پیریزی شالوده خانواده، به مانند هر امر اندیشیده اسلامی، با تحقیق، دقت و توجه همراه است که نمیتوان آن را باری به هر جهت برپا کرد و ساختنِ خانواده، یعنی دوست داشتنیترین بنای ارجمند نزد خداوند را که مراقبت از آن نشانه دینداری است، نمیتوان سطحی و ساده انگاشت. در قانون اساسی آمده است که همه مقررات مربوط به خانواده، باید در جهت پاسداری از قداست باشد و ارتباط این واحد اجتماعی، بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی استوار شود. تبیین شفاف اسلام بر کارآمدی این سلول حیاتی جامعه، تنظیم سرپرستی سعادت بخش به قیمومیت مرد است که مسئولیت اداره زندگی را با آمیزههای از تعهد و کفالت بر عهده دارد و هرگونه سهلانگاری در آن، کوتاهی در وظیفه الهی است. حضرت رسول اکرم در این باره میفرماید: «خداوند از هر کس درباره زیر دستش میپرسد، که آیا آن را نگه داشته یا تباه گذاشته است، تا آن جا که از مرد (هم) درباره خانوادهاش میپرسد». سفارشهای مکرر اسلام به همسران و تقسیم وظایف آنان، نقطه عطف تمهیداتی است که در این زمینه پیشبینی شده است.
پیام متن:
1. تحکیم بنای خانواده، در عمل کردن به دستورهای هدایتگر دین است.
2. سهلانگاری در اداره زندگی مشترک، تباه کردن خانواده است و سبب ریزش بنای آن میشود.
چیستی آسیبشناسی
آسیبشناسی، دانشی است که به مطالعه بینظمیها، نابسامانیها، مشکلات و اختلافهای موجود در هر امری میپردازد. مبنای آسیبشناسی خانواده، به عنوان شاخهای از این علم، شباهتی است که برخی اندیشمندان، میان ارگانیسم زیستی و خانواده قائل شدهاند. به عقیده آنها، همان گونه که ارگانیسم، در جریان رشد، سلامت، بیماری، پیآمدها و اختلالهای گوناگون است، خانواده نیز چنین وضعیتی دارد و کلمه آسیب یا درد، بر آن نیز صدق میکند. هر چند میان بیماری بدنی و بیثباتی زندگی مشترک، تفاوتهاست. هدف و مقصود آسیبشناسی خانواده، شناخت و بررسی علتها و انگیزههای اختلاف در خانواده، پیشگیری از بروز آنها با روشهای معقول و جلوگیری از بازگشت زمینهها با درمان مناسب است. ضرورت پرداختن به شناسایی عوامل تهدید کننده و طبقهبندی شاخصها، به سبب رابطههای تعریف شدهای است که میان اعضای خانواده و اجزای جهان آفرینش وجود دارد؛ یعنی آسیب دیدن و واماندگی یکی، تناسب و هماهنگی دیگری را بر هم میزند. بنابراین، آسیبشناسی تحولات خانواده و بررسی جنبههای بحرانی شدن و جدا شدن آن امر، ملزومی است که با سعادت اجتماعی افراد گره خورده است.
پیام متن:
آشنایی با دانش آسیبشناسی خانواده، به تحکیم روابط خانواده میانجامد.
نمونههایی از آسیبهای خانواده
1. عادتهای ناپسند
عادت، از ریشه (عود) به معنی برگشت و تکرار گرفته شده که در لغت، به معنای دأب و خوی است و در اصطلاح، امری است که به تکرار در آید و در نفس مستقر شود، چنان که انجام دادن آن خوشایند و ترک آن سخت باشد. بر این اساس، عادتهای ناپسند اخلاقی، همانند پرخاشگری، ناسزاگویی، ضرب و جرح، دروغگویی، سخنچینی و عیبجویی نشانه وجود ناهنجاریهای عمیق شخصیتی است. این ناهنجاریها، میتواند، سبب آشفتگی ارتباط و ناهنجاریهای اخلاقی شود به نهاد خانواده آسیب برساند. عادتهای ناپسند، همان گونه که مانعی بر سر راه سیر و سلوک انسان است، در ارتباط همسران نیز ایجاد اختلال میکند و روابط میان آنها را تیره میسازد. بسیاری از این عادتها، با خواستههای معقول همسر انسان در تعارض است و به طور ناخودآگاه، سبب کاستن جایگاه شخص میشود و در نتیجه، میان همسران دوری و فاصله میافکند.
پیام متن:
عادتهای ناپسند، سدی در برابر ایجاد صمیمت میان همسران است.
2. انفعال در برابر رسانههای سکولار
در گذشته، انسانها نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر جهانبینی و ایدئولوژی نیز به خانواده و محیط خود وابسته بودند، به تدریج، با پیشرفت تکنولوژی، از قدرت خانواده در ارائه افکار به اعضای خود کاسته شد و رسانه، رهبری فکری جامعه را به عهده گرفت تا زمینههای تأثیرگذاری و نفوذ را از خارج به داخل خانه هدایت کند. رسانه، به عنوان کتاب گویای اجتماع و کانون انتقال افکار، آیینه کارهای زشت و زیبا و جلوهگاه فروتر و برتر است. نیز سرمشق زنده تقلید، منشأ نیروی عظیم تلقین و سرانجام، مظهر اعتبار و اعتماد یا انحراف و اعتلا است.
بیدفاعی افراد در برابر محرکهای به نمایش درآمده، آن هم بر اثر نداشتن یک ساختار فکری منظم، روند رو به تزاید جهانی شدن رسانه را با تأکید بر محوریت آن در تولید و تکثیر الگوهای فرهنگی، دامن میزند و در شرایطی که بشر قسمت عمده اطلاعات خود را از راه رسانهها دریافت میکند، وسایل ارتباط جمعی، ابزاری برای تربیت و تغذیه روان به شمار میروند. تأثیر رسانه بر آداب و عادتهای افراد، به اندازهای است که در چگونگی رفتار فردی و اجتماعی آنان دخیل شده و مجال دخالت اندیشه و عقل را از انسان میگیرد، مانند شکاف ایجاد شده در ارتباط میان همسران که گاه، معلول ارائه تصویر نادرستی از زندگی از راه رسانههای غیراخلاقی و سکولار است، مانند: رواج مصرفگرایی و تجملپرستی، عادی جلوه دادن اموری چون ارتباط آزادانه زن و مرد، قتل، دزدی و انتقامجویی، تبلیغ مدلهای نامناسب و پیرایشهای زننده. امام صادق علیهالسلام در نکوهش رویارویی با این گونه مناظر میفرماید: «سزاوار نیست بر مؤمن که در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خدا میشود و او قادر بر تغییر آن نیست».
پیام متن:
از پیآمدهای سکولار سالاری رسانهها، از هم گسیختی کانون خانواده است.
3. اعتیاد
اعتیاد، یک ناهنجاری اجتماعی است که نخستین ضربه را، بر بنیان خانواده وارد میکند و موجب میشود تا فرد، در عمل به تعهدات زندگی خود پایبند نباشد و چون دستِ شکستهای، بر گردن جامعه سنگینی کند تا جایی که زمینه را برای پیدایش انحرافهای بعدی فراهم آورد. اعتیاد، حالتی در فرد ایجاد میکند که خود را از نظر جسمی و روانی به مصرف مادهای ویژه نیازمند بداند. فرد معتاد، ضمن وابستگیهای ایجاد شده، با مسموم کردن خویش و غرق شدن در عالم بیخبری، از این جهان روی برتافته است و در دنیایی میان مرگ و زندگی دست و پا میزند، به گونهای که به برقراری ارتباط با اطرافیان خود قادر نیست. پرخاشگریهای ناشی از اعتیاد و گرفتاریهای مادی که این مسئله در پی دارد، گرمی ارتباط را به سردی تبدیل میکند. تربیت نادرست، کم سوادی، بیکاری، دوستان ناباب، کنجکاویهای هدایت نشده، شکست در زندگی، رفاهزدگی و بسیاری عوامل دیگر، از علتهای دچار شدن به این بیماری خانمان برانداز هستند. دین مبین اسلام که اصل صیانت نفس را از اصول فطری و واجب میداند، این عمل شخص معتاد را محکوم میکند و آن را خودکشی تدریجی میشمارد. حرمت استفاده از چیزی خبیث و اسراف سرمایههای شخصی و درآمد ملی، از نظر شارع مقدس، لزوم کنترل و پیشگیری از بروز این گرایشهای تلخ و اسفبار را آشکار میکند. استفاده از راهکارهای مشروع و تصمیمگیری قاطع فرد معتاد، مبتنی بر ترک همیشگی این کار ناپسند، امید بهبود و نجات او را افزایش میدهد و درهای حیات دوباره را به روی کانون پرمهر و محبت خانواده میگشاید.
پیام متن:
اعتیاد، تخدیر فکر و روان را در پی دارد و در این صورت، مجالی برای اندیشه درباره سامان دادن به خانواده و استحکام بخشیدن به بنای آن، باقی نمیماند.
4. مقایسه همسر خود با دیگران
مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، موجب میشود تا زن و شوهر با بیان کردن پشیمانی از انتخاب خود، همواره در آرزوی رسیدن به شخص رؤیایی خود سیر کنند و با دیدن زندگیهای به ظاهر آرام اطرافیان، خود را در زنجیر بهت و حیرت و واماندگی گرفتار سازند. در حقیقت، رفتار اشتباهی مانند مقایسه همسر خود با دیگران، از نظر ظاهری، اخلاقی و رفتاری، رسیدن به بنبستی است که دو طرف بر اثر بالا بردن سطح خواستههایشان از همدیگر و به کار نگرفتن تدبیر لازم در چگونگی رفتار و شیوه مناسب همسرداری، به آن دچار میشوند. «به عقیده برتراندراسل، چنین آسیبهایی در خانواده، معلول این حقیقت است که مردم از زناشویی به دنبال چیزی هستند که نباید جستوجو کنند. بدین معنا که از زندگی مشترک، گمانها و خواستههای غیرواقعی دارند.» در حالیکه اگر زن و شوهر باور داشته باشند که هر انسانی یکتا و منحصر به فرد است و زندگی مشترک هر زوجی نیز منحصر به خود آنهاست، زندگی ظاهری دیگران، آنان را در حسرت یک حیات زناشویی آرمانی قرار نمیدهد. چه بسا که این چشمانداز شگفتانگیز، پشت پرده غمانگیزتری هم داشته باشد. بنابراین، باید زوجین با شناسایی ویژگیهای مثبت شخصیتی و پایین آوردن خواستههای خود از هم، داشتهها و تواناییهای یکدیگر را همان گونه که هستند، بپذیرند تا در سایه سرمایههای مذهبی و عاطفه عمومی، نگرانی از آینده را برطرف بسازند.
پیام متن:
1. بروز اختلاف در زندگی زناشویی، پدیدهای طبیعی است.
2. همسران باید یکدیگر را همان گونه که هستند، بپذیرند.
3. بیماری مقایسه همسر خود با دیگران، برآمده از سطح توقع بالاست. پس بهتر آن است که با کاستن توقع، راه را بر چنین مقایسهای ببندیم.
5. چشم چرانی و نگاههای ناروا
قرآن به طور صریح در دو آیه پی در پی از سوره نور، مردان و زنان مؤمن را خطاب قرار میدهد و میفرماید:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ ... (نور: 30 و 31)
به مردان مؤمن بگو! دیدههای خود را [از نامحرم] فرو بندند... و به زنان مؤمنه بگو! دیدههای خود را [از نامحرم] فرو بندند.
از نظر اسلام، در لزوم عفت و ترک نگاه حرام، میان زن و مرد فرقی نیست و حفظ نگاه از مشاهده تمام آنچه نظر کردن به آنها حرام است، لازمه ایمان خوانده میشود، زیرا چشم پاک، مقدمه پاکدامنی و چشمچرانی و بیعفتی، مانع رشد معنوی انسان است و به زندگی خانوادگی آسیب جدی میرساند. در واقع، پیآمدهای ناگوار نگاههای غیرمجاز، زمینه خدشهدار شدن ارتباط زوجین را فراهم و پایبندی به اصول و تعهدهای زناشویی را سست میکند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «نگاه بد، تیری از تیرهای مسموم شیطان است. پس هر کس از ترس خدا آن را ترک کند، خداوند به او ایمانی میبخشد که شیرینیاش را در قلبش احساس میکند».
پیام متن:
چشم دوختن به غیرهمسر، پس از ازدواج، سبب چشم پوشیدن از همسر و زیباییهای او میشود.
6. چشم و همچشمی
معاشرت برخی افراد خود کم بین یا ظاهربین با گروههای اجتماعی بالاتر از خود و قرار گرفتن آنان در محفلها و جلسههای کسانی که رفت و آمدهایشان با مخارج گزاف و بیش از اندازه همراه است، ایشان را به حسد یا خشم میافکند. در نتیجه، به تلاش بیرون از توان خود به منظور افزودن بر سطح مادی و ایجاد هماهنگی و همسنگی با این طبقهها، کشیده میشوند. تلاش برای تغییر وضع زندگی، به منظور فخرفروشی و ظاهرنمایی و قرار گرفتن در بند این فکر که نباید از دیگران چیزی کمتر داشت، به بروز رفتاری ناپسند چون چشم و همچشمی دامن میزند. این ویژگی که به گفته دیل کارنگی، در زنان بیشتر است، با از میان رفتن تندرستی روحی، تباه شدن آرامش روانی و درهم شکستن اعصاب همراه است. اگر زن و شوهر شرایط خود و محیط خود را درک کند و باور داشته باشد که خوشبختی حقیقی و رستگاری واقعی، در قناعت، رضایت به داشتهها، شکرگزاری و به دنبال آن، احساس آرامش روحی و آسایش وجدان است، به یقین، این کانون محبت را از قرار گرفتن در آلودگیهای منجلاب چشم و همچشمی حفظ میکنند و آن را از آسیبهای ناشی از مقایسه ظواهر زندگی خود با دیگران که به تدریج به متلاشی شدن پایههای حیات زناشویی میانجامد، در امان میدارند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
لا تُباغِضُوا وَلا تُدابِروُا وَ لا تُنافِسُوا وَکونُوا عِبادَ اللّهِ اِخْوانا.
دشمنی نکنید و از هم روی مگردانید و (چشم و) همچشمی مکنید، بندگان خدا، برادران باشید.
پیام متن:
بر اثر چشم و همچشمی، توان و عمر زن و مرد، به جای آنکه صرف همدلی و صمیمیت شود، خرج کارهای زیانباری میشود، که از جمله پیآمدهای آن، ایجاد فاصله میان زن و شوهر است.
7. فاش کردن اسرار زندگی مشترک نزد دیگران
زن و شوهر باید در نظر داشته باشند که نباید هنگام برقراری ارتباط با افراد یا رویارویی با پرسشهای آنها، اسرار زندگی مشترکشان را به آنها بازگو کنند، مگر در مواردی که احساس نیاز به راهنمایی و پیدا کردن راهحل مناسب، ایشان را به انجام دادن این کار وادار سازد که در این صورت نیز هر کسی شایسته شنیدن این درد دلها نیست، بلکه انتخاب فردی مناسب، کارآمد، مطمئن و رازدار که قلبش نگاهبان اسرار دیگران باشد، لازم و ضروری است. رازها، امانتهایی هستند که باید حفظ شوند و تا گوینده اجازه نقل آنها را نداده، نباید در جایی مطرح شوند، زیرا آگاهی یافتن بر هر مطلبی که از دو نفر تجاوز کند، به بیش از آن دو نیز منتشر میشود و چه بسا گسترش آن، به تشدید حساسیت ماجرا، افزایش اختلافهای زناشویی و سرانجام، وارد آمدن زیانهای جبران ناپذیری بر پیکر خانواده کمک کند. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
اسرارت، همانند خونت است که در رگهایت در جریان است، مواظب باش که میان غیر رگهای خودت به جریان نیندازی.
پیام متن:
حفظ اسرار خانوادگی، از حقوق مشترک همسران است و سهلانگاری در آن، آسیب جدی بر خانواده وارد میکند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید