تسلیم باشیم
با توجه به این که روح عبادت بر تسلیم و تعبد است، انسانی که میخواهد عبادت خدا کند، کاری را انجام میدهد که خداوند خواسته است. طبق آیات و روایات و سیره پیامبر این واجب و تکلیف دینی به این شکل واجب شده است، اگر چه انسان میتواند در غیر نماز با هر زبانی با خداوند سخن گوید.
قرآن کریم در باب تسلیم بودن می فرماید: «إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمینَ » [و یاد كنید] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم. (بقره،131)
« وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمینَ » و مأمورم كه فقط تسلیم [فرمانها و احكام] پروردگار جهانیان باشم. (غافر،66)
همان گونه که در اصل نماز تعبّد و تسلیم وجود دارد، در اجزا و شرایط مختلف و از جمله عربی خواندن، این نکته مهم نهفته است. امیرمومنان (علیه السلام) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام، تسلیم شدن در مقابل پروردگار است که نشان تسلیم در عمل آشکار میشود، میفرماید: مومن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمیگذارد، بلکه بر آن چه از پروردگارش رسیده، بنیان مینهد. (سفینة البحار، ج4، ص233، ماده سلم)
با ذائقه طرف مقابل تشکر می کنیم
برای همه ی ما اتفاق افتاده که عزیزی لطفی برای ما کرده اند و ما با تمام تلاش سعی کرده ایم که به زبان و طبق ذائقه ی او ازش تشکر کنیم ...
نماز نیز از باب تشکر از خداست. همان طور که گفتیم وقتی ما می خواهیم از کسی تشکر کنیم با ذائقه ی طرف تشکر می کنیم نه با ذائقه ی خودمان. وقتی فرزند می خواهد برای مادر هدیه ای بگیرد، رنگی را انتخاب می کند که مادر می پسندد. یعنی به خواست مادر توجه می کند. پس در نماز باید دستوری که خدا داده، عمل کنیم.
و این گونه است که قرآن کریم تشکر از خدا را قرین با ذکر پروردگار می داند و می فرماید: «فاذکرونی اذکرکم و اشکرولی ولاتکفرون»(سوره بقره، آیه 152)
با عربی خواندن نماز، حضور قلب ندارم!
عده ای از عزیزان بیان می کنند که ما نمی توانیم نماز را به زبان عربی بخوانیم چرا که با عربی خواندن نماز حضور و توجه قلبی ندارم.
اگر علت حضور قلب نداشتن در نماز، زبان عربی آن باشد، پس باید عرب زبان ها مشکلی از جهت حضور قلب نداشته باشند! این در حالی است که می بینیم آن ها هم همانند دیگران با چنین مشکلی مواجه هستند. پس علت حضور قلب نداشتن در نماز را باید در جای دیگری جستجو کرد.
به واقع همۀ ما ـ هر چند در حد اجمال ـ معنای عبارت های نماز را می دانیم. می دانیم که «اللهُ اکبَر» یعنی چه، می دانیم که
(مالِکِ یَوْمِ الدِّین) یعنی چه، و می دانیم که (إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم) چه معنایی دارد. حال، اگر کسی بگوید:
«معنای عبارت -های نماز را نمی دانم!» جا دارد به او بگوییم: «مگر عبارت های نماز با حذف کلمات تکراری آن چقدر است؟!»
اگر کلمات غیرتکراری نماز را در کاغذی بنویسیم، به نیم صفحه هم نمی رسد.
آیا نماز، در زندگی ما تا این اندازه کم اهمیت است، که برای یادگیری آن، قدم برنمی داریم؟!
بنابراین کسانی که ناآگاهی از معنای نماز را دلیل حضور قلب نداشتن خود می دانند، عذر صحیح و قابل پذیرشی ندارند.
نماد و پرچم وحدت
مردمی که در یک کشور زندگی می کنند، با وجود اختلاف زبان و فرهنگی فراوانی که دارند، همه در زیر یک پرچم هستند، و همین پرچم، موجب اتحاد و یک دلی مردم آن کشور خواهد شد. شیعیان جهان، با اختلاف فرهنگی و زبانی فراوانی که دارند، وقتی به نماز می ایستند، همگی به یک شکل و با یک لفظ نماز می خوانند. همین نماز، نماد وحدت و همدلی مسلمانان خواهد بود که مسئله ای بسیار ضروری و مقدس است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «برای هر چیز، نماد و چهره ای است، و نماد دین شما نماز است.»
(الکافی، ج۳، ص۲۷۰)
با ترجمه، مفاهیم عالی قرآن جا می ماند
حضرت آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر خود می فرمودند: «ترجمۀ قرآن همانند آن است که کسی بخواهد با یک صافی آبکش، از دریا آب بردارد.» یعنی هنگام ترجمه، مقدار زیادی از مفاهیم عالی قرآن جا می ماند و فقط به اندازۀ تری آبکش از دریای معارف قرآن آب برداشت می شود.
قرائت و اذکاری که در نماز است، به صورت دقیق در هیچ زبانی ترجمه ندارد. یعنی نمیتوان مفاهیمی را که در اذکار نماز است، به صورت دقیق ترجمه کرد و آن را بیان نمود. چه بسا برخی از کلمات یا جملات، معانی بسیاری در خود جای داده که با یک یا چند جمله نتوان همه آن ها را بیان نمود. (استاد محمد تقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، ص 102 - 92)
کلام آخر
تجربه زندگی انسانها نشان داده آن جا که دست های انسانی در کارهای مختلف دخالت کرده است، آن را به صورتهای مختلف در آورده که گاهی با اصل و حقیقت خود فاصله بسیار دارد. در مورد احکام و تکالیف دینی نیز این مسئله را در ادیان دیگر مشاهده میکنیم که دست بردن انسانها در احکام و دستورهای دینی آن ها را به چه وضعی در آورده و گاهی آن را به صورت کلی پاک کرده و از بین برده است.
شاید یکی از رموز خواندن نماز به زبان عربی و با دیگر شرایط و آداب حفظ نماز بعد از قرنها است، در حالی که در ادیان دیگر اثری از آن نمیبینیم. چه بسا اگر به همان صورت که پیامبران گفته بودند، عمل میکردند و به خواست خود با آن برخورد نمیکردند، آنها نیز چیزی به عنوان نماز میداشتند.
منابع:
نماز را ترک کردم ، چون دوست ندارم به زبان عربی نماز بخوانم!؛ سایت هم اندیشی دینی
آیا میشود نماز را فارسی خواند؟جرا نماز را عربی می خوانیم؟؛ سایت پاسخگو؛ 1389/09/05
چرایی عدم جواز قرائت نماز به زبان فارسی؛ سایت حوزه 1385/11/12
برنامه سمت خدا، حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری؛1392/04/10
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید