امروزه محرز است که شرکت همگانی مردم برای توسعه پایدار و قابل کنترل لازم و اجتناب ناپذیر است.
زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
آنان ذخیرههای انسانی مهم و ارزشمندی برای سازندگی، اعتلای معنوی و مادی کشور محسوب میشوند و شرکت ایشان در فعالیتهای اجتماعی در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از لوازم اساسی رشد کشور و از آرمانهای انقلاب اسلامی تلقی میشود.
آنچه که موجب بالا رفتن میزان مشارکت زنان در جامعه میشود احترام به حقوق و شئون ایشان است.
بدون شناخت ویژگیهای روانی، اخلاقی، نیازها، تواناییها و ظرافتهای دنیای شگفت انگیز بانوان و آگاهی از جایگاه حقیقی آنان در نظام هستی استفاده از عواطف، ادراکات، و توانیهای جسمی و روحی زنان مقدور نیست.
اما علی رغم پژوهشها و کوششهای انجام گرفته هنوز سؤالات و شبهاتی در این زمینه اذهان جوانان را به خود مشغول داشته است.
یکی از منابعی که از دیرباز در مباحث اخلاقی درباره جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی به آن استناد شده است کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نهجالبلاغه میباشد.
دستهای با تمسک بهظاهر کلام حضرت کمال پذیری زن و وجود ارزشهای والای انسانی او را انکار کرده و آن را موجودی دون و بیمایه پنداشتهاند، گروهی دیگر با تأکید بر کرامت و منزلت زن کلام حضرت را منافی با مقام و جایگاه حقیقی زن انگاشتهاند.
اکنون سؤال اینست، واقعیت چیست؟
در نگرش علی (علیهالسلام) زن چگونه موجودی است؛ سلوک اجتماعی و سیره عملی حضرت کدام نظریه را تأیید میکند؛ آیا در طول زندگی حضرت میتوان موردی یافت که عمل و کردار حضرت بهگونهای بوده است که با کرامت انسانی و مقام و منزلت زن منافات داشته باشد؟
عکسالعمل حضرت در برابر عایشه بعد از جنگ جمل و شکست او چگونه بود؟
در برابر دشمنیها و توطئههای او، حضرت چه رفتاری داشت؟
آیا از حضرت در رابطه با کرامت و منزلت زن کلام صادر نشده است؟!
در زمینه حقوق زن چطور؟!
و در صورت صدور، جمع بین این اقوال چگونه خواهد بود؟!
و خلاصه آنکه آیا زن در دیدگاه علی (علیه السلام) موجودی ارزشمند و والا و برخوردار از حقوق انسانی است یا برعکس موجودی پست و بیارزش است؟
کرامت و منزلت زن:
شناخت زن و منزلت او در حقیقت، شناخت انسان و کرامت اوست.
زن در آفرینش در بعد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده است، تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست.
قرآن کریم بهصراحت از این حقیقت پرده برمی دارد و در اولین آیات سورهای که نساء نامیده شده میفرماید:
«یا ایها الذین اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منها رجالا کثیرا و نساء….»
آیت الله جوادی آملی در ذیل آیه میفرمایند:
«منظور از نفس در آیه کریمه همان گوهر، ذات و واقعیت شیء است و مراد از آن روح، جان و روان نیست. این مثل آنست که گفته میشود «فلان شیء فی نفسه» چنین است یعنی در ذات و هستی خود چنین است یا گفته میشود «جائنی فلان نفسه» یعنی فلان کس خودش آمده است. بنابراین آیه دلالت دارد که همه انسانها از هر صنف، خواه زن و خواه مرد، از یک ذات و گوهر آفریده شدهاند.
زیرا کلمه «ناس» شامل همگان میشود. پس حضرت حوا از همان ذات و گوهری آفریده شده که حضرت آدم (علیه السلام) از آن آفریده شده است، نه از گوهر دیگر و فرع بر مرد و زائد و طفیلی وی و…»
خداوند حکیم به جهت اهمیت مطلب و ثبوت آن در اذهان و رفع هر گونه شبهه در آیات متعددی آن را ذکر نموده است.
آیهای که میفرماید:
«و من آیاته خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها»
نیز دلالت دارد که ازواج و همسران شما مانند شما هستند و این مثل آیهای است که میفرماید:
«اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم»
از بیان آیات روشن شد که آفرینش زن و مرد از یک گوهر است و هیچ مزیتی برای مرد نسبت به زن در اصل آفرینش نیست.
اگر در بعضی روایات مزیتی اینچنینی ذکر شده است یا از جهت سند نارساست و یا از جهت دلالت ناتمام است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید