حقايق طاقت فرساي زندگي روزمره، فضاي کمي براي خوش بيني باقي مي گذارد. خبرهاي متفاوت به اين دليل بر سر زبان ها مي افتند که نشانه هايي از اعمال خشونت، و خون و خونريزي در آنها وجود دارد. در مورد بحران غذايي در آفريقا ميشنويم، همه روزه افرادي بدون هيچ دليل خاصي در خيابان هاي کشورهاي مختلف کشته ميشوند، سوء استفاده هاي جنسي از کودکان هر روز افزايش پيدا مي کند، و فاجعه هاي هواشناسي با گرم شدن جهاني کره زمين وخيم تر مي شوند. هزينه هاي درماني با سرعتي بيش از يک جت بالا مي روند و در صحبت هاي روزمره کودکان شاهد بي حرمتي ها و دشنام دادن هاي بيشتري هستيم. با چنين وضعيت منفي که ايجاد شده، تعجبي ندارد که سازمان آمارگيري آمريکا اعلام مي کند از هر 10 نفر يک نفر به افسردگي مبتلاست.
خود شما هم ممکن است با خواندن پاراگراف اول دچار ياس و افسردگي شويد. اما صبر کنيد! هنوز جاي اميدواري باقي است؛ در اين دنيا چيزي به نام "هوش خوش بيني" نيز وجود دارد. اين نوع خوش بيني هيچ يک از حقايق تلخ دنياي امروزي را انکار نمي کند، بلکه به دنبال يافتن راهي براي مقابله با مشکلات است. "مارتين سليگمن" که کار اصلي زندگي خود را بررسي و مطالعه بر روي خوش بيني و شادي قرار داده، معتقد است که مي توان هنر خوش بيني را آموزش ديد و ياد گرفت.
اين مراحل پايه اي را در نظر بگيريد:
1- بر روي چيزي تمرکز کنيد که قدرت کنترل آنرا داشته باشيد. خود را درگير مسائلي که از عهده تان خارج است نکنيد. شايد نتوانيد گرم شدن کره زمين را کنترل کنيد، اما ميتوانيد در مصرف انرژي صرفه جويي کنيد. شايد نتوانيد کل سيستم شرکت را کامپيوتري کنيد، اما مي توانيد خودتان را با مهارت هاي عرضه و تقاضا مدرن مجهز کنيد.
2- وقايع را ارزيابي کرده و از متهم کردن خود دست برداريد. هميشه يک راه ديگر براي نگاه کردن به شرايط و موقعيت هاي مختلف وجود دارد. "لغو سفر هوايي باعث شد من به ملاقات مهمي که برنامه ريزي کرده بودم نرسم." کاري است که شده؛ تنها کاري که از دستتان بر مي آيد اين است که ببينيد چه کاري را مي توانيد جايگزين آن امر کنسل شده بکنيد.
3- به اندازه "کافي" فکر کنيد. زمانيکه توجه خود را به نداشته هاي معطوف مي کنيم، به راحتي از فکر کردن به چيزهايي که داريم محروم مي شويم. به عنوان مثال اگر در حال خواند اين مقاله هستيد مي توانيد به خود بگوييد به اندازه کافي وقت، هوش و ذکاوت داريد و به کامپيوتر و اينترنت هم دسترسي داريد.
4- به دنبال جمع آوري واکنش هاي خوش بينانه باشيد. مانند يک کشاوزر که از زمين زراعي خود مراقبت مي کند شما هم وظيفه داريد تا از خوش بيني خود مراقبت کرده آنرا آبياري کنيد، غذا بدهيد و در صورت لزوم حرص نماييد. همه ما در زندگي خود شاهد روزهايي بوديم که بدبيني به سراغمان آمده، هميشه بايد با حقيقت مواجه شويد و مراقب باشيد تا تخيل و تفکرات پوچ و منفي ذهنتان را اشغال نکنند. حدس و گمان را کنار بگذاريد و با مسائل و مشکلات خود منطقي برخورد کنيد. از خود بپرسيد توانايي انجام چه کارهايي را داريد تا با پاسخ به آن احساس قدرت بيشتري در وجودتان ايجاد شود. بايد به حقايق رجوع کنيد و به دنبال گزينه هاي متفاوت باشيد تا خداي نکرده به دام مطلبي که اکساندر گراهام بل به ما اخطار داده نيفتيم: "آنقدر به يک در بسته خيره نشويد تا دري را که باز است از خاطر ببريد."
5- به قدرت نسل آينده توجه کنيد. کودکاني که از پدر و مادرهاي افسرده متولد ميشوند گرايش بيشتري به افسردگي دارند. کودکاني که داراي والدين خوش بين هستند، خودشان نيز بالطبع خوش بين تر هستند. شما کدام گروه را انتخاب مي کنيد؟
البته بايد توجه داشته باشيد که حتي اگر والدين شما منفي گرا بودند، خودتان بايد مصمم شويد که بد بيني را کنار بگذاريد و افکار منفي را از خود دور کنيد. بله شايد انجام اين کار قدري دشوار باشد اما اگر قدري تمرين کنيد، خوش بيني به مرور زمان ملکه ذهنتان خواهد شد.
سرانجام بايد اظهار داشت که هوش خوش بين به درستي مي داند که تغيير و بي نظمي غير قابل اجتناب است و بايد از آن مانند ساير موانع عبور کرد. در زمان بروز چنين شرايطي بايد هر اقدامي که از دستتان بر مي آيد انجام دهيد؛ همين که مستعد تلاش کردن باشيد، کفايت مي کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید