بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه از نظر دوستان عزيز مي گذرد نگاه اجمالي است به شاخصها و معيارهاي همسر خوب و شايسته كه در آن با استناد به آيات قرآني به بررسي اين موضوع پرداخته است
ضرورت تقليد
انسان به طور طبيعي موجودي مقلد و الگوپذير است. واقعيتي كه نمي توان آن را انكار كرد هر چند كه در ضرب المثل هاي مردمي به نقد شيوه تقليد و الگوگيري پرداخته و گفته شده: تقليد كار ميمون است و اين كه ميمون هر چه زشت تر، تقليدش بيش تر است؛ با اين همه انسان در همه امور از مسايل حسي گرفته تا مسايل عقلي، موجودي مقلد و الگوبرداري است.
در روان شناسي اجتماعي آن گاه كه از عمل اجتماعي و جامعه پذيري سخن به ميان مي آيد مساله تقليد از اساسي ترين مولفه هاي آن مي باشد؛ به طوري كه بي تقليد و الگوبرداري نمي توان مساله جامعه پذيري و بقا و وحدت و همبستگي جامعه اي را به اثبات رساند.
در آموزش و پرورش و انتقال دانش ها و مفاهيم عقلي و اصول و مباني اخلاقي و مسايل تربيتي نيز تقليد تنها راه و دست كم از مهم ترين راه ها به شمار مي رود. هر كودكي از همان آغاز از راه تقليد و الگوبرداري از افراد نزديك و مرتبط با وي به آموزش دست مي يابد. حتي در اصول بسيار ريز و دقيق عقلي و احكام آن تقليد از اساسي ترين ابزارهاي انتقال مفاهيم عقلي است. سقراط ها، افلاطون ها، ارسطوها، فارابي ها، بوعلي سيناها تنها از راه تقليد توانسته اند بياموزند و به ديگران بياموزانند.
در تمام كتاب هايي كه در حوزه جامعه شناسي رفتار و روان شناسي اجتماعي نگاشته شده بخش مهمي از كتاب به مساله الگوبرداري و نقش و آثار آن در فرآيند تكامل شخصيت اجتماعي و جامعه پذيري اختصاص يافته است. در همه اين موارد به مساله مهم «ديگري مهم» و يا «ديگران مهم» اشاره شده است و اين كه چگونه هر شخصي مي كوشد شخصيت خود را با توجه به الگوها بازسازي كند و معيار سنجش درستي و نادرستي عمل و حتي اعتماد به نفس و خودباوري از نظر همگان «ديگري مهم» و يا «ديگران مهم» است.
شخص مي كوشد بفهمد از نظر ديگري مهم و يا ديگران مهم چگونه انساني است و در اين راستا از هيچ تلاشي دست بر نمي دارد تا خود را وفق معيارها و ارزش هاي ديگري مهم و يا ديگران مهم بازسازي و همسان سازي كند. بر اين اساس طبيعي است كه در تمامي قرآن مسايل مهم معارفي و اخلاقي و تربيتي و عملي به شكل بيان الگوهاي عيني مطرح مي شود و داستان هاي پيامبران و يا انسان هاي كامل چون حضرت ابراهيم (ع) و يا آسيه همسر فرعون و مريم دختر عمران (ع) براي ارايه الگوهاي عيني براي تقليد بيان مي گردد. طرح مساله الگوبرداري از آنان و مطرح شدن پيامبر اسلام (ص) به عنوان الگو و نمونه كامل و جامع براي تقليد نيز برخاسته از همين امر طبيعي و گرايش ذاتي انسان به تقليد و الگوبرداري از ديگري است.
الگوهاي ديني مومنان
بنابر اين انسان به طور طبيعي گرايش به اين مساله دارد كه خود را مطابق الگوها و نمونه هاي برتر در آورد و از سر تا پا خود را به شكل و شمايل و اخلاق و رفتار ديگري مهم و يا ديگران مهم تبديل كند. از اين رو به گردآوري همه عناصري مي پردازد كه از نظر وي براي الگوبرداري مهم و اساسي است و نقش موثري در آن دارد.
يكي از مسايلي كه انسان مومن در جست و جوي آن گام بر مي دارد و مي كوشد به آن دست يابد، تطابق كامل زندگي فردي و اجتماعي خويش با الگوي ديني به ويژه الگوهاي قرآني است. از اين رو در سخنان خويش براي توجيه رفتار و انديشه و بينش و نگرش خويش همواره از آيات و روايات بهره مي گيرد و به سيره عملي امامان (ع) استناد مي كند. در خوراك مي كوشد همانند آنان بخورد و يا در نحوه پوشش و خواب از آنان الگوبرداري نمايد.
چيزهايي را كه آنان ناپسند و زشت مي دانستند و يا پسنديده و زيبا مي يافتند استفاده كند و خود را متمايل به آن ها نشان دهد.
در مسئله ازدواج نيز مي كوشد تا زندگي خود براساس الگوها و معيارهاي علمي و عيني آنان و سيره عملي ايشان سامان دهد و آن چيزهايي را كه از نظر ايشان ملاك وارزش است ارزش قرار دهد و از آن چيزهايي كه ضدارزش است دوري و پرهيز نمايد. بنابراين شناخت اين معيارها و ارزش ها براي انسان مومن بسيار مهم و اساسي است؛ زيرا مي كوشد تا خود را همانند ايشان كند و سر تا پا همسان سازي را بر پايه تقليد انجام دهد؛ زيرا معتقد است همسان سازي به معناي موفقيت كامل و رسيدن به جايگاهي است كه ايشان از اين راه بدان دست يافته اند. مسئله تقليد در حوزه بينش و نگرش و رفتار، امري است كه قرآن بر آن تاكيد كرده از جمله مي فرمايد اگر مي خواهيد محبوب خدا شويد از من پيامبر تقليد كنيد و يا اين راه مستقيم و راست من است از آن پيروي نماييد و يا گام در جايي نهيد كه من در آن جا گام نهاده ام و سر سوزني از آن تخطي نكنيد و يا اين كه نه پيش بيفتيد و نه پس بمانيد كه در هر دو حالت گمراه مي شويد، كه اينها نمونه هايي از اين دستورها و فرمان هاست كه در آيات قرآني بدان اشاره شده است و روايات بسياري نيز در باب اطاعت از سيره زندگي پيامبر و امامان وارد شده كه مجال طرح آن در اين نوشتار نيست.
با توجه به اين مسئله است كه مومنان تلاش مي كنند در زندگي خويش به ويژه در انتخاب همسر از امامان پيروي كنند و ملاك ها و معيارهاي آنان را در انتخاب همسر و يازندگي به كار گيرند و سرسوزني از آنها تخطي نكنند.
نيكوترين همسر از نگاه قرآن
قرآن از همسر خوب و نيكو به خير تعبير كرده است. خير به معناي چيزي است كه گرايش و رغبت همگاني بدان وجود دارد. به اين معنا كه همسر خوب كسي است كه از نظر همگان مورد تاييد و توجه است و هر كسي آرزو دارد داراي چنين همسري باشد. زيرا ملاك هاي انساني را چنان فراهم آورده كه هر كسي به طور طبيعي آن را مي ستايد و مي پسندد. از نظر زيبايي، انساني طبيعي و در حد اعتدال كامل است و نقص وعيبي در ظاهر وي نيست. از نظر بينشي و نگرشي و اخلاق فردي و رفتار اجتماعي نيز در مسير تكاملي انسان قرار دارد و اصول و مباني فطري را در خود بروز و ظهور داده است. نمونه هاي عيني آن را قرآن در آسيه (س) و مريم دختر عمران(س) در ميان زنان و حضرت ابراهيم(ع) و ديگر پيامبران(ع) در ميان مردان مطرح مي كند. در اين ميان پيامبر اكرم(ص) الگوي برتر در ميان مردان است و در حوزه همسري بهترين و كامل ترين ايشان به شمار مي آيد.
در آيات و سوره هاي چندي به الگوي ديگري به عنوان خانواده برتر و نمونه اشاره شده است كه از هر نظر در كمال بينشي و نگرشي و رفتاري هستند. اين خانواده كه در سوره هل اتي (الانسان) به عنوان خانواده كامل و راستين ومحبوب خدا مطرح شده است، همان خانواده علوي است كه تركيبي از انسان هاي معصوم و كامل است كه در آيه تطهير به كمال و محبوبيت ايشان اشاره شده است.
خانواده علوي از هر لحاظ الگوي كامل در حوزه انتخاب همسر و زندگي و پدر ومادري و فرزندي است. فرزندان همه به گونه اي تربيت شده اند كه بهتر از ايشان نمي توان يافت. از اين رو افزون بر آن چه در اين نوشتار بدان پرداخته مي شود شايسته بلكه بايسته است تا با گردآوري و مطالعه زندگي و سيره ايشان در منابع و كتابهاي ديگر همه ابعاد زندگي خانواده نمونه به دست آيد و براساس اين الگوهاي رفتاري عمل شود.
زن و مرد، مكمل یك ديگرند
قرآن زندگي خانوادگي را بهترين و كامل ترين نوع زندگي برمي شمارد و آن را براساس فطرت و غريزه طبيعي انسان مي داند و هرگونه زندگي در بيرون از چارچوب زندگي خانوادگي را زندگي ناقص و معيوب قلمداد مي كند، زيرا در تحليل قرآني از همان آغاز آفرينش مرد، جفت و زوجي براي همسري وي از نفس و جانش آفريده شده كه افزون بر نيازهاي روحي و رواني و جنسي، زمينه تكامل و كمال يك ديگر را فراهم مي آورند.
زن و مرد در تحليل قرآني موجود مستقل هستند و از روح و روان جداگانه برخوردار مي باشند، از اين رو هر كسي مي بايست پاسخ گوي رفتار و كردار و افكار خويش باشد و هركسي بار خويش بر دوش مي كشد و در قيامت زن و مرد هر يك جداگانه داراي اراده و خواسته هاي مستقل خواهند بود و مجازات و پاداش مستقلي مي گيرند اما با اين وجود در زندگي دنيوي به گونه اي آفريده شده اند كه بايد مكمل يك ديگر باشند. به سخن ديگر زن و مرد در زندگي خلقي و دنيوي خويش موجوداتي وابسته به يك ديگر هستند و مرد به عنوان قوام و ستون زن و همسر خويش شناخته مي شود كه بدان تكيه كرده به كمال خويش مي رسد.
از اين رو در تحليل قرآن از زن در دنيا به عنوان جفت و همسر مرد ياد مي شود كه بايد با تكيه بر مرد و قواميت او به كمال خويش دست يابد. اين گونه است كه زن و مرد به عنوان همسران مي بايست در كنار هم باشند تا به كمال لايق و شايسته خويش برسند وگرنه دچار نقص و كمبود و عيب خواهند بود.
همسر خوب، خير برتر
بر اين اساس قرآن همسر خوب و نيكو و زندگي خانوادگي را خير مي شمارد. (نساء آيه 19) و در آيه 221 سوره بقره همسران مؤمن را به عنوان خير برتر از هر همسر ديگر مي شمارد؛ زيرا زن مؤمن به جهت ايمان و رفتارهاي برخاسته از آن مي تواند مرد را به كمال خويش برساند ولي زن مشرك به جهت شرك و باورهاي نادرست كه در كردارها و رفتارهاي او نيز نمود خواهد يافت دست كم سد راه تكامل همسر خويش خواهد بود اگر گفته نشود كه عامل گمراهي و يا تغيير رفتاري همسر مؤمن خود نيز خواهد شد. در حقيقت همسر مؤمن، خير است و موجبات تكامل و آرامش و آسايش شخص را فراهم مي كند.
بنابراين انسان اگر بخواهد به كمال برسد و از مواهب دنيا براي دست يابي به تكامل و كمال و حتي آسايش و آرامش دنيوي بهره برد مي بايست همسري را انتخاب كند كه زمينه رشد و تكامل و آسايش او را فراهم آورد و آرامش را در خانه اش جاي دهد. چنين همسري را مي توان در ميان زنان و مردان مؤمن يافت.
در آيات قرآني به مسئله انتخاب زن مؤمن اشاره مي شود؛ زيرا به طور طبيعي در ميان عربها و حتي بسياري از اقوام جهان، انتخاب همسر از سوي مردان بوده و هست و زنان بيش تر پس از خواستگاري به پذيرش آن روي مي آورند. از اين رو هرگونه پذيرش، مربوط به زنان و دختران است ولي خواستگاري و انتخاب نخست، به عهده پسران و مردان مي باشد؛ بر اين اساس در آيات قرآن به مسئله انتخاب زن خوب و مؤمن اشاره شده است ولي مي توان از اين به دست آورد كه انتخاب در هر حال دو سويه است و زنان و مردان مؤمن مي بايست همسري مؤمن برگزيند.
زيبائي همسر، شرط مهم اما نه ضروري
قرآن به اين مسئله طبيعي نيز اشاره مي كند كه انسان ها موجوداتي هستند كه زيبايي را مي پسندند و بدان گرايش دارند. زيبايي خواهي و زيبارويي جويي از امور طبيعي و غريزي بشر است. قرآن با شناخت مساله علاقه ها و گرايش هاي بشر به اين نكته اشاره مي كند كه زيبايي هر چند ملاك و معياري مهم در انتخاب همسر است ولي نبايد زندگي خود را تحت الشعاع آن قرار داد.
البته به نظر مي رسد كه اصل زيبايي در آيات انكار نشده و از مردان و زنان خواسته شده كه همسري انتخاب كنند كه از نظر ايشان زيبا باشد.
در حقيقت اصل زيبايي هرگز مورد انكار قرآن و آيات آن قرار نگرفته و نوعي خلط و اشتباه در اين جا پيش آمده است؛ زيرا آن چه از آيات فهميده مي شود اين است كه انسان هر گاه ميان زيبارو و زيبارويان شگفت انگيز قرار گرفت مي بايست در اين جا ملاك و معيار را ايمان قرار دهد.
اصل آن است كه شخص همسري زيبارو از نظر خويش برگزيند ولي هرگاه همسري را يافت كه زيبايي شگفت انگيزي دارد ولي كافر و مشرك و يا انساني غيرمتعادل اخلاقي و فكري است بايد زيبارو را برگزيند و زيبارويان شگفت انگيز را به كناري نهد. (بقره آيه 221)
پس مي توان گفت كه در تحليل قرآن هرگز از شخص خواسته نشده كه همسري زشت از نظر خود را به همسري برگزيند هر چند كه مؤمن باشد؛ بلكه از وي خواسته شده كه هرگاه ميان دو شخص زيباي مومن و زيباروي شگفت انگيز غيرمومن قرار گرفت، زيباروي مومن را برگزيند.
به سخن ديگر از آن جايي كه مردان و زنان زيباروي شگفت انگيز به ويژه زنان شگفت انگيز، دل و ايمان مردان را مي ربايند و ممكن است شخص، كنترل و مهار خويش را از دست دهد، لذا از مردان خواسته شده كه خود را كنترل كنند و چشم از اين زيبارويان شگفت انگيز فرو بندند و به همان زنان مومن زيباروي بسنده نمايند.
به هر حال انسان به طور طبيعي گرايش به زيبايي دارد و هر كسي براي ازدواج بايد همسري برگزيند كه از نظر وي زيبا باشد هر چند كه از نظر خيلي ها زيبا جلوه نكند با اينكه در تعريف علمي زيبايي به مساله سازواري و همانندي ميان اجزا اشاره مي شود ولي هر كسي دقيقاً همان چيز را زيبا نمي داند كه ديگري مي داند. به سخن ديگر زيبايي امري نسبي است و انسان مي بايست دست كم زيبايي را ازنظر خود حل كند و شخصي را انتخاب كند كه اين معيار را داشته باشد. حال اگر زيبارويان شگفت انگيزي را نيز با ديگر معيارها چون ايمان يافت چه بهتر كه با آنان ازدواج كند.
معيارهاي يك همسر نيكو و شايسته از نظر قرآن
قرآن براي همسري كه بتوان وي را خير و نيكو دانست معيارهايي را بيان مي كند. يكي از مهم ترين اين معيارها غير از حسن و زيبارويي (بقره آيه 221 و احزاب آيه 52) ايمان به خدا (بقره آيه 221 و تحريم آيه 5) است؛ زيرا انسان بي ايمان، باوري به رفتارهاي اخلاقي و دور از شئونات زناشويي نخواهد داشت و چون به قيامت و حساب و كتاب عقيده ندارد ممكن است به شوهر خيانت كند و با ديگري جمع شود. و لذا هم در زندگي خصوصي و هم در زندگي اجتماعي و تربيت فرزندان بر پايه اصول ايماني خيانت مي كند و زندگي خانوادگي را به تباهي مي كشاند.
معيار ديگري كه قرآن در همسران به عنوان خير مطرح مي كند اطاعت از فرمان هاي خداوند است. (تحريم آيه 5) همسري كه مطيع فرمان هاي الهي است در حقيقت كاري برخلاف اصول اخلاقي و هنجاري انجام نمي دهد و در مسير تكاملي حركت مي كند.
تسليم در برابر خدا و نيز شوهر (تحريم آيه 5) از ملاك هاي همسر نيكو و خير است. زني كه در برابر شوهر تسليم است مي تواند زندگي خوبي را فراهم آورد؛ زيرا در هر مجموعه اي يكي مي بايست رهبر و ديگري فرمانبر باشد وگرنه همواره تضاد رفتاري پيش خواهد آمد و هر كسي راهي را مي رود كه مخالف ديگري است و در نتيجه آرامش از خانه و زندگي سلب مي شود.
دوشيزه بودن از ملاك هاي همسر برتر و نيكو است. (تحريم آيه 5) از اين رو در بهشت به مردان بشارت داده مي شود كه با زنان و حوريان سيه چشمي ازدواج مي كنند كه هرگز از سوي جن و انسي مورد تصرف قرار نگرفته اند و همواره دوشيزه هستند.
دوشيزه بودن دختر موجب مي شود تا شخص ارتباط سالمي با همسر برقرار كند و تنها محبت و عشق او در دلش جاي گيرد. ارتباط با ديگري موجب مي شود كه سلامت زندگي به خطر بيافتد. اصولا مردان به دوشيزگان متمايل هستند و مايلند همه وجود زن در اختيار آنان باشد.
البته همانند مساله زيبارويان و زيبارويان شگفت انگيز در اين جا اگر مردي با دو مورد مواجه شود كه يكي دوشيزه هرزه گو و ديگري بيوه زن رازنگه دار باشد بايد بيوه را مقدم دارد (تحريم آيه 3 و 5)
از اين جا دانسته مي شود كه زن خير و نيكو زني است كه رازدار مي باشد. از اين رو برتري ازدواج با زنان بيوه بر ازدواج با زنان فاش كننده رازهاي همسران، در آيات قرآن بيان شده است.(همان)
توبه از گناهان (تحريم آيه 5)، دعوت به بهشت و دور شدن از دوزخ (بقره آيه 221)، دعوت به آمرزش خواهي و استغفار (همان)، روزه داري (تحريم آيه 5)، عبادت خدا (همان) و هجرت همراه همسر براي حفظ ايمان (تحريم آيه 5) از ديگر ملاك هاي همسر خير و برتر در آيات قرآني است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید