آفات زندگي زناشويي و علل و عوامل اختلافات خانواده و اهمیت نظام خانواده و جایگاه ویژهای كه اسلام براي آن قائل است و تلاش و کوششی كه اين مكتب الهي براي تقويت و تحکیم هر چه بيشتر آن به كار برده ،بر كسي پوشيده نيست. قرآن مجيد و تعالیم انسان ساز آن وهم چنين سفارشات و تأکیدات ائمه اطهار( علیهمالسلام)همواره مسلمانان و پیروان مكتب وحي را توصيه میفرمایند كه پايه زندگي را در جهت رشد و سازندگی و تکامل روحي و معنوی استوار سازند و از آنچه موجب اختلاف و تخریب اين بناي مقدس میشود دوري كنند.
در شماره گذشته كه قسمت اول اين مقاله را خدمت شما خوانندگان گرامي تقديم كرديم به نکاتي از قرآن كريم در مورد جايگاه زن و مرد در زندگي مشترك اشاره نموديم .در اين قسمت به آفات زندگي زناشويي و علل و عواملی كه موجب سستي روابط و کم فروغ شدن چراغ زندگي زوجين میشود خواهيم پرداخت و به خواست الهي موارد آن را بر خواهيم شمرد .
يكي از مسائل مورد ابتلا كه بهطور عموم باعث بروز اختلاف و نگراني و بعضاً موجب درگيري و مراجعه به دادگاههای خانواده میشود ،مسئله اختلافات مالي ميان زن و مرد در زندگي است.
اين مسئله در زمینههایی همچون نفقه ،مهريه ،جهيزيه ،ارثيه ،اشتغال زن و درآمد حاصل از آن و سایر امور مالي است كه موجبات نابساماني خانوادهها را فراهم میآورد و احیاناً سبب ازهمپاشیدگی كانون گرم خانواده را تشكيل میدهد كه به لحاظ اهميت اين قضيه و شناخت بيشتر شما عزيزان ،ابعاد اين موضوع را در اين مقاله دنبال كرده و در چند قسمت تقديم شما خواهيم كرد .
همان گونه كه بارها ياد آور شديم ازدواج و تشکیل خانواده يك هدف تكاملي در زندگي بشر است كه درواقع از قانون حاكم بر طبیعت پيروي میکند و اگر زن و مرد در زندگي مشترك خود به اين جنبه تكاملي توجه داشته باشند و بر اساس تعاليم الهي ،زندگي خود را پايه ريزي كنند مسائل و مشکلات فراروي آنان قابل حل است و جای بحث و گفتگو و درگیری پيش نخواهد آمد .در فرهنگ قرآن كساني كه از این هدف تكاملي دورند و به آن بیتوجه هستند و به زندگي فقط از دريچه لذات نفساني مینگرند و از عمق آن بیخبرند نميتوانند انسانهای هوشمندي باشند و به رستگاري برسند بلکه آنان عمر خود را در هوسهای ناپايدار میفرسایند و باید آنان را بيدار كرد و به قول استاد « جلالالدین همايي » به آنان گفت :
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
اي كاش اين نفس كه بر آمد فرو رود
مهمانسراست خانه دنيا كه اندر و
يك روز اين بيايد و یک روز او رود
بر کام دل به گردش ايام دل مبند
كاين چرخ كج مدار نه بر آرزو رود
در مورد اختلاف مالي زوجين بايد گفت آنچه موجب اختلاف میشود بيشتر جنبه اخلاقي و روانی دارد يعني زوجين داراي نگرشهای متفاوت به مسائل مالي هستند.يكي به صفت بخل گرفتار است و دیگری اهل اسراف و ولخرجی است .يكي تجمل گراست و دیگری اهل زهد و قناعت .و یا مرد در انجام وظيفه انفاق کوتاهي میکند و تن به کار و تلاش نمیدهد يا گرفتار اعتياد و فساد اخلاقي و شخصيتي است وگرنه كمتر كسي هست كه به نيازهاي اساسي زندگي و خرج و مخارج زن و فرزند خود ناآگاه باشد و در اين زمينه ابهام داشته باشد.
كسي كه با فرهنگ قرآن آشنايي دارد میداند كه بايد متعادل رفتار كند چرا كه قرآن مجيد در توصيف صفات بندگان خدا میفرماید:
« الذين اذا انفقوا لم يسرفوا ولم يفتروا وكان بين ذلك قواما ...»
« بندگان خدا كساني هستند كه در انفاق ،نه اسراف كنند و نه بخل ورزند بلكه در این كار ميانه رو و معتدل میباشند».
در مورد كار و تلاش هم اسلام تكليف ما را روشن كرده و همواره به مسلمانان سفارش میکند كه از تنبلي و بيكاري پرهيز كنند و از كار و کوشش خودداري نكنند. در سيره پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه وآله ـآمده است كه آن حضرت هرگاه به جوان رشيد و توانمندی نظر میکرد و از او خوشش میآمد؛سؤال میفرمود آيا داراي شغل يا حرفهای است ؟ اگر میگفتند بیکاراست و تن به كارنمي دهد میفرمود: «از چشم من افتاد ».
در فرهنگ فارسي ما ايرانيان ،شاعران و ادیبان در کتب و اشعار خود نیز به اين مهم توجه داشتهاند كه براي نمونه قطعهای از شعر شاعر گرانمایه « ابوالقاسم حالت » را در این ارتباط میآوریم :
خوش آن مرد كارآمد سخت كوش
كه از سستي و تنبلی رسته است
نكرده است دست تمنا دراز
به جمع گدايان نپيوسته است
اگر کارگر بوده است يا رفتگر
اگر زارعي زار و دل خسته است
مخوان ناتوانش مگو از چه رو
پي كار كوچك كمر بسته است
دليل توانايي و همتش
همين بس كه بيكار ننشسته است
نکتهای كه در اینجا لازم به ياد آوري است اين است كه بيشتر فشارهاي مالي كه خانوادهها متحمل میشوند بعضاً به خاطر بعضي خواستههای غیراصولی است كه اسلام از ما نخواسته براي رسيدن به آنها خود را به مشقت اندازيم و از رشد معنوی باز بمانيم .
شكي نيست كه در عصر حاضر پیشرفتهای صنعتي و ماشینی شدن زندگي ،تغييراتي در شیوه و نحوه زندگي بشر ايجاد كرده، اما اين موجب نمیشود كه انسان ،خود را اسير ماديات كند و شخصیت و انسانیتش را فداي ماشين و ابزار نمايد.
چرا كه اسلام، هدف از بهرهوری را رشد شخصيت انساني و بقاي روحي او میداند و آنجا كه انسان خودش را فراموش كند و بهصورت ماشين و ابزار درآيد ديگر ارزشي ندارد چرا كه به بيراهه میرود .
براي روشن شدن حدود انفاق و شرایط وجوب آن براي خوانندگان عزيز و گرامی مواردي از قانون مدني را در اين مورد ذكر میکنیم تا جايي براي ابهام باقي نماند.
وجوب نفقه و حدود و شرایط آن
در ازدواج دائم ،مرد وظيفه دارد نفقه و مخارج زندگي همسرش را بپردازد چه نيازمند باشد يا بینیاز ،فقير باشد يا غني ،شاغل باشد يا خانه دار ،از خانواده و طبقه مرفه جامعه باشد يا از قشر متوسط و پایین و شرط وجوب آن دو چیز است :
دائم بودن نكاح
تمكين زوجه
قانون مدني در ماده 1107تعريف نفقه و شمول آن را اینگونه بيان میدارد :« نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البيت كه بهطور متعارف با وضعيت زن متناسب باشد و خادم، در صورت عادت زن به داشتن خادم يا احتياج او بهواسطه مرض يا نقصان اعضاء».
و در قانون اساسي هم براي كسي كه استطاعت مالي دارد و نفقه همسر خود را نميپردازد مجازات حبس در نظر گرفته شده و میگوید:«هر كس با داشتن استطاعت مالي ،نفقه زن خود را در صورت تمكين ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نمايد دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه به حبس محكوم مینماید.».
امتيازي كه نفقه همسر بر سایر اقارب و افراد واجب النفقه دارد اين است كه جزء ديون ممتازه است و بر همه آنها مقدم است و هم چنين قابل مطالبه بودن ايام گذشته آن است بهطوری كه اگر نفقه ايام گذشته زن در صورت تمكين پرداخت نشده باشد میتواند آن را مطالبه كند. ولي ساير افراد واجب النفقه چنين حقي ندارند .نفقه را بايد با احترام و حفظ كرامت انساني همسر به او داد و هرگز نبايد به خاطر دادن نفقه بر او منتی گذاشت چرا كه حق طبيعي اوست و دینی است كه بر عهده مرد میباشد و این ظلم بزرگي است در حق زن كه با داشتن اطاعت و تمکین و فداکاری در حق همسر و فرزندان براي گرفتن حق خود متحمل ذلت و خواری شود.اميد است در جامعه خود هرگز شاهد این موارد ناگوار نباشيم . انشاءالله
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید