از این قبیل غیر عادی هم نیست اما این اضطرابها بی تردید می تواند در رابطه والدین و فرزندان باعث ایجاد اختلال شود. این مسایل عمدتا نوعی جنگ سرد در فضای خانه ایجاد می کند و این وضعیت برقراری رابطه را تقریبا غیر ممکن می کند.
در ایامی شبیه به نوروز نیز گویی بر شدت این اختلافات افزوده می شود. والدین تمایل به ارتباطات خانوادگی دارند، برای سفرهای خانوادگی یا دسته جمعی برنامه ریزی می کنند و خلاصه هزار و یک برنامه دارند تا چند روزی شادی و نشاط را مهمان خانه هایشان کنند این در حالی است که عمدتا نوجوانان یا از این برنامه ها ناراضی هستند و یا یا برای شرکت و حضور در این برنامه ها به شدت مقاومت می کنند و از همین جاست که تعطیلات نوروز خودش یک دوره پرتنش برای خانواده هایی است که فرزند نوجوان دارند.
سوالهایی که والدین باید از خود بپرسند
به شما والدین توصیه می کنیم برای اجتناب از بروز روابطی مملو از دردسر و مشکل، این سوالها را از خود بپرسید:
- آیا در ارتباط شما با نوجوان تان جملاتی در جهت انتقاد از او وجود دارد؟ اگر این طور است نوجوان تان را در یک وضعیت دفاعی و مبارزه جویانه قرار می دهید و احتمال اینکه بتوانید از طریق صحبت کردن، به پیشرفتی واقعی دست پیدا کنید، خیلی کم می شود.
- آیا برای نوجوان تان سخنرانی های طولانی می کنید، طوری که او برای جواب دهی فرصت کمی دارد یا اصلا فرصتی ندارد؟ یک ارتباط خوب لازمه اش یک مکالمه دو طرفه است و نوجوان باید احساس کند که برای ابراز عقاید فرصت کافی دارد.
- آیا در گرماگرم مخالفت با نوجوانتان، جیغ و فریاد می کشید؟ نعره زدن در هر رابطه جدی، ایجاد اختلال می کند. صدایتان را پایین بیاورید.
- آیا هر وقت که خودتان برای صحبت کردن آمادگی دارید بدون در نظر گرفتن حال و وضع نوجوان تان در آن لحظه اصرار می کنید که با او صحبت کنید؟ اگر چنین است باید در زمان بندی خود تجدید نظر کنید.
اگر خیلی از این موارد ذکر شده برای تان آشناست پس بدانید که بخشی از اختلال روابط در خانواده شما، تقصیر شماست.
چند نکته برای کمک بیشتر
همانطور که گفته شد، بنا بر تغییر و تحولات روحی و جسمی که برای نوجوانان رخ می دهد، عمدتا آنها مانند قبل تمایلی به معاشرتهای فامیلی و خانواگی ندارند و در بسیاری از مواقع تنهایی و یا نهایتا معاشرت با همسالان و دوستان خود را ترجیح می دهند.
این تغییر ناگهانی در سبک تعاملی نوجوانان عمدتا مشکلات زیادی را در خانواده ایجاد می کند و منشا بروز اختلافات زیادی می تواند باشد. خصوصا در ایامی مانند نوروز که بر میزان ارتباطات خانوادگی افزوده می شود این مشکل نیز بیشتر به چشم می خورد.
در چنین مواردی عمدتا دستورالعمل های مشخصی وجود دارد که در صورت اجرا می توانند به شما کمک کنند تا با کمترین دردسر، به یک راه حل مناسب دست پیدا کنید. اگر در نوروز امسال هم چنین مشکلاتی را داشتید و خواستید آن را رفع کنید، این پیشنهادات ما را به خاطر داشته باشید:
- همانطور که می دانید هرگاه خواستید مشکلی را رفع کنید با ذکر یک نکته مثبت شروع کنید برای مثال:" اینکه از قبل به ما اطلاع دادی که امسال عید هیچ جا با ما نمی آیی، نشانه احساس مسئولیت توست اما وقتی قرار باشد ما همه جا تنها برویم، این عید هیچ لطفی برای ما ندارد" این طرز بیان را با یک شروع منفی مقایسه کنید:" مگه این خونه بزرگتر نداره که تو برای خودت تصمیم می گیری"
شما با برخورد درست خود به نوجوان تان نشان می دهید که برای او ارزش قایل هستید و علی رغم وجود یک مشکل باز هم از مسئولیت پذیری وی آگاه هستید.
- به جای کلی نگری به مسایل خیلی خاص نگاه کنید. مثلا اگر بگویید:" چند ماه است که منزل خاله و عمه هات نیامدی و آنها دلشون می خواهد تو را حداقل در عید ببینند" بهتر از این است که بگویید:" تو هیچ وقت هیچ جا نمی آیی".
- احساسات خود را به درستی بیان کنید:" وقتی قرار است تنهایی به مهمانی بروم و تو ساعتها در خانه تنها بمانی اصلا احساس خوبی ندارم"
- هر وقت مناسب بود، بپذیرید که بخشی از مشکل تقصیر شماست:" من نباید عید سال قبل تو را مجبور می کردم هر جا که خودم می روم تو هم بیایی اما این عید تصمیم دارم منزل اقوام دور یا دوستانی که تو تمایل نداری، اجباری در کار نباشد"
- سعی کنید پای اشتباهات و رفتارهای نامناسب دیگر را وسط نکشید. در هر جلسه صحبت فقط بر سر یک موضوع صحبت شود.
- در هنگام صحبت سعی کنید صحبتهای نوجوانتان را بازگویی کنید تا اطمینان حاصل کنید که متوجه صحبتهای وی شده اید.
- راه حل نهایی باید مسایل مشخص ومعینی باشد. راه حلهای نهایی را حتما به ذهن بسپارید واگر می بینید ممکن است آنها را فراموش کنید حتما آنها را در جایی ثبت کنید و بنویسید.
گاهی اوقات سدهای محکمی میان نوجوان و والدین ایجاد می گردد که هیچ صحبت و تبادل نظری نمی تواند این موانع ارتباطی جدی را در هم بشکند و هر قدر هم خانواده ها در جهت بهبود آن رابطه تلاش کنند باز هم سودی ندارد. در این دست مواقع کمک گرفتن از روان شناس کودک و نوجوان بسیار ارزنده خواهد بود. در بسیاری از مواقع روان شناس می تواند اعضای خانواده را دور هم جمع کند و مکالمه را در جهت مثبتی پیش ببرد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید