حوصله نداری 70 ثانیه پشت چراغقرمز منتظر بمانی، ثانیهشمار هنوز به 30 نرسیده، گازش را میگیری و به بهانه اینکه چهارراه ترافیک زیادی ندارد، بهسرعت از چراغقرمز عبور میکنی. احتمالاً ته دلت هم خوشحالی که زرنگی کردی و بیخیال، قانون را زیر پا گذاشتی... و این داستان ادامه دارد!
اگر نگوییم همه، با تأسف فراوان بسیاری از ما به همین سادگی، کار «غیرقانونی» میکنیم و تازه بهجای آنکه وجدان درد (!) بگیریم و کمی به خودمان بیاییم، به توجیه بافی متوسل میشویم و هر جور شده خود را از دایره متخلفان نجات میدهیم!
جالب اینجاست که اگر گاهی خودمان مجبور به تبعیت از قوانین و هنجارها باشیم و در آن حال ناگهان کسی را ببینیم که قوانین را زیر پا گذاشته است، در دل خود افسوس میخوریم که چرا اینقدر همه بیقانون شدهاند و کسی به کسی نیست؟!
همه ما لااقل در حد حرف و شعار، احترام به قوانین و مراعات حقوق دیگران را لازم و ضروری میدانیم و حاضریم دراینباره ساعتها صحبت کنیم اما چرا هنگام اجرا کم میآوریم و یکجورهایی بار و ننگمان میشود که لحظهای ذهنمان را متمرکز کنیم و بهدرستی یا نادرستی کارهایمان و عواقب آنها بیندیشیم.
یکی از پیشزمینههای وقوع این قانونشکنیها درصحنه اجتماعی بیتفاوتی است. مولای متقیان؟ فرمودهاند «اگر نسبت بهخوبی و بدی رفتار دیگران بیتفاوت باشیم، بدکار برای بدی کردنش جرئت مییابد و نیکوکار از رفتار خوبش دلسرد میشود.»
منظور از «دیگران» در این فرمایش زیبا میتواند شخص خود ما باشد، یا پدر و برادرمان، یا دوست یا فلان رانندهای که اصلاً نمیشناسیمش و به خاطر نادیده گرفتن مقررات راهنمایی و رانندگی، از او تنفر داریم یا...
به اوضاعواحوال دوروبرتان نگاه کنید انگار گرد «بیتفاوتی» را بر جامعه ریختهاند که ککمان نمیگزد و همه نسبت به بیقانونیها، هنجارشکنیها و تخلفات، لحظهبهلحظه «به من چه» و «به تو چه» سر میدهیم! البته این بیتفاوتی را نباید به همه تعمیم داد هنوز هستند کسانی که بر مبنای اصل 8 قانون اساسی و بر پایه تکلیف دینی و ملی، نسبت به هنجارشکنیهای مذهبی و اجتماعی و... حساس هستند. هرچند در اقلیت باشند اما خب بالاخره همین اندک حساسیتها هم در این وضعیت، غنیمت است و باید امیدوار بود که اولاً گستره بیشتری بگیرد و ثانیاً به مانعی بزرگ بر سر راه قانونشکنیهای آتی در عرصه زندگی اجتماعی تبدیل شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید