جاذبهٔ مغناطیس حسینی، در روز اربعین جابربنعبداللَّه را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشاند.
این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی، در دل من و شماست.
کسانی که معرفت به اهلبیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است.
این از آن روز شروع شده است.
شاید خلاصهٔ زیارت اربعین در همان چند جملهٔ آخرش باشد که زائر بعد از اینکه معرفت خودش را نسبت به امام حسین (ع) اعلام میکند که «من به شما معرفت دارم و شما چنین مقام شامخ و والایی دارید...» یک جملهای دارد که شاید اصلِ جملهٔ زیارت اربعین باشد. آنجا که میخوانیم:
«وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ»(تهذیبالاحکام/6/114) یعنی من آمادهٔ کمک به شما هستم! این اعلام آمادگی برای نصرت، شاید عصارهٔ زیارت اربعین باشد.
جملهٔ بعدی این است: «حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ» تا وقتی که خدا به شما اذن بدهد و شما دستور قیام بدهید. و بعد میخوانیم: «فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» یعنی «من با شما هستم، من با شما هستم، با دشمن شما نیستم» در زیارت اربعین، این اعلام موضِع را انجام میدهیم و برمیگردیم.
وقتی کسی معنای این جمله را بفهمد و اربعین بیاید در کنار حرم و این جمله را اعلام کند و برگردد، در واقع معنایش این است که اعلام حضور کرده است.
در اینجا مراجع عظام، اعلام فرمودهاند که در ایام نزدیک اربعین، هر روزی نزدیک اربعین هم به کربلا برسید و زیارت بخوانید و برگردید، زیارت اربعین حساب میشود.
اگر اینطور نبود و بنا بود که همه فقط در روز اربعین بیایند که اصلاً امکان حضور اینهمه جمعیت در اربعین نبود.
مؤمنینی که در میان این جمعیت انبوه زائرین اربعین به کربلا میآیند، فقط یک سلام بدهند و زیارت اربعین را با توجهِ ویژه به جملات «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ... فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» بخوانند و برگردند. اگر دلشان سوخت و آتش گرفت که «من حرم را سیر زیارت نکردم» عیبی ندارد؛ روز یازدهم محرم هم زینب کبری (س) وقتی از کنار گودی قتلگاه رد میشد، نتوانست سیر امام حسین (ع) را زیارت کند.
بگذارند این محبت در دلشان باقی بماند و برگردند و بگویند: «امام حسین؛ دلم در حرمت جاماند...» اشکالی ندارد، اینکار قشنگ است، بهخاطر اینکه مؤمنین دیگر هم بتوانند بیایند و مختصر زیارت کنند.
اتفاقاً ائمهٔ هدی (ع) فرمودهاند که تا وقتی حال و نشاط دارید، در حرم بمانید. حالا اگر در اربعین، بهخاطر ازدحام نمیتوانیم وارد حرم شویم، عیبی ندارد، عتبه بوسی میکنیم و برمیگردیم.
همین بارگاه و سینهزنهای حسین (ع) را نگاه میکنیم و برمیگردیم. کاروانها و هیاتها باید بهگونهای برنامهریزی کنند که این اتفاق به خوبی بیفتد.
برای زیارت اربعین، یک پیشنهاد هم دارم؛ اینکه مؤمنین سعی کنند بهصورت کاروانی و هیأتی بیایند، با هم یک مراسمی داشته باشند و از شبهای نورانی بین راه استفاده کنند.
علما در طول مسیر بیایند برای مردم صحبت کنند و ذاکرین اهلبیت (ع) هم بیایند روضه و نوحه بخوانند؛ اما بهطور مختصر، نه مفصل. اصلاً اینجا وقت گذاشتنِ زیاد برای سخنرانی و روضهخوانی و نوحهخوانی لازم نیست؛ مردم خسته هستند و باید خودشان را تا کربلا برسانند.
ولی سعی کنند با هم باشند و گروهی بیایند. زیارت اربعین اگر بهطور فرادیٰ باشد، شاید زیاد آن حُسن لازم را نداشته باشد.
این جاذبه سالها است که در قالب برگزاری تجمع میلیونی و پیادهروی زائران حسینی از نجف تا کربلا تجسم پیدا کرده است.
با نگاهی به احکام و عبادات اسلامی درمییابیم که برخی از آنها دارای جنبهٔ اجتماعی و برخی دارای جبنهٔ فردی هستند، اما برخی نیز هر دوی آنها را دارا هستند؛ مانند حج که دارای هر دو وجه است. به نظر میرسد که زیارت اربعین نیز از سنخ دستهٔ سوم باشد که هر دو وجه فردی و اجتماعی عبادت در آن پررنگ است. حال اگر از این بُعد به زیارت اربعین بنگریم، وجه تمایز آن نسبت به سایر عبادات چیست؟
البته باید توجه داشت که تمام احکام اسلام دارای ابعاد و آثار اجتماعیاند، منتها در برخی از احکام، بُعد اجتماعی نسبت به بعد فردی بیشتر ملموس است. اما در مورد زیارت اربعین، سفارش خاصی از سوی امام حسن عسکری علیهالسلام نقل شده است؛ گویی امام علیهالسلام اراده فرموده بودند که با این اشاره، اربعین، بهعنوان میعادگاهی برای زوار اباعبدالله الحسین علیهالسلام در دوران غیبت قرار بگیرد و موجب اقتدار و عزت جامعهٔ اسلامی باشد.
زیارت کربلای معلی در همهٔ اوقات جزء بافضیلتترین اعمال به حساب میآید و کمتر میتوان عبادتی را بافضیلتتر از آن تصور کرد؛ اما وقتی زمان خاصی برای زیارت بهعنوان علامت مؤمن اعلام میشود، معلوم است که عنایت خاصی نسبت به آن وجود داشته است. به تعبیر حضرت امام رحمهالله در زمینهٔ توصیهٔ معصومین علیهالسلام به عزاداری، ائمهٔ هدی علیهمالسلام از اول نقشه کشیده بودند که امروز چنین آثار باعظمتی بر عزاداریها مترتب شود.
دقت کنیم که ارادت به سیدالشهدا علیهالسلام تنها مختص شیعیان نیست، بلکه برادران اهل تسنن هم به امام حسین علیهالسلام عشق میورزند؛ چراکه جدا از محبت تمام مذاهب اسلامی به فرزندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، یزید در حق اهل سنت هم فراوان ظلم کرده و فاجعهای چون فاجعهٔ «حره» در مورد اهل سنت در مدینه به دستور او انجام گرفت که طی آن، بسیاری از صحابه و تابعین کشته شدند، به زنان مسلمان تجاوز شد و جوی خون به راه افتاد. آن وقت بود که همهٔ مسلمین به علت قیام اباعبدالله علیهالسلام پی بردند. یزید چهرهٔ منفور تاریخی در جهان اسلام است.
امام حسین علیهالسلام نیز در مسیر قیام، از سخنرانی در منی گرفته تا آخرین سخنان در کربلا، بیشتر از ادبیات رایج جهان اسلام در آن زمان استفاده کردند و از مطالبی همچون ظلم یزید به آحاد امت اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر و نسبت شریف حضرت با پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم سخن گفتند و به ادبیاتی صرفاً شیعی اکتفا نفرمودند؛ مثلاً نمیفرمودند من امام سوم شما مسلمانان هستم. البته چنین ادبیاتی اساساً مورد پذیرش آن جامعه نبود، وگرنه آن همه ظلم به اهلبیت علیهمالسلام روا نمیداشتند.
رهبر انقلاب به مسئولین مربوطه دستور دادهاند تا آنجا که میتوانند تسهیلات لازم را برای زائران اربعین فراهم کنند. ایشان نقش اربعین را در تقویت قدرت اسلام بسیار زیاد میدانند و به مسئولان تأکید داشتند که راه زیارت اربعین را هموار کنند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید