دوره نوجوانی یکی از پرفراز و نشیب ترین دورانهای زندگی هر فرد است. شناخت هویت، درک هستی، شناخت جایگاه اجتماعی، شکل گیری اهداف در این مقطع رخ میدهد و نوجوان اولین گامها را در تکامل شخصیت خود برمی دارد. والدین همواره با استفاده از تجربیات دیگران یاد میگیرند که برخی رفتارها، حرفها و عکس العمل های نوجوان خود را ناشی از قرار گرفتن در دوره نوجوانی قلمداد کنند و به خود بقبولانند که آنها به مقتضای سن است. هر چند در دورههای تکامل رشد شخصیت انسان، این امر بدیهی است اما نمیتوان به سادگی از کنار این امر گذشت.
واقعیت این است که بسیاری از والدین از روان شناسی کودک اطلاعات چندانی ندارند و از ویژگیهای دوران نوجوانی جز پرخاشگری، پیدا شدن اولین علایم بلوغ و عصبی بودن چیزی نمیدانند. در این میان برخی باورهای غلط درباره دختران و پسران نوجوان توسط والدین گذر از این دوران را برای آنها دشوارتر میکند.
واقعیت این است که نوجوان در این دوره از زندگی از نظر جسمانی در حال رشد، از نظر عاطفی نارس، از لحاظ تجربه محدود و از نظر فرهنگ اجتماعی بسیار شکننده و تحت تأثیر است. ناآگاهی و بی توجهی والدین به تغییرات روانی در این دوره ممکن است منجر به بروز اختلافات خانوادگی و اجتماعی و منشاء بسیاری از انحرافات اخلاقی در نوجوان شود.به نوشته آفتاب، برای درک دنیای روانی نوجوانان باید بدانیم که او در این دوران بسیار جسور، زودرنج، درون گرا، خودرأی و برتری طلب میشود. عقاید خود را محکمتر و آشکارتر بیان میکند، تمایل دارد با دوستان خود درددل کند، آزادی عمل داشته باشد و مورد تأیید قرار گیرد، آرمان جوست و معتقد است که میتواند دنیا را مطابق معیارهای خود عوض کند به همین جهت دست به کارهای افراطی می زند که از جانب دیگران غیرعادی تلقی میشود. تنهایی یکی از ویژگیهای نوجوانی است و نشانه نابهنجاری یا بیماری نیست. در این دوره شکل ظاهری بدن به خصوص چهره اهمیت زیادی پیدا میکند و عزت نفس را تحت تأثیر قرار میدهد. نوجوان احساس پذیرفته شدن از سوی دوستان را دوست دارد.
در این میان پسران نوجوان به علت برخی نگرشهای غلط بیشتر تحت فشار قرار دارند. به گفته محققان به نوشته تایمز آنلاین اکثر والدین به غلط تصور میکنند که پسران نوجوان نیاز به دوست صمیمی برای ابراز احساسات و عواطف خود ندارند و دختران عاطفیتر هستند. به گمان آنها دوست صمیمی برای دختر نوجوان برای شراکت در اسرار خصوصی ضروری است اما پسران برای تفریح و ورزش و سرگرمی به دوست نیاز دارند نه ابراز احساسات و عواطف اما طبق تحقیقات مشخص شده است که پسران بین سنین ۱۱ تا ۱۵ ساله همانند دختران به یک دوست صمیمی برای ابراز احساسات نیاز دارند. دوستی که با او درد دل کنند. در غیر این صورت در بزرگسالی نخواهند توانست رابطه دنباله دار و مثبتی با دوستان برقرار کنند و دچار عوارض این تنهایی خواهند شد. بنابراین بهتر است این تصور غلط که فقط دختران احساساتی هستند را کنار بگذاریم.
همچنان که دکتر نسرین امیری، فوق تخصص روان پزشکی کودک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی به خراسان میگوید: در روند رشد و تکامل عاطفی نیاز داریم احساسات را بر چسب بزنیم، درک کنیم و آنها را بروز دهیم. هر کدام از این مراحل به طور مستقیم سلامت روانی ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
اختلال در این روند میتواند به اختلالات مختلف روانی و اضطرابی در فرد بینجامد. بنابراین والدین توجه داشته باشند باید احساسات و عواطف را در بچهها برچسب بزنند یعنی نوجوان بداند احساس خشم، اندوه، شادی، ناامیدی احساساتی طبیعی هستند و او باید این احساسات را تجربه کند. همچنین والدین باید احساسات بچهها را درک کنند نه این که آن را رد کنند. به عنوان مثال اگر نوجوانی احساس ناامیدی میکند و آن را به والدینش میگوید، نباید والدین آن را انکار کنند، در بسیاری از مواقع والدین تصور میکنند نباید احساسات منفی نوجوان را تأیید کرد در صورتی که این کار به سلامت روانی نوجوان لطمه می زند. باید یاد بگیریم احساسات منفی نوجوان را درک کنیم و به او اجازه دهیم احساسات خود را بروز دهد. نوجوان نباید به خاطر احساس بدی که دارد مورد سرزنش واقع شود بلکه باید سعی کرد با آرامش مهر تأیید بر احساس او زد و سپس به او در غلبه بر احساسش کمک کرد.
دکتر امیری با رد تفاوت احساسات در دختر و پسر میگوید: از این لحاظ هیچ تفاوتی بین دو جنس وجود ندارد و پسران همان قدر نیاز به ابراز و درک احساسات خود دارند که دختران.
بسیاری تصور میکنند که از آن جا که تمایل به داشتن قدرت بیشتر در پسران دیده میشود، پس نیاز به احساس در آنها کمتر است در حالی که احساس به قدرت ربطی ندارد و دیده شده که آدمهای قدرتمند، احساسات قویتری داشتهاند.
این عبارت که «مردها گریه نمیکنند» به غلط در فرهنگ ما و بسیاری دیگر از فرهنگها رایج شده و باید تصحیح شود زیرا همه انسانها به بروز احساسات و درک احساساتشان از جانب دیگران نیاز دارند. والدین توجه داشته باشند که وقتی مانع ابراز احساسات پسر نوجوان خود میشوند دو اتفاق ممکن است بیفتد؛ یا او باید احساسات خود را انکار کند که در آن صورت ممکن است دچار اختلالات شخصیتی شود و یا این که برای بروز آنها به شیوههای دیگری متوسل شود که از نظر فرهنگی برای جنس او پسندیدهتر است، مثل پرخاشگری. درست به همین دلیل است که پرخاشگری در نوجوانان پسر بسیار بیشتر از نوجوانان دختر است، ممکن است به جای پرخاشگری با درونی کردن احساسات، به افسردگی و اضطراب مبتلا شود. چنین نوجوانی منزوی میشود و از خانواده دوری میکند بدون این که از نظر خانواده، این رفتارهای او علت خاصی داشته باشد. بنابراین بهتر است والدین هوشیارانه نسبت به رفتارهای مختلف نوجوان اقدام کنند و هرگز احساسات و هیجانات مثبت و منفی او را انکار نکنند، بلکه بستری فراهم کنند تا نوجوان بتواند احساسات خود را ابراز کند.
از طرف دیگر یکی از مهمترین شاخصههای بهداشت روانی پسران نوجوان داشتن دوست صمیمی است. چنان که در تحقیقات مشخص شده که پسران به کسی احتیاج دارند که بتوانند روابط صمیمانهای با او برقرار کنند، کسی که به گفته آنها « وقتی حرف میزنند آنها را مسخره نکند»، بتواند اسرار آنها را نگه دارد و یا احساسات و عواطف آ ن ها را درک کند. به نوشته رویترز، پروفسور «Way» در تحقیقات خود دریافت برقراری روابط صمیمانه در تکامل احساس ارزشمندی و تعامل با اجتماع نقش اساسی دارد بنابراین لازم است نیاز نوجوانان پسر برای داشتن یک دوست صمیمی توسط والدین به رسمیت شناخته شود. اما همین که نوجوان به سن ۱۶ و ۱۷ سالگی میرسد با غلبه بر احساسات خود و کنترل آنها اقدام به الگوپذیری از جامعه میکند. او قهرمانان خیالی که خودمتکی، مستقل، بدون احساس و تنها هستند را الگو قرار میدهد. این همان تصویر غلطی است که جامعه از یک مرد ایده آل در ذهن پسران نوجوان ایجاد میکند.
درست در همین سنین است که آمار خودکشی نوجوانان پسر بالاست و پرخاشگری، تمایل به رفتارهای ضداجتماعی، اختلالات اضطرابی و افسردگی در آنها به وفور مشاهده میشود. طبق تحقیقات مشخص شده پسران نوجوانی که یک یا چند دوست صمیمی ندارند بیشتر در خطر خودکشی و ابتلا به افسردگی قرار دارند.
نکته این جاست که احساس غم و اندوه و تنهایی ازدواج آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. زیرا یک مرد موفق برای داشتن یک زندگی شاد نه فقط به یک همسر مناسب و فرزندان موفق بلکه به دوستان صمیمی و قدیمی نیاز دارد. جدایی ناگهانی برخی مردان از همسران خود گاه ریشه در این موضوع دارد. آنها در واقع نتوانستهاند خلاء یک دوست خوب را با هیچ چیزی در زندگی پر کنند و آن چه ساختهاند خراب میکنند تا بتوانند آن گمشده خود را که یک دوست صمیمی است بیابند.
بنابراین به والدین توصیه میشود از واکنشهای کلیشهای مثل عبارت «مرد که گریه نمیکند» در مورد پسر نوجوان خود بپرهیزند. با احساسات او همدلی کنند و به آنها احترام بگذارند. الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و او را تشویق کنند تا دوستان صمیمی برای خود پیدا کند و احساساتش را برای آنها بیان کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید