در این مقاله، راهکارهایی برای جوانانی که قصد ازدواج دارند، ارائه گردیده که با توجه به آن و البته با قرار دادن آن در متن زندگی خود به گفتوشنودی منطقی در نشست خواستگاری بپردازند:
- بهصورت کلی از خود، گذشته و حال خویش صحبت کنید و از همسر احتمالی خود نیز تقاضا کنید که بهطور متقابل از خود بگوید. (به جزئیات نپردازید.)
اولین نمایی که یک فرد از خود میدهد، تصویری است که او از خود دارد، ببینید آیا این تصویر را میپسندید؟ آیا میان گذشته و حال او تغییری مثبت مشاهده میکنید و آیا این تصویر با آنچه شما از او در ذهن دارید و از همسر آیندهتان انتظار دارید، مطابقت دارد؟
- از او سؤال کنید که هدفش از ازدواج چیست؟
ازدواج، یک تعامل چندجانبه است و هدف فردی را جوابگو نیست. اگر مرد یا زنی فقط برای فرار از تنهایی، امرار معاش و یا نیاز جنسی و... به ازدواج تن دهد، در راه پرخطری گام نهاده است. او بهطور دقیق باید بداند که همسرش، دوست او نیست و فراتر از یک دوست و یا یک حمایتکنندهی مالی در زندگیاش ارزش دارد.
- احساس مسئولیتپذیری او را بسنجید:
میتوانید با سؤالهایی در ارتباط با خانواده و یا دوستان و همکارانش و اینکه در چه مواقعی با آنان بیشتر ارتباط دارد (شادی یا غم) آگاه شوید که او نسبت به کسانی که دوستشان دارد تا چه حد احساس مسؤولیت میکند و در مواقع اضطراری، اولویتها را برای خود در نظر میگیرد یا عزیزانش؟ این سؤال را از خود نیز بپرسید.
بهتر است از طرح پرسشهای کلی خودداری کنید. پرسشهای کلی اغلب شما را به هدف نمیرساند. دریافت پاسخهای کلی در برابر سؤالات کلی چشم انداز روشنی به شما نمیدهد و رفتارها و ویژگیها در ابهام باقی میماند. بهعنوان یک اصل اساسی, مهم این است که شما ابعاد زندگی و میزان اهمیت هر بعد را برای خود سطح بندی کنید.
- اعتماد او را به جامعه و اطرافیانش بررسی کنید:
شک، بدبینی و بیاعتمادی، پایههای لرزانی را در زندگی زناشویی بنیان مینهند. دیدگاه خوشبین و امیدوارانه به آینده، زیربنایی برای تلاش مداوم است. پنجرهی نگاه او را نسبت به جامعه و اطرافیانش ارزیابی نمایید. آنانی که از سرنوشت گله دارند، در حقیقت از خود گلهمندند و نمیتوانند نسبت به اطرافیان خویش، خوشبین باشند.
- هماهنگیهای سلیقهای همدیگر را مقایسه کنید:
زندگی مشترک، نیاز به همکاری، همفکری و همدلی دارد که در صورت درک متقابل، امکانپذیر میباشد. برای این همآوایی، بهتر است که بهصورت نسبی، سلیقههایتان در یک راستا باشد. پس سلیقههای خود را بازگو و نظرهای او را جویا شوید.
- از وضعیت اقتصادی همسر احتمالیتان آگاه شوید:
از مهمترین موارد مشکلزا در روابط زوجها، عدم شناخت کافی از وضعیت مالی یکدیگر میباشد. مهم این است که از هماکنون بدانید که در آینده، خود را باید در چه سطح اقتصادی قرار دهید تا قصری خیالی برای خود تصور نکنید. در رابطه با این گزینه، بهگونهای شفاف گفتوگو کنید. مهم این است که وضعیت مالی همسر شما اکنون در چه سطحی است نه در آینده.
- نظر او را در ارتباط با تشریک مساعی جویا شوید:
اگر کسی که با او ازدواج میکنید، دیدگاهی افقی به شما داشته باشد و از بالا به شما نگاه نکند، از شما در کارهایش مشورت خواهد گرفت و شما در شادیها و مشکلهای یکدیگر سهیم میشوید و نسبت به نظرهای همدیگر جبههگیری نمیکنید.
- انعطاف پذیری:
این بند هم بسیار مهم است, ما باید با طرح سؤالاتی متوجه بشویم این فرد چقدر انعطاف پذیر است و میتواند تغییرات را قبول کند.
به این سؤال توجه کنید: ما آماده شدهایم که رأس ساعت 18 به یک مسافرت برویم, ناگهان تلفن زنگ میزند و یکی از اقوام که از شهرستان آمده, خواهان آدرس دقیق منزل ما است که به میهمانی ما بیاید, در این هنگام شما چهکار میکنید؟
شیوه پاسخگویی به این سؤال مهم است نه خود جواب. اگر فرد بگوید:"به آنها میگوییم برنامه مسافرت داریم و نمیتوانیم در خدمت شما باشیم." نشانه انعطاف ناپذیری است. اگر فرد بگوید:" به آنها میگوییم قدمتان روی چشم بفرمایید." این هم نشانه انعطاف ناپذیری است. درحالیکه فرد منعطف به راههای دیگر به غیر از بلی یا خیر نیز توجه دارد. برای مثال میگوید:" باید ببینیم سفر ما چقدر اهمیت دارد؟ آن فامیل کیست؟ ضرورت میهمانی آمدن او چیست؟ اهمیت رفتن به این سفر برای ما چقدر است؟" یعنی بررسی همه جوانب.
صفات شخصی و روانی:
افسردگی, پرخاشگری, اضطراب, وسواس, سوءظن, زودرنجی, کج خلقی, تنهایی, ترسها, سابقههای بستری و درمانی و ... جزو مهمترین مسائلی است که باید بررسی شود. بهتر است با نشانههای این اختلالات آشنا باشید و با سؤال و دقت در نشانهها اگر مشکلی وجود دارد به آن پی ببرید. همچنین صفاتی مانند خسیس بودن (حسابگر), ولخرج بودن (دست و دل باز), بیخیال بودن (اجتماعی بودن), منزوی و بیعلاقه به تفریح بودن (اهل تفکر و مطالعه بودن), پیگیر بودن (سمج), سهل انگار بودن (سخت گیر نبودن), و...جزو مسائلی است که میتواند با مثالهای عملیاتی پرسیده شود. برای مثال از او سؤال کنید شما بیشتر حسابگر هستید یا دست و دل باز؟ تا فرد هر کدام را انتخاب کرد احساس بدی نداشته باشد.
- دربارهی کسانی که برای شما و او مهماند، با یکدیگر صحبت کنید:
اگر در آغاز زندگی مشترک، اهمیتی که برای خانواده و دوستان خود به نسبت اولویت قائلید را مطرح کنید، در طول زندگی از روابط صمیمانهی او با گروهی از افراد نخواهید رنجید. حد و حدود این اهمیت را سؤال کنید و دربارهی خود نیز اولویتهایتان را مطرح کنید.
میزان استقلال یا وابستگی فرد
مثالهایی فرضی بزنید که برای مثال شما دوست دارید در شهر دیگری زندگی کنید و نظر او را جویا شوید؟ سؤالهای فرضی مطرح کنید که مادر و پدر شما یا پدر و مادر وی توصیهای به شما دارند, شما باید چگونه با آنها برخورد کنید. یا سؤالهایی از این قبیل: فکر میکنید هر چند روز یکبار باید به خانوادههایمان یا اقوام خود سر بزنیم؟
- حریمشناسی و احترام را در رفتار او جستوجو نمایید:
احترام زوجها در زندگی برای یکدیگر و عدم حرمتشکنی، مانع کدورتهای کوچک خواهد شد. آجرهای بیاحترامی را اگر به سمت یکدیگر نشانه بگیرید، پس از مدتی خانهای وسیع از کینه و دلسردی ساخته خواهد شد. باید پذیرفت که هر انسانی، منحصربهفرد است و حریم خود را دارد. از او دامنهی اعتدال حرمت را برای همسرش سؤال کنید و خود نیز در این مورد نظر دهید.
- نظر او را در مورد پیشرفت و رشد در طول زندگی سؤال کنید:
همسران میبایستی بستر نرم و مناسبی برای رشد و پیشرفت روزافزون یکدیگر باشند تا بهموازات یکدیگر تعالی یابند و راکد نمانند. گاه لازم است که یکی از زوجها به ادامهی تحصیل، یادگیری هنر و یا زندگی در شهری دورافتاده بپردازد، همراهی در این مواقع، ضروری است.
- خواستههای موردنظر خود را بدون شرم، بازگو کنید:
اگر ازدواج در این مقطع سرنگیرد، بهتر از این است که در مرحلههای بعدی، وقتی هزینههای عاطفی و اقتصادی بسیاری برای آن انجام شد، به هم بخورد. ملاکها، ارزشها، خواستهها، توقعها و تفکرهای خود را بدون شرم بیان کنید تا تصمیم شما از روی منطق باشد و زندگیتان را با کسی سهیم شوید که بر شما بیفزاید نه اینکه از داشتههایتان بکاهد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید