«تهمت» از ریشه «وهم»، به معنای اظهار گمان بدی است که به دل انسان راه یافته است.
هر رفتاری از مجموعه رفتارهای انسان که در جامعه پدیدار میشود، به دو گونه قابل تفسیر و برداشت است: برداشتی «خوب و مثبت»، و برداشتی «بد و منفی». در تهمت، انسان از رفتار، گفتار یا حالت دیگری، برداشت «بد و منفی» میکند که البته این برداشت، گاه به خود رفتار بازمیگردد به این معنا که خود رفتار، ناپسند و ناشایست تلقی میشود، و گاه از آن رفتار، صفات درونی و ویژگیهای ناپسند برداشت میشود بیآنکه خود رفتار بد و ناپسند باشد که در این صورت، رفتار، فقط بهمنزله آینه و نمای آن صفت درونی گرفته میشود؛ یعنی گاه «تهمت» درباره زشتی ذات عمل و خود رفتار است، و گاه عمل و رفتار پلی قرار داده میشود تا برخی از زشتیهای درونی به شخص نسبت داده شود.
تفاوت سوءظن با تهمت
هرگاه کسی از رفتار، گفتار یا حالات دیگران برداشت بدی داشته باشد، ولی این برداشت، فقط در درونش پنهان بماند و آشکار نشود، به «سوءظن» (بدگمانی) مبتلا شده است؛ ولی اگر برداشت ناشایستش را اظهار کند، به رفتار او «تهمت» گفته میشود؛ پس تفاوت «سوءظن» و «تهمت» در آشکار کردن گمانی است که از رفتار دیگری برداشت شده است.
تفاوت بهتان با تهمت
در «بهتان» انسان میداند کسی که به او نسبت ناروا میدهد، کار نادرستی انجام نداده است؛ ولی از روی اغراض و خواستههای نفسانی، همانند دشمنی، کینه و حسد، صفت یا رفتار ناشایستی را به او نسبت میدهد؛ اما در تهمت، انسان برداشت خویش از رفتار دیگران را مدنظر قرار میدهد و او را متهم میسازد؛ در حالی که نمیداند این رفتار از او سرزده است؛ برای نمونه اگر انسان، شخصی را با سلاح گرم در کنار مقتولی مشاهده کند و به او نسبت قتل بدهد؛ در حالی که میداند قاتل نیست، رفتارش «بهتان» نامیده میشود و اگر نداند او قاتل نیست، به رفتار او تهمت گفته میشود.
سرچشمه تهمت، «سوءظن» است. بدگمانی به کردار، گفتار یا حالات دیگران ممکن است موجب شود شخص چه در حضور و چه در غیاب ایشان تهمت بزند؛ پس سوءظن میتواند به تهمت بینجامد؛ به این گونه که در سوءظن، برداشت انسان از عمل، سخن یا حالت دیگری، برداشتی بد در درون خود او است و ممکن است به سبب عواملی از درون خود انسان به بیرون تراوش کند؛ یعنی به دیگران اظهار شود که در این صورت به تهمت تبدیل میشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید