تا به حال به اين موضوع فكر كردهايد كه شخصيت يك فرد ميتواند نحوه برخورد اطرافيان را با خود تعيين كند؟ حتما شما هم معتقد هستيد كه افراد در مقابل شخصيتهاي گوناگون رفتار متفاوتي از خود نشان ميدهند. اشخاص بسياري هستند كه در اجتماعات مختلف و در جمع اقشار گوناگون داراي اعتبار و احترام خاصي هستند و شخصيت آنها در بين همه افراد مورد تحسين واقع ميشود.
نه اشتباه نكنيد! دستيابي به احترام و اعتبار هميشه از راه مقام و ثروت به دست نميآيد و هستند افرادي كه با وجود داشتن مقام عالي رتبه يا ثروتي ايدهآل، در نزد ديگران ارزش و اعتبار چنداني ندارند و اما در مقابل بسيارند اشخاصي كه نه مقام دارند و نه ثروت ولي شان و منزلت آنها شخصيت قابل احترام و اعتباري را در نزد اطرافيانشان به وجود آورده است.
رفتار اين افراد با متانت و انجام اعمال تحسين برانگيز و جذاب تلفيق يافته كه موجب ميشود تا ديگران با دقت و حساسيت خاصي در مقابل آنها برخورد كنند.
رابطه اجتماعي آنها با ديگران به اندازهاي جذاب و با قاعده است كه جايي براي بياحترامي، تحقير و بدگويي ديگران و گله و شكايت باقي نميگذارند.
اگر آنها مهره مار! نداشته باشند، حتما از قدرت ارتباطي فوق العادهاي برخوردارند و قبل از هرچيز خود را به خوبي شناختهاند!
بله آنها «خود» واقعي را شناختهاند. خود واقعي به معناي شخصيتي كه يك انسان در نهايت تحليل و دقت در رفتار خود ميتواند به آن دست يابد. اين افراد با كنكاش درون عملها و عكس العملها، رفتارها و كردارها به نمونه درست يك شخصيت دست يافتهاند.
شخصيتي كه سنجيده رفتار ميكند، ميداند كِي و چگونه سخن بگويد، مودب و خوش برخورد است، در بحث و مذاكره غير معقول از شخصي جانبداري نميكند، با گفتن سخنان بيهوده و ارائه اطلاعات اشتباه از ارزش خود نميكاهد، اول خوب گوش ميدهد سپس پاسخ ميدهد، ظاهري آراسته دارد و آداب اجتماعي را به درستي انجام ميدهد. او ظرفيت خود را ميداند و در موقعيتهاي مختلف حد خود را ميشناسد و پا از گليم خويش فراتر نميگذارد. از قدرت كلمات آگاه است و سعي ميكند كلماتي كه بار عاطفي مثبت دارند را ادا كند و از گفتن كلمات تضعيفكننده خودداري كند.
در جايي كه احساس كند مورد سرزنش و انتقاد قرار خواهد گرفت، زيادهروي نميكند و احترام و منزلت ديگران را در هر شرايطي حفظ ميكند، بر احساسات خود غلبه ميكند، شخصيت كسي را به چيزي نميفروشد. تن به خواستههاي بيارزش ديگران نميدهد حتي اگر براي او منفعتي داشته باشد. درخواستهاي بيجا و حقيرانه از ديگران نميكند و سعي ميكند كم توقع و قدرشناس باشد، او ميداند كه اگر هرچه دوست دارد بر زبان بياورد، در مقابل هر آن چه دوست ندارد خواهد شنيد.
در مقابل اشخاصي هم هستند كه به راحتي بر اعتبار خود ضربه وارد ميكنند و با رفتارهاي اشتباه و ندانم كاريهاي پي در پي به طرز فجيعي به تخريب شخصيت خود ميپردازند. آنها معمولاً افرادي حاشيهطلب و مباحثهگر هستند و از درگيرشدن و تندي با ديگران بالي ندارند. اين افراد براي اين كه حرف خود را به كرسي بنشانند به هر راهي متوسل ميشوند و درست و نادرست و معقول و غير معقول بودن رفتار را با هم قاطي ميكنند. احساسات و عصبانيت خود را به راحتي بروز ميدهند و با جر و بحثهاي بيمورد و طولاني و انجام عكسالعملهاي ناشايست، موجب كمرنگشدن پرده شرم و حيا بين خود و ديگران ميشوند كه همين امر ميتواند بزرگترين عامل شروع توهين، تحقير و بياحترامي از جانب ديگران باشد.
درخواستهاي متعدد را به علت داشتن منفعت بدون در نظر گرفتن جوانب آن ميپذيرند. به آداب اجتماعي توجهي ندارند و در مواقعي ادب را زير پا ميگذارند. براي آنها چندان اهميتي ندارد كه اعتبارشان در نزد ديگران تضعيف خواهد شد يا نه. آنها هرچه دوست دارند به زبان ميآورند و برايشان مهم نيست كه در مقابل چه چيز ميشنوند.
افراد سومي هم در اين مجموعه حضور دارند،آنها بعضي مواقع مانند افراد دسته اول و برخي اوقات شبيه افراد دسته دوم ميشوند، شخصيت آنها نا خواسته و ندانسته تحت تاثير بعضي از اشتباهات قرار ميگيرد و اگر اشتباهات آنها از طرف اطرافيان مورد انتقاد واقع شود، با درك اشتباهات و ممارست در بهبود آن سعي بر اصلاح رفتار خود ميكنند.
اين افراد منطقيتر از گروه دوم و نسبت به روابط اجتماعي و اصول رفتاري گروه اول كماهميتترند، در نهايت براي بهبود شخصيت خود ارزش قائلند.
نويسنده: امير دشتكيان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید