انسان هر روز باید به خود سفارش کند کهای انسان مراقب زبان خود باش، زیرا این عضو بسیار حساس و سرنوشتساز است هم میتواند تو را به اوج قلّه سعادت و خوشبختی برساند، بهگونهای که در دنیا و آخرت از آثار بسیار ارزشمند آن بهرهمند شوی و سرنوشتی زیبا و نورانی را برای خود رقم بزنی و هم میتواند تو را از قلّه رفیع انسانیت و خوشبختی به زیر کشیده و در ردیف پستترین موجودات عالم قرار داده و سیاهترین سرنوشت را در زندگی برای تو به بار آورد.
1- توجه کامل نمودن به خطرات زبان
انسان هر روز باید به خود سفارش کند کهای انسان مراقب زبان خود باش، زیرا این عضو بسیار حساس و سرنوشتساز است هم میتواند تو را به اوج قلّه سعادت و خوشبختی برساند، بهگونهای که در دنیا و آخرت از آثار بسیار ارزشمند آن بهرهمند شوی و سرنوشتی زیبا و نورانی را برای خود رقم بزنی و هم میتواند تو را از قلّه رفیع انسانیت و خوشبختی به زیر کشیده و در ردیف پستترین موجودات عالم قرار داده و سیاهترین سرنوشت را در زندگی برای تو به بار آورد.
زبان چون سگ درنده است که همواره در پی دریدن است امّا نه دریدن جسم و تن بلکه دریدن لباس سعادت و خوشبختی، عزت و حیثیت و آبروی انسان. پس همیشه مراقب آن باش که با طناب آن در چاه گمراهی و هلاکت ابدی واقع نشوی.
2- سکوت نمودن
انسان هرقدر کمتر حرف بزند، کمتر در زندگی دچار خطا و لغزش میشود، تمرین سکوت به انسان این قدرت را میدهد که بتواند اختیار زبانش را داشته باشد بهگونهای که سخنی به ناحق و ناشایست نگوید.
جناب لقمان در یکی از سفارشهای خویش به فرزندش میفرماید: (یا بنیان کُنتَ زَعَمتَ اَنَّ الکلامَ مِن فضةٍ فانّ السکوتَ مِن ذَهَبٍ)1؛ ای فرزندم اگر گمان میکنی که سخن گفتن نقره است، همانا سکوت طلا است.
انسان هرقدر کمتر حرف بزند، کمتر در زندگی دچار خطا و لغزش میشود، تمرین سکوت به انسان این قدرت را میدهد که بتواند اختیار زبانش را داشته باشد بهگونهای که سخنی به ناحق و ناشایست نگوید
و نیز حضرت داود به فرزندش حضرت سلیمان در یکی از سفارشات خویش میفرماید: (فرزندم بر تو باد سکوت طولانی، زیرا پشیمانی بر طولانی شدن سکوت، بهتر است از اینکه بارها از زیادی سخن پشیمان شوی)2
بیان نورانی حضرت داود و جناب لقمان، حاکی از نقش فوقالعاده مهم سکوت در حفظ سعادت و نجات ابدی انسان دارد.
در پایان این بخش تذکر این نکته ضروری است که مراد از سکوت این نیست که انسان برای همیشه مهر خاموشی بر دهان بزند و سخن نگوید زیرا بسیاری از مسائل مهم زندگی اعم از مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، عبادی و غیر عبادی از طریق سخن گفتن انجام میشود، بلکه منظور از سکوت نمودن آن است که انسان در سخن گفتن به حدّ ضرورت و لزوم اکتفا نماید و از سخنان بیهوده و بیارزش پرهیز نماید.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این باره میفرماید: (الکلام کالدواء قلیله ینفع و کثیره قاتل)3؛ سخن گفتن مانند دارو است که اندکش مفید و زیادش کشنده است.
3- فکر و اندیشه قبل از سخن گفتن
برای اینکه انسان از خطرات مهلک زبان در امان بماند، ابتدا باید در مورد سخنی که میخواهد بگوید فکر نماید که آیا سخن سودمندی هست یا خیر؟ خدا راضی هست یا خیر؟ و بعد از اینکه اطمینان خاطر به سلامت آن پیدا نمود، آن را به زبان آورد.
امام حسن عسکری (علیهالسلام) در این باره میفرماید: (قلب الاحمق فی فمه و فم الحکیم فی قلبه)4؛ عقل انسان احمق در دهان اوست و دهان انسان دانا و حکیم در عقل اوست. (یعنی انسان احمق قبل از اینکه فکر کند، سخن میگوید برعکس انسان دانا که قبل از سخن گفتن تفکر میکند)
تأملکنان در خطا و صواب
به از ژاژخایان حاضرجواب
در پایان دست نیاز به سوی درگاه الهی بلند نموده و از آن قدرت بیهمتا در جهت حفظ و کنترل زبان کمک و یاری میجوییم، امید است که به دعای خیر امام عاشقان، امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)، مدد الهی شامل حال ما بندگان سراپا نیاز شود.
پینوشتها:
1- کافی، ج 2، ص 114
2- وسائل الشیعه، ج 12، ص 186
3- غررالحکم، باب قلة الکلام و آثارها، ص 211، ج 4081
4- بحارالانوار، ج 75، ص 374
مهدی صفری
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید