یکی از منابع مهم برای مطالعه انقلابها، شعارهای آنهاست!
در نگاه جامعهشناسی هرگونه جنبش اجتماعی تودهای که به فرآیندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی بیانجامد، انقلاب نامیده میشود. شاید بتوان انقلابها را به دو دسته عمده تقسیم کرد. انقلابهایی که زاده یک دوره زمانی بسیار کوتاه مدت هستند و خیلی سریع از مفهوم یک ایده، هدف، عهد، پیمان و یا یک اعتراض به یک اقدام دسته جمعی تبدیل میشوند. در این نوع انقلابها تفکر و اندیشه انقلابیون خیلی سریع نمود عملی پیدا کرده و درگیریها و انفجار اعتراضات آغاز میشود.
چنین انقلابهایی همچون آتشفشانی هستند که گرچه در برخی موارد جریانها و فشارهای پشت آنها همچون گدازههای آتشفشان برای مدتی نهفته عمل میکنند اما در نهایت بعد از اندک مدتی فوران کرده و جلوه برونی خود را به معرض نمایش میگذارند. انقلابهایی که در عین بروز ناگهانی، همه تاثیرات آنها بلافاصله قابل مشاهده نیست و با گذشت زمان تاثیرات خود را نشان میدهند. انقلاب اکتبر 1917 روسیه بعدها جهان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد.
اما نوع دیگری از انقلابها نیز وجود دارند. انقلابهایی که از آنها تحت عنوان "انقلابهای هوشمند" یاد میشود. آنها به جای انفجار و فوران یک جا، آهسته آهسته رشد میکنند و با خیزشی ملایم ظهور مییابند. اهداف و تفکرات در انقلابهای هوشمند آهسته، بسیار نامحسوس و ناخودآگاه وارد مکالمات مردم در محافل شده و حتی به عنوان موضوعی برای بحثها و گفتوگو در میان مردم پذیرفته میشوند. این انقلابها به تدریج تفکر خود را به صورت واژگانهای جدید، وارد فرهنگ لغات مردم میکنند و یا حتی گهگاه واژهها به منظور تاثیرگذاری بیشتر به صورتی متفاوت و به طور ناخودآگاه از دورهای به دورهای دیگر با کاربردی متفاوت به دایره لغات مکالمات روزمره مردم افزوده میشوند. انقلابهای هوشمند تولدی در سکوت داشته و حتی تا زمان رسیدن به بلوغ به ندرت نمود کامل عینی پیدا میکنند. علیرغم تمامی این سکوتها، تاثیرگذاری این نوع انقلابها در زمان بروز به مراتب بیشتر و ارزشمندتر از نوع نخست است. انقلابهای هوشمند انقلابهایی هستند که آثار آنها در همان زمان ظهور خود را نشان میدهند. آثار وقوع این انقلابها بر جوامع و حتی دنیا بلافاصله مشهود میشود. آنها انقلابهایی نیستند که ناگهانی رخ داده باشند و یا باید برای مشاهده تاثیرات آنها صبر کرد.
اما جدا از نوع انقلابها باید گفت که شعار و استفاده از لغات، کلمات و جملات یکی از بزرگترین ابزارهای یک انقلاب است. زبان و به عبارتی شعار مهمترین سلاح انقلاب و یک انقلابی محسوب میشود. فلسفه تفکر نهفته در هر انقلاب، در شعار بیرون آمده از آن نمود پیدا میکند و در واقع شعارها در انقلابها همانند ابزاری برای تبدیل تفکر و اندیشه به دیالوگ و کلام عمل میکنند. شعارها گهگاه به ابزاری برای انتقال تفکر انقلابیون از طریق کلام به دیگران و گهگاه به ابزاری برای همدردی حامیان با انقلابیون تبدیل میشوند. این ابزار تاثیرگذار، کم کم گسترش پیدا کرده و در میان مردم با واژگانی همچون "ما"(یعنی حامیان) و "شما" (یعنی مخالفان) همراه خواهد شد. اما آنچه جالب به نظر میرسد این موضوع است که معمولا انقلابهای نوع دوم(انقلابهای هوشمند) در مراحل نخست شکلگیری خود چندان بر روی بحث شعار متمرکز نیستند. آنها با کلام بازی میکنند اما شعار نه. چرا که اعتقاد بر این است که در مراحل اولیه باید تفکرات به طور مستقیم مطرح شده و مردم وجامعه در مورد آنها بحث کنند. مبنای تفکر انقلاب هوشمند بر این است که نیازی به تاثیرگذاری سریع و یک جانبه نیست. در انقلابهای هوشمند گامهای نهایی و در دوران بلوغ انقلاب، برای حرکت به سوی تاثیرگذاری این تفکرات از شعار استفاده خواهد شد.
شعارها معمولا برگرفته از لغات کم، محاورهای و عادی و تاثیرگذار هستند تا تمامی اقشار جامعه قادر به درک و استفاده از آنها باشند. قدرت شعار به سادگی و گنگ جلوه دادن زیرکانه واقعیت نهفته در پس آن است.
شعارها در انقلاب اسلامی سال ١٣٥٧
یکی از منابع مهم برای مطالعه انقلابها، شعارهای آنهاست. این منبع در انقلاب اسلامی ایران دارای ابعاد گستردهای است
1) سیاسی
یکی از ابعاد مهم تحول انقلابی، دگرگونی ارزشهای سیاسی نظام مستقر و جایگزینی آن با ارزشهای نظام آرمانی مطابق با نظر انقلابیون است. در این راستا با بررسی برخی شعارهای تودههای انقلابی در بحبوحه سال 57، متوجه خواستهها و ارزشهای سیاسی آنها می شویم. البته این ارزشهای سیاسی خود به چند زیر شاخه تقسیم میشود که در شعار انقلابیون کاملاً مشخص است:
الف) نفی استبداد و استقلالخواهی: برخی از شعارهای سیاسی در این زیرمقوله قرار میگیرد مانند: «آزادی، برابری، مساوات، این است شعار اسلام» و یا «آزادی، آزادی، این است شعار ملی»، که اینها نشان از وضعیت خودکامگی و استبدادی آن زمان ایران دارد که گروههای انقلابی سعی در دگرگونی و نفی آن را داشتند و خواستار جایگزینی این استبداد با ارزشهایی از قبیل آزادی، مشارکت سیاسی در جامعه آرمانی انقلابی بودند. همچنین علاوه بر ماهیت استبدادی نظام حاکم آن زمان، رژیم پهلوی دارای ماهیت وابستگی به قدرتها خارجی نیز بود. به همین علت برخی دیگر از شعارها در کنار درخواست آزادی و نفی استبداد، از یک نوع استقلالگرایی و ملیتگرایی در برابر دیگر دولتها برخوردار بودند. این نوع شعارها حکایت از نفی استبداد و استقلال خواهی به صورت یکجا در نزد انقلابیون به عنوان ارزش سیاسی در جامعه آرمانی را داشت. شعارهایی مانند «استقلال، آزادی، با مفهوم اسلامی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، «استقلال آزادی برایش میجنگیم».
ب) جمهوری اسلامی: در راستا شعارهای سیاسی بحبوحه انقلاب، برخی در مورد نهادهای آرمانی و سیاسی خاصی است. به صورتی که از مشاهده آنها کاملا مشخص است یکی از آرمانهای سیاسی کلی مردم در انقلاب اسلامی، ایجاد نهاد و حکومت اسلامی بوده که در تعداد زیادی از شعارهای انقلاب طرح گردیده است، مانند شعار «جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد» و یا «جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است، نظام شاهنشاهی سرچشمه فساد است». بدین ترتیب اینها شعارهایی است که در آن جمهوری اسلامی به عنوان نظام سیاسی آرمانی و یک خواست جمعی مهم برای کشور مطرح گردیده است.
ج) نقد نظام بین الملل: علاوه بر حمایت از نهاد جمهوری اسلامی و حملات شدید مردم انقلابی ایران به شاه و دستگاه استبدادی حاکمه تحت امر او، حامیان خارجی رژیم هدف دیگر اعتراضات عمومی بودند. بر همین اساس برخی از سیاستهای کشورهای خارجی مورد توجه انقلابیون بوده است و شعارهایی در نفی و محکوم کردن سیاستهای خارجی آنها در فرآیند انقلاب اسلامی ایران مطرح شده است. مانند: «استعمار، استبداد، استثمار نابود است، انقلاب، انقلاب، انقلاب پیروز است»، «نه آمریکا، نه شوروی، مرگ بر رژیم پهلوی»، «نه کمونیسم، نه امپریالیسم، فقط حکومت اسلامی» «نفت را کی برد؟ آمریکا، گاز را کی برد؟ شوروی، پولش را کی خورد؟ پهلوی، مرگ بر این سلطنت پهلوی». این شعارها نشان آن بود که سرشت انقلاب اسلامی ایران و نظام آرمانی آن برای پس از حکومت پهلوی، بر پایه سلطه ناپذیری و عدم وابستگی به شرق و غرب پیریزی شده است.
گرایش رژیم پهلوی به فرهنگ مادی غربی و عدم توجه به فرهنگ غنی اسلامی و بعضا در بسیاری از مواقع تلاش برای اسلامزدایی در جامعه، سبب شده بود یکی از دغدغههای مهم انقلابیون برای نظام آرمانی خود، فرهنگ اسلامی باشد. به همین دلیل در روند انقلاب شعارهای بسیاری در نفی و مخالفت با سیاستهای فرهنگ مادی رژیم سر داده شد...
2) فرهنگی
در ابتدا لازم است یک تعریف از فرهنگ ارائه دهیم تا درک بهتری از این مقوله در شعارها داشته باشیم. فرهنگ را متشکل از نظامی منسجم از اجزایی مادی مثلاً شامل کالاهای مصرفی و یا اجزایی غیرمادی، مثلاً ارزشها، هنجارها، نمادها، باورها و اعتقادات، آداب و رسوم میدانیم که نسبتاً مشترک بین اعضای گروه، اجتماع، یا جامعه وجود دارد و از طریق یادگیری از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.3 در آن زمان گرایش رژیم پهلوی به فرهنگ مادی غربی و عدم توجه به فرهنگ غنی اسلامی و بعضا در بسیاری از مواقع تلاش برای اسلامزدایی در جامعه، سبب شده بود یکی از دغدغهها مهم انقلابیون برای نظام آرمانی خود، فرهنگ اسلامی باشد. به همین دلیل در روند انقلاب شعارهای بسیاری در نفی و مخالفت با سیاستهای فرهنگ مادی رژیم سر داده شد و در مقابل آن تاکید بر شعارهایی با مفاهیم ارزشی ایثار، شهادت، عاشورا، که همگی ریشه در فرهنگ اسلامی ایرانیان دارد، شد شعارهایی مانند «اسلام پیروز است»، «اسلام مکتب ماست، امت بیدار است»، «این زمان عاشوراست، این سرزمین کربلاست»، «از خون ما جوانان به پا شده گلستان، برای حفظ قرآن، به پا خیز ای مسلمان» که همگی نشان از پیوند خواستهها مردمی با فرهنگ اسلامی داشتند.
3) اقتصادی
برخی از شعارهای انقلابیون در حوزه مربوط به اقتصاد میگنجد، که باعث شد مردم انقلابی در مورد توزیع ثروت و درآمد، نابرابری و نظام اقتصادی رژیم پهلوی جهتگیری کنند و شعارهایی در ضدیت با فقر، محرومیت و نابرابری اقتصادی موجود در نظام حاکم سر دهند و در مقابل پایههای نظام انقلابی و آرمانی خود را با شعارهایی در جهت برقراری عدالت اجتماعی و جمعیت مدافع محرومان و مستضعفین تعریف کنند. اما لازم به ذکر است که در مجموع با استناد به پژوهشی که آقای حسین پناهی در باب شعارهای انقلاب اسلامی انجام داده است4، شعارها در مورد اقتصاد، تعداد ناچیزی را در بر میگیرد. قلت این شعارها میتواند نشان دهنده این واقعیت باشد که در انقلاب اسلامی ایران نابسامانیها و فقر و محرومیت اقتصادی علت زیربنایی برای وقوع انقلاب نبوده است. در نتیجه هدفها و آرمانهای اقتصادی نقش اساسی در آن نداشته است. البته وجود همین شعارهای اندک اقتصادی در حمایت از طبقات محروم جامعه، بیان کننده این واقعیت میباشد که هرچند اهداف اقتصادی نیرومندی در انقلاب اسلامی ایران وجود نداشته است، اما انقلاب اسلامی و انقلابیون جهت گیری مشخصی به سوی حمایت از طبقات محروم و مستضعف جامعه داشتهاند، مانند شعارهایی از قبیل: «ای کارگر و برزگر، مستضعف، اسلام یاور توست»، «درود بر خمینی، رهبر مستضعفین»، که همگی قبل از سرنگونی رژیم پهلوی منعکس گردیده و نشان از جهت گیری جدی در حمایت اقتصادی از طبقات محروم جامعه داشته است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید