خانواده در تفکر اسلامی جایگاهی بسیار رفیع دارد. برخی از امور درخانواده مهم هستند؛ ولی مهمتر از تمامی امور که نمیتوان جایگاه آن را از نظر اهمیت مشخص کرد، تربیت دینی فرزندان است. تربیت دینی در خانواده جوانه میزند و در اجتماع ثمر میدهد. مقالهای که خواهید خواند به بررسی دیدگاه تربیتی فرزندان از جنبههای عمیق قرآنی و احادیث حضرات معصومین علیهم السلام پرداخته و نقش خانواده در تربیت فرزندان را با این نگاه کاویده است.
فضه جریان قلم
با توجه به ارزش و قداست خانواده در مییابیم که: خانه، اولین مدرسهٔ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایههای اخلاقی خود را پیریزی میکند. در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را فراگرفته و زیربنای اخلاقی او شکل میگیرد. کودک مثال نهال تازهای است که هر طور او را پرورش دهیم، رشد میکند و نیز آنچه را که بطور منظم در محیط خانه میبیند، نسبت به آن انس پیدا میکند. مشاهده آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در شبانهروز بطور منظم از طرف بزرگترها در محیط خانه رخ میدهد، در ذهن و روان کودک نقش میبندد.
با توجه به حس تقلیــد کودک، مشاهده میشود که او با شروع سال دوم زندگی، از حرکــات والدین تقلیــد میکند. اگر انجـام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودکان میافزاید. وقتی مادر چادر نماز بر سر میگذارد و به نماز میایستد، دختر 4 ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روســـری خود رفته و آن را بر سر میکشد و مانند مادرش به رکوع و سجود میرود.
اگر مادر پس از اتمام نماز یک شکلات یا هدیه به کودک دهد، سبب تقویت روحیه نماز خواندن در کودک میشود. وقتی کودک بزرگتر میشود، از رفتن به کلاسهای مذهبیای که بصورت قصه و زبان ساده دین را توضیح دهد، استقبال میکند. بنابراین به والدین توصیه میشود زندگی انبیاء و داستانهایی در مورد نماز را برای کودک خود بازگو کنند.
وقتی کودک خردسال بر اساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجود میرود و حرکات و افعال یک نمازگزار را انجام میدهــد و بر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند میشود، میتوان اقامه نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشـید. والدینی که اهل عبادت و نمـاز هسـتند، مواقعی که اقوام دور هم جمع میشوند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوش رویی، فرزندان خود را به نماز دعوت کنند. به تـــدریج این فـرضیه را میتوان از منـــزل به مسجد محل کشانید و بدین ترتـیب است که خانواده به نحو احسن میتواند فرزند خود را در گرایش به نماز یاری و کمک نماید.
قرآن میفرماید: "ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". "نماز انسان را از فحشاء و منکر باز میدارد."
(سورهٔ عنکبوت، آیهٔ 45)
در جای دیگر میفرماید: "اقم الصلاة لذکری". "نماز را برای یاد و توجه من به پا دار."
(سورهٔ طه، آیهٔ 14)
و در جای دیگر میفرماید: "و انما للکبیرة الاعلی الخاشعین". "نماز بار سنگینی است مگر برای افراد خاشع."
(سورهٔ بقره، آیهٔ 45)
پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودهاند:
"رکعتان من عالم خیر من سبعی رکعة من جاهل". "دو رکعت نماز عالم، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است."
در حدیث است: "نماز را در وقتش چنان بخوان که گویا آخرین نماز توست و تو بعد از نماز با دنیا خداحافظی میکنی."
(بحار الانوار، ج/84، ص/223)
حضرت علی علیه السلام فرمودهاند:
"لاقربة بالوافل اذا اضرت بالفرائض". "هرگاه نمازی مستحب به نمازهای واجب ضرر برساند، آنگونه عبادت موجب قرب به خدا نخواهد بود."
(الحیاة، ج/1، ص/318) (پرتوی از اسرار نماز محسن قرائتی، ناشر: ستاد اقامه نماز، پائیز 1386، صحفه 26).
(مقدمه)
از آنجایی که روح پرستش از همان ابتدای خلقت انسان در نهاد او جای گرفت، انسان همواره به دنبال پناهگاه مطمئنی بود تا بتـواند به معبـود خویـش دست یابد. روح او خـدا را جستجـو کرد و در حال نماز خواندن، پی به خدا برد. الکسیس کارل فرانسوی مینویسد:
(نیایش در مرحلهٔ عالیتر خود از سطح درخواست و عرض حال، فراتر است.)
نماز به قدری فضیلت دارد که حتی زمانی که پیامبر (ص) صاحب کوثــر شد، برای تشکـر و قدردانی از خداوند متعال، راهی را جهت شکرگـــزاری از او طلبید. خداوند فرمود: نخست نمــاز بخوان و بعـد از آن قربانی کن و به مستمندان ده.
جنبههای تربیتی نماز، بخشی است که تاثیرات قابل مشاهده نماز را بیان میکنند. این تاثیرات عبارتند از:
1 ـ تهذیب اخلاق 2- روح خوشبینی 3- تکرار نمازها
اعمال مذکور در شبانهروز باعث بروز حالات معنوی در انسان نمازگزار میگردند.
در مورد اینکه چگونه کودک به نماز علاقه و گرایش داشته باشد و آن را انجام دهد، میبایست از ابتدای حیات کودک دقت لازم صورت گیرد. نوع انتخاب همسر نیز خود میتواند در زمان شکلگیری فرزند، نقش مهمی داشته باشد؛ چراکه کودک بیشترین ساعات خود را درخانه و با مادر سپری میکند. وقتی که این قضیه با دقت صورت گیــرد، کودک از همان سنین اولیه، تقلید اعمال دینی بویژه نماز را در رفتار پدر و مادر جویا میشود.
برخی از کودکان در سنین 2 الی 3 سالگی و برخی از 4 سالگی این حس را بروز میدهند. البته در 6 سالگی به عینیت میتوان آن را مشاهده کرد. زمان آغاز نماز خود سخنی جداگانه است. در خاندان اهل بیت (ع) کودکان از 5 سالگی نماز میخواندند؛ اما در افراد عادی کودکان باید از سنین 7 سالگی به خواندن نماز بپردازند. علت آن هم این است که کودکان تا سن 7 سالگی باید بازی کنند.
(ماهنامه پرورشی تربیت وزارت آموزش و پرورش، شماره 10 و 11، تابستان 1383، صفحه 19)
بنابراین ما خانوادهها باید سعی بر آن داشته باشیم که از همان اوان کودکی فرزندانمان را با نماز آشنا سازیم؛ زیرا سعادت و خوشبختی آنان مهمتـر از هر چیز، در خواندن نماز و عمل به دستورات آن است و به این آیه شریفه قـــرآن تمسک جوییم که:
"ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". و بدین ترتیب آیندهٔ فرزندانمان بیمه خواهد شد.
(روش تحقیق)
در این مقاله از روش (جمعآوری اطلاعات) کتابخانهای استفاده شده که با مراجعه به کتابخانهها، اطلاعات جمعآوری گردیده و علاوه بر اطلاعات طبقهبندی شده در میان متن و دو منبع (گفتار فلسفی کودک) اثر روان شاد فلسفی و نشریهٔ ماهنامهٔ پیوند سازمان مرکزی انجمن اولیاء و مربیان، آبان ماه 1385، شماره 325، صفحه 21، از مجلات: رشد ـ تربیت ـ پیوند که در کتابخانهٔ مدارس موجود بوده، مطالب و اطلاعات جمعآوری و سپس با استفاده از روش توصیفی جمعبندی گردید.
(محدودیتهای تحقیق)
ـ دسترسی مشکل به منابع موجود در کتابخانههای مختلف شهر و سختگیری مسئولین آن مکانها در امانت دادن کتابهای مختلف.
ـ کمبود دقت با توجه به گستردگی موضوع مقاله.
ـ وجود مشغلهٔ زیاد برای فرهنگیان بخصوص فرهنگیان خواهــر که چندین مسئولیت را در کنار هم دارند و فرصت کافی برای انجام بهتر تحقیق را ندارند.
(تعبیراتی از نماز در قرآن)
ـ نماز خواندن ارتباط با خدا پیدا کردن است.
ـ نماز به جهان ماورای طبیعت راه یافتن و به خداوند بزرگ ایمان داشتن و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آوردن است.
ـ نماز سخن گفتن با خدا و سرانجام به افکار و رفتار و کردار رنگ خدایی دادن است.
ـ نماز هر گونه عوامل اضطراب و دلهره را از بین برده و دل را از آرامش کامل برخوردار میسازد.
ـ نماز خود را ساختن و برای جنگیدن با دشمن آماده نمودن است.
ـ نماز یک وظیفهٔ ثابت و معین برای مؤمنان است.
ـ نماز انسان را در برابر گناه بیمه میکند و نیز زنگار گناه را از آیینهٔ دل میزداید.
ـ نماز عمل موثری برای مبازره با شرک و وسیلهای برای طرد هر گونه وسوسهٔ شیطانی از دل و جان آدمی است.
ـ نماز خواندن و بر آن شکیبایی و استقامت ورزیدن برای انسان و خانوادهٔ او مایهٔ پاکی، صفای قلب، تقویت روح و دوام یاد خداست.
ـ نماز سمبل پیوند با خالق است. قدرتمندان با تقوا، هرگز دست از آن برنمیدارند.
ـ نماز انسان را به تجارت آخرت که کساد در آن نیست، امیدوار میسازد.
ـ نماز ستون دین، پیوندخلق و خالق، مربی نفوس، معرج مؤمن و نهی کننده از فحشاء و منکر است.
ـ نمازگزارانی که به نماز خودشان تداوم میبخشند، بندگان شایستهٔ پروردگار هستند.
(روزنامه نگاه، شماره 282، نیمه اول آذر ماه 1385)
(اهمیت نماز و جایگاه آن در رفتار اولیاء خدا)
ـ حضـرت عیسی (ع) در گهواره فرمودند: خداوند مرا تا زنده هستم، به نمـــاز و زکــات سفارش کرده است.
(سورهٔ مریم، آیهٔ 31)
ـ امام حسین (ع) حتی در ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد.
ـ حضرت ابراهیم (ع) همسر و کودک خویش را در بیابانهای داغ مکه که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: خدایا تا نماز به پا دارند.
(سورهٔ ابراهیم، آیهٔ 37)
ـ پیشوایان معصوم ما علیهم السلام، هنگام نماز رنگ خود را میباختند و میفرمودند: وقــت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه خداوند متعال است.
(بحارالانوار، جلد 81)
ـ گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عـذاب جهنم میخوانند، اما امیرالمؤمنین علی (ع) نماز را نه برای تجارت یا سپری از آتش، بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت انجام میداد.
(نهج البلاغه، حکمت 237)
""" برای اهتمام به این برنامه سازنده، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که اطفال خود را قبل از بلوغ مثلاً از سن هشت سالگی به هر نحو که میتوانید وادار به نماز کنید و گاهی هــم به خاطـر بیاعتناییشان، از خود خشونت نشان دهید."""
(محسن قرائتی (پرتوی از اسرار نماز)، ناشر: ستاد اقامه نماز، پاییز 1383، صفحه 82)
(چگونه کودکانی متدین تربیت کنیم)
در ارتباط با تربیت دینی و رشد اخلاقی کودکان، باید خود والدین عامل به واجبات و دوری کننده از محرمات باشند. با زبان ساده و کودکانه و به تدریج، نگرش دینی مطلوب را در آنها بوجود آورند و توجـه آنها را به جهان آفرینش و آفرینندهٔ عالم جلب کنند. در این زمینه توجه به نکات زیـر ضروری به نظر میرسد:
1 ـ خانواده در تفکر اسلامی، جایگاهی بسیار رفیع دارد. برخی امور در خانواده مهم و بعضی اهماند؛ اما اموری است که با واژه اهم نیز نمیتوان جایگاه آن را معلوم کرد که از جملهٔ این امور تربیت دینی است. تربیت دینی قبل از عوامل دیگر از درون خانواده ریشه میگیرد و از طریق تاثیر گذاری خانواده تکوین مییابد.
2 ـ صفاتی که بویژه به وسیلهٔ مادر به فرزند منتقل میشود، اکتسابات بعدی او را در زندگی جهت میدهد، در واقع بخش سخن بر ذات و تکوین و نوع رحمی است که کودک در آن شکل پیدا کرده است.
3 ـ آغاز خلقت انسان که در کرهٔ زمین با خانواده شروع شده، در واقع نشانگر این است که خانواده رکن عالم هستی بوده و خانواده است که به کل هستی جهت میدهد.
"""از نکات فــوق در مییابیم که در طـول زندگی انسان، هیچ یک از نهادها، سازمانها و عوامل اثـرگذار بر انسان، نمیتوانند با خانواده و اثرگذاری آن بر کودک (انسان) برابری کنند. والـدین به اندازهٔ قابلیتها و شایستگیهای خود میتوانند محصول با ارزشی از جهات مختلف به خصوص رشــد دینی، تربیتی و اعتقادی به یادگار بگذراند. خداوند در قرآن به پاس این ارزش و اهمیت، حقوق والـدین را در کنـار توحید و خداشناسی قرار داده است."""
(سورهٔ اسراء، آیهٔ 24)
با توجه به ارزش و قداست خانواده در مییابیم که خانه اولین مدرسهٔ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریح بر اساس مشاهدات روزمره، پایههای اخلاقی خود را پی ریزی میکند.
در محیط خانه کودک تعالیم خـوب و بــد را فرا گرفته و به این ترتیب زیر بنای اخلاقی او شکل میگیـرد. کودک همانند نهال تازهای است که هر طور او را پرورش دهیم، همان گونه رشد مییابد.
(سادات محمد علی (رفتار والدین با فرزندان) انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، سال 1382)
خانه، پرورشگاه اطـفال است؛ بنابراین اگر والدین و سایر اعضای خانواده دارای روش صحیح و اخلاق نیک باشند، کودکان خوب و به دنبال آن انسانهای بزرگ، افــراد متعهد و فعال تربیت شده و به جامعه تحویل داده میشود و بالعکس. لازم به ذکر است که اسلام پدران و مادران را در امر تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خویش مسئول میداند.
پیامبر اکرم (ص) در اینباره میفرماید:
"ادبوا اولادکم فانکم مسئولون"."(سفینةالبحار ـ ماده ادب)"
حضرت علی (ع) نیز فرمودهاند:
"اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم." "بحارالانوار، جلد 23، صفحه 114"
تربیت دینی کودک در دوران قبل از دبستان، محدود به ایجاد انس به مسائل دینی است. به این معنا که کودک آنچه به طور منظم در محیط خانواده میبیند، نسبت به آن انس پیدا میکند و همین انس اولیــه، زمینه را بـرای پدید آمدن عادت و انجام فرایض دینی در مراحل بعــدی فــراهم میآورد.
مشاهدهٔ آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در هر شبانهروز به طور منظم از طرف بزرگترها در محیط خانه انجام میشود، در ذهن و روان کودک نقش میبندد و با توجه به حس تقلید در او، مشاهده میشود که کودک از سال دوم زندگی از حـرکات والدین تقلید میکند. اگر انجام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودک میافزاید.
همین تأثیرات روحی و خاطرات شیرین است که در آیندهٔ کودک و جهتگیری بعدی او بسیار مؤثر خواهد بود.
"""نکتهٔ قابل تأکید در اینجا این است که بنا به علایق دینی خود والدین، آنها نباید فرزندانشان را به زیـادهخواهی در این زمینه وا دارند. این یک روش صحیح نیست. بلکه بایــد زمینهٔ انجـام داوطلبانهٔ برخی آداب دینی را برای فرزندان خود فراهم کنند."""
(زرهانی/1385) در زمینهٔ رشد عواطف دینی کودکان، میتوان از ایجاد احساسات مذهبی در آنها استفاده کرد. احساسات مذهبی یکی از عمیقترین گرایشهای فطری در انسان است که اگر زمینهٔ شکوفایی دینی را با دلایل سادهای که برای فرزند قابل فهم باشد فراهم کنیم، قانع و راضی میشود.
هرگز نباید ذهن او را با استلالهایی که فراتر از درک ذهنی او هستند آشفته ساخت؛ زیرا ظرفیت ذهنی کودک از طریق ارائه دلایل مورد قبولش، جهان بینی او را شکل داده و بینش دینی او را هـدایت میکند.
(ملکی حسن (تعلیم و تربیت کودک و نوجوان)، تهران، انتشارات مدرسه)
(نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز)
کودک در خانه به دنیا میآید و اولین کسی که با او ارتباط مستمر برقرار میکند، مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانوادهاند. نوع اعتقادات و ملاک و معیارهای اخلاقی، خلقی و دینی از والدین به کودک منتقل میگردد.
کودک نظرات دینی و اعتقادی خانوادهاش را میپذیرد. ایمان دورهٔ کودکی با همهٔ پاکی و صفایش ایـن نقیصه را دارد که از آگاهی قوام با تجزیه و تحلیل، سرچشمه نگرفته است؛ بلکه بیشتر جنبهٔ انفعال و تأثیرپذیری از محیط را دارد و در حقیقت نوعی بازتاب است. با این وجود، تکوین و پیدایش اعتقادات و توأم آن، بستگی به نوع بینش و جهانبینیای دارد که درخانواده حاکم است.
به نظر نگارنده، سنگ بنای اولیهٔ ایجاد رغبت و انگیزه در گرایش کودک به اعتقادات و متصف شدن وی به مناط و ملاک اخلاقی، از نام و نامگذاری آغاز و در طول فرآیند رشد با تقلید، تقویت و با تشویق استمرار یافته و از مرحلهٔ نوجوانی به بعد براساس عقل و تفکر در عمق وجود فرد قوام مییابد. والدین باید برای فرزندان خود در راه سکونت، نامی نیکو انتخاب کنند.
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند:
وظیفهٔ پدر نسبت به فرزندش آن است که او را نیکو نام گذارد و به نیکی تربیت کند و به کاری شایسته بگمارد. توانایی کودک است و برایش مسـیر است، از او بپذیرید و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست، از او نخواهید و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکنید.
نتیجه اینکه انتقال ارزشها و مفاهیم اعتقادی و مذهبی به کودک، سبک و سیاق مخصوص به خود را میطلبد. به عنوان نمونه نمیتوان در اثبات وجود خدا برای کـــودک 10 ساله، اصل علیت (برهان استدلالی) را ارائه نمود؛ زیرا او هنوز به مرحلهٔ هوش انتزاعی نرسیده تا بتواند درک نماید و همچنین انجام فرایض مذهبی از جمله نماز که امروزه روشی را میطلبد که در خور سن و سال کودک باشد.
از نظرگاه علم روانشناسی، میتوان با استفاده از روشهای تقلید، تقویت، تشویق و یادگیری ضمنی و مشاهدهای و ارائهٔ الگوها، آداب و تکالیف مربوط به فریضهٔ مقدس «نماز» را به کودک آموخت.
(تقلید)
نظریه پردازان معاصر میگویند، تقلید پدیده ایست همگانی و مریوط به هر سنی. توانایی ایست که در ذات نوع بشر وجود دارد و یکی از عوامل موثر در رشد ذهنی نوع انسان، توانایی او در تقلید از دیگران است؛ زیرا تقلید، راه موثری برای یادگیری اعمال جدید است و کودکان بیشتر از سرمشقها یا رفتارهــای دیگران تقلید میکنند.
کودکان مایلند از عملی تقلید نمایند که مورد تأیید همه باشد. همین کودک وقتی وارد سومین سن زندگانی خود میشود، به جای تقلید از اعمال خاص، از اشخاص خاص تقلید میکند. وقتی مادر چادر نماز بر سرمیگذارد و به نماز میایستد، دختر بچهٔ پنج ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روسری خود رفته و آن را بر کشیده و مثل مادرش به رکوع و سجود میرود.
(اصل تقویت در استمرار بخشی به خواندن نماز)
مقصود از تقویت، ارائهٔ تقویت کننده بلافاصله بعــد از رفتـار است. تقویت کنندهها عواملی هستند که برای موجود زنده خوشایندند و همین خوشایندی موجب تکرار عمل بـرای دریافت آن میشود. در دورهٔ کودکی اول (3 تا 7 سالگی)، کودک وقتی پدر در حال نماز خواندن است، به تقلید از او افعال نماز را انجام میدهد و گاهی که پدر در سجده است، از روی بازی گوشی دوران سن خود، به پشت او رفته و سرسره بازی میکند.
پدر بعد از اتمام نماز، باید با ارائه یک هـدیه به کــودک مثل شکلات، سبب تقویت رفتـــار «نماز» در کودک شود.
لازم به یادآوری است که تقویت از نوع سهمی و آن هم نسبتی متغیر داشته باشد. بدین معنا که یک مرتبه پس از دو وعده نماز و بار دیگر بعد از پنج وعده نماز به او هدیه دهد و بار دیگر بعد از ده وعده نماز این کار را تکرار کند. مطلب مهم این که والدین برای تثبیت رفتار کودک «نماز»، باید هدایایی را برای او تهیه نمایند که مورد علاقهاش باشند.
در بـرنامهٔ تقویت، توجه به اصل پریماک (زمینه روانشناسی اتکینسوین و هیلگارد، جلد 1) نیز میتواند موثر باشد. بدین صورت که هر فعالیتی که جاندار انجام میدهد، میتواند فعالیتی را که معمولاً کمتر از او سر میزند را تقـویت کند. با فراهم آوردن فرصتی برای بازی پس از تکمیل تکالیف نوشتنی، میتوان توانایی نوشتن را در دانش آمــوزان افزایش داد. این اصل حتی در کودکان سه سالهٔ کودکستانی نیز موفقیتآمیز بوده است.
با توجه به اصل پریماک، برای جذب کودک به نماز، ابتدا باید علاقهمندی او را به چیزی مثل اسباببازی کشف نمود و وقت معینی را برای بازی تدارک دید. سعی شود زمان بازی نزدیک به وقت نماز باشد. وقتی کودک وسیلهٔ بازی را از مادر طلب نمود، وی با ملاطفت و مهربانی بگوید که بعد از نماز هر چقدر که بخواهی میتوانی با آن بازی کنی و بعد از نماز مادر باید به وعدهٔ خود عمل کند تا کودک درک کند که پس از انجام یک رفتار مطلوب و پسندیده «نماز»، میتواند بازی دلخواهش را انجام دهـد.
نکتهٔ درخــور توجه این است که توسل به این اصل روانشناسی در جهت نیرومند ساختن رفتار «نماز»، بـا توجه به اینکه کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده، نباید با اجبار، زور و یا تهدید باشد. کودک باید محبت، ملاطفت و نرمخویی والدین را کاملاً حس نماید.
(داستان پردازی)
یکی از مراحل رشد و تکامل دینی در کودک که میتوان از طریق آن الگوهای مذهبی را ارائه نمود، داستانگویی میباشد. به نظر دکتر بنیامین اسپاک (ترجمه دکتر منوچهر مهدوی (تربیت و نگهداری کودک)، انتشارات طلوع):
در پنج سالگی کودک از رفتن به کلاسهای مذهبیای که به صورت قصه و زبان ساده دین را توضیح هد، خوشش میآید و دوست دارد والدین برایش کتاب بخوانند. به والدین توصیه میشود که زندگانی انبیائی را که در قرآن آمده است همچون حضرات ابراهیم و یوسف و ... علیهم السلام را انتخاب کرده و برای کودک خود بخوانند.
(اقامه نماز در صبحگاهان)
ایمان در تقویت ارادهٔ فـرد نقش مهمی دارد. مؤمن همین که موقع اذان صبح میشود، بدون استفاده از ساعت شماطهای یا اینکه کسی او را از خواب بیدار کند، بر میخیزد. طی تحقیقی که محققان آلمانی (روزنامه اطلاعات، 26/10/1377) انجام دادند، ارادهٔ انسان مهمترین عامل بیدار شدن به موقع میباشد. هفتهنامهٔ (فـــوکـــوس) نوشت:
پزشکان دانشگاه (لویک) آلمان این راز را که چگونه انسان سـر ساعت معین از خواب بیدار میشود، را کشف کردند. نتیجهٔ آزمایشها نشان داد:
حدود یک ساعت قبل از ساعت مشخص بیداری، هورمونهای (آدرنوکوتروفه) ترشح شده از هیپوفیز در خون افزایش مییابد و با این ترشح جسم خــود را برای بیدار شـدن دقیق در ساعت دلخواه آماده میکند. نتایج بدست آمـده نشان میدهد که ارادهٔ بشر حتی در موقع خواب میتواند انسان را بطور هدفمند هدایت نماید.
گاهی والدین در هنگام نماز صبح با مشکل دیر برخاستن کودک خود مواجه میشوند. هرگز نباید با تندخویی و پرخاشگری فرزند را از خواب بیدار نمود. روش مطلوب برای بیدار کردن، استفاده از ساعت شماطهدار است. در حـدود 15 الی 20 دقیقه قبل از اذان، زنگ ساعت به صدا در میآید. بعد از زنگ ساعت باید پدر یا مادر به سراغ فرزند بروند و با نوازش و ابراز محبت بگویند: وقت اذان است. هنوز وقت داری، میتوانی چند لحظه دیگر بخوابی و بعد بلند شـــوی و نمازت را بخوانی.
قابل توجه است که این روش در هـنگام مدرسه رفتن نیز مفید و کارساز است. یعنی برای کودکانی که دیر از خواب بیدار میشوند و با تأخیر به مدرسه میرسند، بسیار مناسب است.
(نماز جماعت)
وقتی کودک خردسال براساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجده میرود و حرکات و افعال نماز را انجام میدهد و بـر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند میشود، میتوان اقامهٔ نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشید. والدینی که اهـل عبادت و نماز هستند، میتوانند مواقعی که اقوام دور هم جمع شدهاند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوشرویی فرزندان خود را به نماز فراخوانند. به تدریج این فریضه را میتوان از منزل به مسجد محل کشانید. برای این کار پدر باید نزدیکیهای اذان مغرب، فرزند خود را به پارک ببرد و همین که صدای اذان به گوش رسید، با مهربانی و عطوفت رفتن به مسجد را به فرزند پیشنهاد نماید.
اگر تمایلی از خــود نشان نداد، میتوان از روش «مدل سازی» استفاده نمود که در روانشناسی کاربردی موثر دارد. یعنی اینکه پدر، کودک دیگری را «که ممکن است پسر همسایه یا هم محلی باشـــد» که با لبی خنــدان به همراه پدرش به مسجد میرود را به کودکش نشان دهـد و حتی زمینهٔ دوستی آنها را نیز فراهم سازد. در این راستا، همانگی با امام جماعت مسجد محل نیز روش پسندیدهٔ دیگری است که ایشان میتواند با خوشرویی و با دادن یک هدیه مثل شکلات از او استقبال نماید.
(ماهنامه پرورشی تربیت وزارت آموزش و پرورش، شماره 2، آبان ماه 1381، صفحه 27)
(شیوههای آشنا سازی و تقید کودکان به نماز)
1 ـ شرطی شدن پاسخ:
اگر مراسم مذهبی با وقایع خوشایندی همراه شود، کودک خود به خود به آنها علاقه پیدا میکند.
2 ـ شرطی شدن عاملی:
اگر نماز خواندن کودک همراه با پاداش باشد، استمرار و تقویت آن بیشتر خواهد بود.
3 ـ طرح سؤال و معمّا:
رسانیدن کودک به درک و ضرورت استدلال و مجهز شدن به منطق سؤال ابراهیم گونه، تأثیر مهمی در علاقهمندی کودک به نماز خواهد داشت.
4 ـ دوری از جبر و تحمیل:
باید آموزشهای نماز را با توجه به آمادگی کودک انجام داد. اگر این آمادگی روحی و عاطفی میسر نشده باشد، به ناچار از جبر و تحمیل استفاده میشود که این قضـیه باعث دلزدگی کودک از نماز میشود. تا قبل از سن لازم برای تعلیم نماز که در احادیث 7 سالگی میباشد، نباید کودکان را مجبور به یادگیری نمود.
5 ـ درونی کردن ارزشها با پند و اندرز:
در این قسمت باید توجه نمود که از گفتار مستقیم و الفاظ صریح باید پرهیز نمود؛ برای اینکه تأثیر پند و اندرز عمیقتر گردد، بهتر است نصایح ما با عمل توأم شود.
6 ـ تعظیم و تکریم نماز:
اگر خانواده و مربیان به نماز اهمیت دهند، ارزش آن در نظر کودک بیشتر میشود. پس خانه و مدرسه باید با نگاهی شکوهمندانه به نماز، آنرا تکریم نمایند.
7 ـ بیان قصهها و نمایش خاطرههای زیبا در ارتباط با نماز:
قصه، شعر و نمایش میتواند با توجه به نوعی جذبه و کشش که در آن دیـده میشود، کودکان را به سمت نماز جذب نمایند. کودکان همیشه دوست دارند همهٔ مسائل را مسـتقیماً نفهمند؛ پس از راه داستان، شعر و نمایش میتوان به راحتی کودکان را به نماز خواندن واداشت.
8 ـ توجه به توانمندیهای کودکان و نوجوانان در اقامهٔ نماز:
رسیدن به مرحلهٔ رشد اولیه و لازم، میطلبد که اصول نماز به کودک گفته شود؛ اما در این میان باید قدرت تحمل کودک و توان او را در نظر گرفت. اگر نماز را پیش او بد جلوه دهیم، یعنی بیش از توان او بخواهیم که به عبادت بپردازد، این تفکر در کودک ایجاد میشود که نماز کار سختی است.
9 ـ ارائهٔ الگوی مناسب:
کودکان از همان سنین اولیه، کار الگوسازی را انجام میدهند. والدین و مربیان باید مواظب رفتار خود باشند و سعی کنند در کنار خواندن نماز، با داشتن خصلتهای نیکویی چون ایثار، گذشت، محبت و...، آگاهی لازم را به کودکان انتقال دهند.
10 ـ نقش خانواده:
خانواده به عنوان جایگاه زیست اولیهٔ کودک، مهمترین نقش را در تربیت کودک دارد. آمادگی کودک نیز از محیط خانواده آغاز میشود. اگر خانواده به امری چون: معطر کردن لباس، استفاده از لباس پاکیزه در هنگام نماز، برپایی جماعت در خانه، اختصاص دادن مکانی به عنوان مکان نماز در خانه، اذان گفتن یکی از اعضای خانواده، بردن کودکان مخصوصاً در اعیاد مذهبی به مساجد و اماکن مربوطه، برگزاری نماز جماعـت با مهمانان در خانه، بازی و سرگرمی ضمن آموزش دادن و هدیه دادن، برگزاری جشن تکلیف و اهتمام فرزند، انتقال فرهنگ نماز را به کودک در مسیر راحتی قرار خواهد داد.
11 ـ برگزاری جشن تکلیف در خانواده:
باید در خانوادهها همانطور که به جشن تولد کودک اهمیت میدهند، به جشن تکلـیف او نیز اهمیت دهند. جشن تکلیف میتواند خاطرهٔ خوشایندی از نماز در ذهن کودک ایجاد کند. خداوند یکی از ایامالله را روز به تکلیف رسیدن کودکان میداند.
(ماهنامهٔ پرورشی تربیت، شماره 10 و 11، تابستان 1383)
(نتیجهگیری)
نماز رکن اصلی دین است و باید اصلیترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبهٔ انسان در سایهٔ حاکمیت دین خدا وقتی حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با یاد خدا زنـده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همهٔ جاذبههای شر و فساد مبارزه کنند و همهٔ بتها را بشکنند و دست تطاول همهٔ شیاطین درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند.
این ذکر و حضور دائمی فقط به برکت نماز حاصل میشود. نماز در حقیقت پشتوانه مستحکم و ذخیرهٔ تمام نشدنی در مبارزهای است که آدمی با شیطان نفس خـود که او را به پستی و زبونی میکشد، دارد. انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصههای خطر محتاجتر.
((یکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتی، ناشر طرح اقامه نماز، پاییز 1372، صفحه 11)
کودکان امانتهای الهی هستند که در دست والدین خود قرار دارند. پس برای حفاظت از آنها از فسادها و انحرافات فردی و اجتماعی، باید آنان را به دستاویزی محکم متصل نمود. اعمال عبادی باعث میشوند که کودک در برقراری روابط اجتماعی نیز موفق باشد.
اگر نماز را به خوبی در وجود کودک رشد دهیم، حالات مذهبی در او پایـدار میشوند. همان طور که میدانیم، ابتدا با تقلید، نماز را میآموزد؛ اما هر چه بالاتر میرود، این حالات مذهبی در او ملکه شده و گاهی ترک آن مـوجب اندوه کودک میشود.
رفتارهای عبادی باعث میشوند تا روح کودک قانع شود و از انجام نماز به لذت روحی خاصی بـرسد. این لذت ممکن است گاهی اوقات با دیدن نماز دیگران نیز بروز کند؛ چـــراکه امام حسین (ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت میبرد و اگر از همان دوران طفولیت کودک شروع به خواندن نماز نماید، این فریضه در وی ملکه میگردد و تا آخر عمر به ادای ایـن فریضه ادامه خواهد داد و بیمهٔ او در تمامی عمر از فحشاء و منکر خواهد بود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید