مهریه و میزان آن موضوعی است که هنگام ازدواج ذهن دو خانواده عروس و داماد را مشغول میکند. خانوادهها در تعیین مهریه دچار سردرگمی هستند و نمیدانند بر چه مبنایی باید مهریه را تعیین کنند. بهواسطه در دست نداشتن مبنا برای تعیین مهریه، دو خانواده عروس و داماد راههایی انتخاب میکنند که بعضاً نتایج خوبی ندارد. روشهای متداول در تعیین مهریه این است که بعضی انتخاب میزان مهریه را به اختیار عروس یا خانواده او میگذارند. در این حالت بنا به انصاف و سلیقه عروس و خانواده او مهریه انتخاب میشود. عموماً در این روش عروس راه افراط میرود یا مهریه سنگینی انتخاب میکند و یا اگر عشق و علاقه زیادی به همسر آینده خود داشته باشد، ممکن است حتی به یک شاخه گل اکتفا کند که در این حالت او تلاش میکند تا خانوادهاش را به مهریه کمتر راضی کند. روش دوم این است که دو خانواده طی یک چانه زنی زیاد و مستمر، به یک توافق بینابین برسند. این راه حل اگرچه نسبت به راه حل اول به لحاظ اقتصادی عقلانی بهتر است، لیکن توأم با آزردگی خاطر است و همین مسئله بعدها میتواند کدورتهایی را بین طرفین ایجاد کند. روشهای دیگری مانند تعیین مهریه بر مبنای مقدار متداول در خانواده عروس یا داماد نیز وجود دارد.
از روشهای گفته شده، روش اخیرالذکر اگر آنچه که در خانواده و فامیل عروس یا داماد جاری و معمول بوده و درست تعیین شده باشد، مبنای خوبی خواهد بود. لیکن اگر آنچه که در این دو خانواده صحیح انتخاب نشده باشد، این دیوار کج تا ثریا امتداد خواهد داشت و مشکلات خود را هم برای زوجهای جدید تکرار خواهد کرد.
سؤالی که مطرح میشود، این است که آیا اصولاً میتوان یک مبنایی برای تعیین میزان مهریه ارائه کرد تا خانوادهها با خاطری آسوده مبادرت به تعیین مهریه نمایند و در عین حال این مبنا در تحکیم ازدواج و خانواده هم مؤثر افتد؟ و یا حداقل باعث تزلزل یا کدورت زوجین و خانوادههای آنها نباشد؟
مهریه مالی است که زوج به زوجه یا داماد به عروس میدهد. در عمل، بایستی مهریه را چنین تعریف کرد: مهریه مالی است اعم از وجه نقد یا طلا که زوج متعهد میشود با مطالبه آن از جانب زوجه به او پرداخت کند.
بنابراین پس از ازدواج یعنی پس از عقد، زوجه حق پیدا میکند که مهریه را از همسر خود مطالبه کند. با عقد ازدواج زوجه مالک مهریه میشود و چون مالک میشود حق مطالبه آن را پیدا میکند. به عبارت دیگر بلافاصله پس از عقد ازدواج و امضای سند ازدواج بهطور لحظهای یک انسان که نامش عروس است به یک باره صاحب یک مال چشمگیری میگردد. معمولاً انسانها پس از یک تلاش زیاد و در یک دوره زمانی طولانی که با یک کار خلاق توأم بوده به ثروت میرسند اما در امر ازدواج صاحب ثروت شدن حالت استثنا دارد و بدون زحمت و تلاش حاصل میشود.
ثروت خاصیتی دارد که وارد زندگی هر کسی که شود خلق و خو و تفکر و سلیقه صاحبش را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی آن را دگرگون میکند. هر چقدر این ثروت با سرعت بیشتر و ناگهانی عاید کسی شود به همان اندازه خلق و خوی او را سریعتر دگرگونتر میکند. اگر ثروت تدریجی حاصل شود خلق و خو و رفتار هم تدریجی تغییر میکند و شاید این تغییرات چندان چشمگیر نباشد. اما وقتی ثروت بهطور ناگهانی وارد زندگی شود تغییرات آن هم ناگهانی خواهد بود و حتی ممکن است به صاحبش شوک وارد کند. مهریه هم خاصیت و عملکرد ثروت را برای عروس دارد. به همین خاطر در مهریههای سنگین باید شاهد یک شوک رفتاری در عروس (بهطور عموم) از فردای ازدواج باشیم در عین حال پس از اتمام شور و شوق و هیاهوهای ازدواج بایستی شاهد یک شوک معکوس (افسردگی) هم در داماد، ناشی از دین سنگینی که به او تحمیل شده، باشیم. در حالتی که مهریه بدون مبنای معقول انتخاب شده باشد باید شاهد این دو شوک در عروس خانم و آقای داماد باشیم که اثرات آن پس از روزهای خوش ماه عسل ظاهر میشود. آن دسته از عروس و دامادهایی این شوک را نخواهند دید که مهریه مناسب انتخاب کرده باشند. مهریه مناسب مهریهای است که با وضعیت مالی خانوادههای زوجین تناسب داشته باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید