قبل از آن نظر لغت شناسان را جویا شدم؛ خیانت در برابر وفای به عهد و امانت است. لغت شناسان خیانت را منع حق و مخالفت با حق معنا کردهاند. که دو سر دارد: خیانتکننده و خیانتشونده.
راغب مىگوید: كلمات «خیانت» و «نفاق» هر دو به یك معنا است و آن پیمان شکنی مخفیانه است؛ با این تفاوت كه خیانت در مورد عهد و امانت است و نفاق در مورد دین است. با توجه به اینکه قوانین و مقرراتی که خداوند برای بندگان وضع نموده، به عنوان «امانت» از آنها نام برده، یکی بودن خیانت و نفاق آشکار مىشود.
هنگامی که از امام صادق علیهالسلام معنای «خیانت» سؤال شد، فرمود: «آیا ندیدهای گاه انسان به چیزی نگاه میکند اما چنین وانمود میکند که به آن نگاه نمیکند؟ این نگاهها خیانت آلود است». این نگاهها خواه به نوامیس مردم باشد و یا امور دیگری که نگاه کردن به آن ممنوع است بر خداوند که ذرهای از آنچه در آسمانها و زمین است از علم او مخفی نیست پنهان نمیماند.
این مطالب نشان مى دهد که مصادیق خیانت بسیار زیاد است.
و اما قرآن...
در قرآن کریم 16 بار واژه خیانت با مشتقاتش بکار رفته است. (یوسف/52، انفال/27 و58 و 71، نساء/105 و 107، حج/38، تحریم/10، مائده/13، بقره/187، غافر/19) در اکثر آیات مورد اشاره، خیانتشونده خدا یا پیامبرش است و خیانتکننده یک فرد یا گروهی از انسانهاست و معنای خیانت همان مخالفت و ضدیت با حق معنا شده است. و در دو آیه، صحبت از خیانت بین انسان ها شده که یکی از آنها مربوط به خیانت انسان به همسرش است.
آنچه از مطالعه آیات قرآن در باره خیانت و صفات خائن کسب کردم را اینجا به شما عرضه مىکنم.
خیانت به دیگران، خیانت به خود است
وقتی به جامعه رجوع میکنی، درمىیابی که کسانی که مورد خیانت قرار گرفتهاند بسیار ناراحت و شاکی هستند و این بدیهی است اما مطالعه آیات الهی نشان میدهد که این سکه روی دیگری هم دارد زیرا از نظر خداوند، هر چند خیانت در ظاهر آسیب زدن به دیگران تلقی می شود ولی در واقع بیشترین آسیب را به شخص خائن مىرساند؛ گویی آنکس که خیانت مىکند، در واقع به خود خیانت کرده است.
عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ(بقره/187)؛ خدا دانست كه شما همواره با انجام این عمل[خیانت] به خود خیانت مىكردید.
خائن هرگز به هدفش نمیرسد
سنت الهی بر این است که هرگز شخصی، با خیانت نتواند به اهداف و مقاصد خود برسد.
أَنَّ اللَّهَ لایَهْدی كَیْدَ الْخائِنینَ(یوسف/52)؛خدا نیرنگ خیانتكاران را به هدف نمىرساند.
زیرا اگر خائنان با چنین رفتاری بتوانند به اهداف و مقاصد خود برسند دیگر اجتماعی بجا نخواهد ماند و هر کسی مىکوشد تا با خیانت در امانتها و پیمانها به هدف خویش برسد. در این صورت فلسفه وجودی اجتماع از میان مىرود و ظلم و ستم جامعه را از درون فرومىپاشاند.
خائن محروم از محبت و حمایت خداوند است
محبت و حمایت دو سرمایهای است که انسان برای بدست آوردن آن تلاش بسیار دارد و گویی هدف زندگیاش همین است که از اطرافیان خود محبت و حمایت دریافت کند. البته خداوند منبع مهر و قدرت است اما خدای مهربان، خائنان را از محبت بی دریغ و حمایت حکیمانه خود محروم مىکند. اینها قوانینی است که از آیات زیر قابل استنباط است:«و از آنهایى كه به خویشتن خیانت مىكنند، دفاع مكن كه خدا كسى را كه خیانتگر و گنه پیشه باشد دوست ندارد.» (نساء/107)
خائن رسوا و بدنام خواهد بود
شاید بدترین و البته ملموس ترین اثرِ خیانت، بیآبرویی و رسوایی در بین انسانها باشد؛ بى آبرویی که او را هم در این دنیا و هم در آخرت دامنگیر مى کند. جالب است که انسان ها همیشه سعی در کسب آبرو و اعتبار نزد مردم دارند اما چون از بى آبرویی نزد خدا ترس ندارند، با خیانت، به جای آن که اعتبار کسب کنند، نزد همان مردم، بى اعتبار و بى آبرو مى شوند.
قرآن در وصف حال خائنین، این ویژگی آنها را توضیح مى دهد: «چون این گروه از مردم شرم دارند، ولى از خدا حیا نمىكنند با اینكه خدا همهجا با آنان است و آن زمان كه سخنانى خلاف رضاى او مى پردازند حاضر است و دانایى خدا بدآنچه مىكنند صفت اوست.» (نساء/108)
خیانت بین زن و شوهر
در بین آیاتی که درباره خیانت است، آیه 10 سوره تحریم درباره خیانت بین زن و شوهر مىباشد. شاید اولین گزینهای که از عبارت «خیانت همسر» به ذهن برسد، رابطه نامشروع و منافی عفت باشد. اما جالب اینجاست که این آیهی شریفه اشاره به افشای راز پیامبر توسط همسران ایشان است نه انحراف از جاده عفت! زیرا هرگز همسر هیچ پیامبری آلوده به بی عفتی نبوده است. خیانت همسر لوط و نوح این بود که با دشمنان آن پیامبر همکاری میکرد و اسرار خانه او را به دشمن میسپرد.
مصادیق خیانت
با نگاهی به جامعه و تطبیق رفتار مردم با آیات فوق، روشن مىشود که خیانت مصادیق بسیاری دارد و بسیاری از گناهان ما در جرگه خیانت قرار مىگیرد. زیرا خیانت در سه حوزهی خیانت به خدا و پیامبر و اطرافیانمان رخ مىدهد. اما آنچه برای مردم ملموستر و آزاردهندهتر است خیانت بین دو انسان است که از همه آنها بدتر خیانت بین زن و شوهر است که آن هم تنها به رابطه نامشروع خلاصه نمىشود.
اما این روزها خیانت راههای نفوذ بسیاری در زندگیمان پیدا کرده است. سبک زندگیِ این روزها، خیانت را از دنیا واقعی به دنیای مجازی کشانده و از ارتباط جنسی به خیانتهای عاطفی و روانی تبدیل کرده است. شیوه زندگی بگونهای شده که داشتن اَکانتهای متفاوت، مخفی کردن چتها و گفتگوهای فضای مجازی، مخفی کردن عکسها و فیلمهای نامناسب توی گوشی، حتی گذاشتن کامنتهای یواشکی، خیانت محسوب مىشود.
از آیه 10 سوره تحریم نیز مىتوان فهمید که خیانت زن و شوهر، صورتهای مختلفی میتواند داشته باشد؛ مثلا: خیانت اقتصادی و مالی؛ یعنی زن در غیاب مرد، بی اذن او در اموال مرد تصرف کند و در جایی که مرد رضایت ندارد، مصرف نماید. یا خیانت عرضی و آبرویی؛ یعنی زن اسرار مرد را افشا نماید و او را نزد دیگران بیآبرو کند.
عوامل و موانع خیانت
با توجه به تعریف و توصیفی که از خیانت و مصادیقش داشتیم، روشن مىشود که تنها عامل خیانت، «نفس اماره» یا همان «هوای نفس» است. البته نفس اماره مصادیق بسیار زیادی دارد؛ آنکه در راز، مال، آبرو، همسر و ... خیانت مىکند، یعنی نفس و دلبستگیاش او را به سمت آن خواسته مىکشاند و بر او غلبه مىکند. حتی گاهی دلبستگی و علاقه افراطی به فرزند نیز زمینه ساز خیانت و انحراف انسانها از دین و حق و حقیقت مى شود که آن نیز ریشه در نفس اماره دارد(انفال آیات ۲۷ و ۲۸)
اما برای دریافتن عامل و مانع خیانت، هیچ آیهای گویاتر و رساتر از آیه ذیل نیست که مى فرماید: وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسىِ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبىّ إِنَّ رَبىّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(یوسف/53)
من خویش را مبرا نمى كنم زیرا نفس پیوسته به گناه فرمان مىدهد مگر آن را كه پروردگارم رحم كند. پروردگار من آمرزگار و رحیم است.
این آیه که کامل کننده آیه 52 است، عامل اصلی خیانت را نفس اماره معرفی مىکند و تنها راه خلاصی از نفس و در نتیجه خیانت را، رحم پروردگار مىداند. پروردگار رحمکننده به انسانِ با تقوایی است که به کمک نماز و روزه و شریعت و ذکر الهی، گامهای عملی برای مهار و مدیریت نفس برداشته است و با خودسازی افسار نفس اماره را به دست عقل سپرده است.
منابع:
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
عوامل و موانع خیانتها از منظر قرآن/خلیل منصوری
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید