يکي از مطالبي که بسيار بر روي آن تأکید شده است و از دلايل و بهانههای ايجاد رابطه، بيان میشود شناخت قبل از ازدواج است که اگر ميان دختر و پسر رابطهای نباشد و طرفين از هم شناختي نداشته باشند، ازدواج آنها کورکورانه خواهد بود.
بدون ترديد زوجهای جوان بايد با ديدي باز و آشنايي کامل از استعدادها و خصوصيات اخلاقي و فرهنگي يک ديگر، زندگي مشترک خود را آغاز نمايند تا در فراز و نشيب زندگي، با همراهي و همدلي مشکلات را پشت سر بگذارند. در اسلام نيز هم سطح بودن زوجين مورد تأکید قرار گرفته است. اما نکته اصلي در اين است که آيا ارتباط و دوستي قبل از ازدواج، شناخت کامل را تأمين میکند؟ در اين زمينه بهتر است دختر و پسرهاي عزيز به نکات زير توجه کنند:
1ـ در آغاز بايد به اين نکته توجه نمود که چه شناختي تفاهم و درک متقابل را به همراه خواهد داشت و يکرنگي و يکدلي لازم را در زندگي به وجود خواهد آورد.
واضح است زماني شناخت کامل و دقيق به دست میآید که با عقل و خرد، فرد مقابل را از جهات مختلف مورد ارزيابي قرار دهيم. در ضمن بايد تلاشهای شناختي خويش را بهگونهای تحت کنترل در آوريم که از کجروی در انديشه مصون بمانيم و در نتيجه، به شناخت يا بازشناسي صحيح از يکديگر راه يابيم.
2ـ بسي روشن است که دوستیهای خياباني و تلفني و روابط ميان دختر و پسر، از آن جا که زيبايي و جذابیت جسماني و تشابه ظاهري در آن نقش پررنگي دارد و افراد در آن مقطع در هالهای از احساسات و عواطف غوطهورند و در پي فردي هستند که با ساختههای ذهنیشان مطابق باشد، در ارکان شناخت ناتمام است و کوري حاصل از عشق و محبت بر آن حکومت مینماید. در اين گونه روابط، چون احساسات و هيجانات و شور جواني در حدّ بالايي قرار دارد، حس واقعيت آزمايي، ضعيف است و در مقابل، حالتهای کام بخشانه، بسيار قوي هستند.
چنان که امام علي ـ علیهالسلام ـ میفرماید: «چشم عاشق از ديدن عیبهای معشوق کور است و گوش او از شنيدن زشتیهای او کر است.»
دکتر... در مجله «ايران جوان» در ضمن گفت و گويي درباره روابط و عشق ـ علي رغم اصرار بر روابط آزاد ـ اذعان میدارد:
در يک سري تحقيقات، به مردان مورد آزمايش گفتند که در اين جا دو خط تلفن وجود دارد؛ با يکي از آنها با خانمي زيبا صحبت میکنید و در ديگري با خانمي زشت. هنگام صحبت با خانم زيبا آنها فکر میکردند که او باهوشتر است و مثلاً معاشرتي هم هست و لذا خود اینها در صحبت با او معاشرتي میشدند و سعي میکردند جذابتر جلوه کنند؛ يعني هر دو طرف، بهترين چيزهايشان را در ويترين میگذارند و اين ویترینها هستند که با هم صحبت میکنند. هنگامي که دست از پيش گويي کام بخشانه برداريم، انتظاراتمان هم متفاوت خواهد بود؛ يعني هنگامي که با واقعیتها رو به رو شويم، حس میکنیم معشوق، چهرهاش عوض شده است.
3ـ به اعتراف قائلين به روابط آزاد نيز اين دوستیها شناخت لازم براي زندگي را تأمين نمیکند و طرفين را از الزامهای دروني نسبت به عشق، محبت، خانواده، احساس مسئوليت و مقدار ظرفیتهای رواني و عاطفي يک ديگر با خبر نمیسازد؛ بلکه اين آشنايي، سطحي و کاملاً عاطفي است و حرفهایی هم که در آن مقطع رد و بدل میشود به همين گونه است و در آنها از اصول مؤثر در شناخت، خبري نيست.
4ـ سرانجام بيشتر آشناییهای تلفني و ازدواجهای خياباني طلاق است.
به حکايت آمارهاي منتشر شده، اين گونه ازدواجها از استحکام کمتری برخوردارند و تعداد قابل توجهي از آنها به طلاق کشيده میشوند. در اين گونه روابط، طرفين، نقاط ضعف خود را میپوشانند و بیشتر سعي در جلب توجه ديگري دارند و نقش بازي میکنند. آنها سعي دارند همان گونه باشند که طرف مقابل میپسندد!
اگر سري به هفته نامهها و مجلات خانوادگي بزنيم، صفحات هم راز و پزشک مشاور، مملو از غم نامههايي است که دخترها و پسرها از دوستیها و ازدواجهای ناکام خود نوشتهاند. بسياري از ايشان، وقتي شور و اشتياق اولیهشان فرو نشست و با واقعیتهاي زندگي، بیشتر رو به رو شدند، با يک ديگر احساس نوعي بيگانگي و غرابت نموده، با عدم تفاهم در زندگي مشترک مواجه شدهاند.
5ـ بسياري از ازدواجهایي که از روابط خياباني، پارک و دانشگاهها شروع شدهاند، يا به سرانجام روشني نرسيده، يا قبل از ازدواج رها شده و حاصلي جز بدنامي نداشتهاند. عشق و علاقههایی که از طريق آشنايي در خيابان و تماس تلفني و ... حاصل میشود، به همان صورت که با شتاب ايجاد میشود، به سردي میگراید و خاموش میشود.
دکتري جامعه شناس، دليل ضعف چنين پيوندهايي را در بیپایه بودن عشقهای زودگذر جست و جو میکند و میگوید:
جواناني که هم ديگر را در پارکها و خیابانها مییابند، يا از طريق تماسهای تلفني به هم ديگر علاقهمند میشوند، اصولاً مبنا و اساس علاقهمندي خود را بر همان نگاههای اوليه پايه گذاري میکنند و اين عشق و علاقه وقتي ظاهري باشد، قاعدتاً بعد از مدت زماني به تحليل میرود و نهایتاً خاموش میشود. لذا میبینیم که اغلب چنين ازدواجهایي حتي بعد از مدّت زمان کوتاهي (کمتر از يک سال) به طلاق میانجامد.
6ـ کسي رغبت ندارد با دوست دختر يا دوست پسر خود ازدواج کند.
جوانان شرکت کننده در مصاحبهای درباره روابط دختر و پسر، علي رغم اصرار بر رفع محدودیتهای موجود در جامعه و خانواده، در لابه لاي سخن خود به اين مفاسد اشاره نمودهاند: پسري میگوید:
من هيچ وقت امکان ندارد با دختري که دوست هستم، ازدواج کنم (و ازدواج طبق معمول و با همراهي خانواده پسنديده است)... شما اگر معناي ازدواج را بدانيد، آن وقت حساسيت مردهاي ايراني را میفهمید. ... اگر دختري حتي با يك پسر دوست بوده باشد، حاضر نيستم با او ازدواج کنم.
ديگري میگوید:
من اگر دختري داشته باشم نمیگذارم که با پسري ارتباط داشته باشد؛ چون اين ارتباط بد جا افتاده و اکثراً براي وقت تلف کردن است نه براي ازدواج.
حال با توجه به اين مسائل، اصرار بر روابط آزادانه دختر و پسر، چه ثمري میتواند به بار آورد؟ در جايي ديگر از اين مصاحبه، درباره مفاسدي که اين نوع روابط به همراه دارد آمده است.
به نظر من، اگر پس از ايجاد ارتباط، ازدواجي صورت گيرد، مشکل آفرين میشود؛ چون پسرهايي که (با دختري) دوست میشوند، تا مشکلي در زندگي مشترک پيش میآید میگویند: آره، تو همان کسي بودي که با من دوست شدي... .
7ـ بهصرف ايجاد رابطه، شناخت لازم حاصل نمیشود؛ بلکه دقّت بر بافت خانوادگي، فرهنگي، اقليمي، شرايط محيطي که فرد در آن رشد يافته، ميزان تحصيلات و شاخصهایی از اين قبيل لازم است تا طرفين زمینههای تفاهم را دريابند.
8ـ شرايط ارتباط دختر و پسري که میخواهند دوستي آنها به يک رابطه تبديل شود، اسلام شرايطي را براي آن لازم دانسته است. از جمله اين که بايد ميان افراد، تعهدي بهصورت رسمي (هر چند اين روابط موقت و براي زمان محدود باشد) ايجاد شود. لذا کساني که میخواهند با هم رفاقت و يا رابطهای داشته باشند، بايد تعهدي رسمي بهصورت عقد دائم و يا موقت ميانشان وجود داشته باشد. و تنها در اين حالت، ارتباط دوستي و تماس تلفني آنها جايز و بدون اشکال است. عدم دقت در اين تعهدات منجر به بدبینیهای دو طرف، والدين زوجين در آينده میشود و ممکن است باعث ناراحتیها و اتفاقات ديگر شود.
9ـ رابطه تلفني: بسيار روشن است که تنها با روابط تلفني و ... ميان دختر و پسر شناخت کامل از خصوصيات اخلاقي و سلیقههای فردي براي ازدواج حاصل نمیشود. چرا که جواني، سن اوج کششهای جنسي و عاطفي است به همين خاطر نظارت بزرگان و مشاوره ازدواج میتواند او را در انتخابي خوب کمک کند. اگر چه ممکن است جوانان در ابتداي امر با همان سرشت و طبيعت پاکشان روابطي را آغاز کنند؛ ولي تجربه نشان داده است که در پايان کار اين روابط به مشکلات حاد و پیچیدهای تبديل گرديده که باعث پشيماني آنها شده است.
10ـ باز تأکید میشود، اگر چه ممکن است ریشههای تمايلات نفساني و احساسي در ابتداي روابط مشخص نبوده و از چشم آنها مخفي بوده است؛ ولي در امتداد مسير، اين تمايلات بروز و ظهور پيدا کرده و مشکلاتي را به بار آورده است. حال اگر اين روابط همراه با تمايلات و هیجانها، بهوسیله اهرم تعهد شرعي و قانوني همراه نبوده باشد با کمتر ناراحتي و ناملايماتي اين روابط از هم پاشيده شده و کانونهای ابتدايي مهر و محبت به خانههای فساد و طلاق تبديل خواهد شد.
لازم به ذکر است که در چنين روابطي قبل از اين که «شناختي» از طرف مقابل حاصل شود، «بذر محبت و دوستي و عاطفه» شخصي مقابل در دل انسان کاشته میشود و همان طور که در بالا اشاره کرديم اين امر باعث عدم شناخت صحيح از طرف مقابل میشود.
و چون بعد از مدتي بسياري از مشکلات و تفاوتهای فردي و اجتماعي نمايان میگردد و از طرف ديگر اين روابط هم ضمانت اجرايي و قانوني ندارد و بهسادگی از هم پاشيده شده و موجب بدنامي و محروميت از ازدواج مناسب و درخور شأن طرفين خواهد شد.
11ـ غوطهور شدن در اين نوع روابط، جواناني را که بايد در بهترين مقطع از سن خود، به دنبال آموختن علم و کسب تجربههای آينده خويش باشند، در اضطراب و هيجانات بیاساس نگه میدارد، و با ايجاد فشارهاي روحي و تشویقهای دروني آرامش را از آنان سلب میکند؛ هيچ گاه اين جوانان طعم شيرين آرامش، شادي، رضايت، موفقيت را در زندگي خانوادگي نخواهند چشيد. ازدواجهایي که بر اين اساس چيده شده، بسيار متزلزل میباشد.
12ـ پس از اين که خانواده خود و ديگر مشاورين امين و آگاه در رابطه با طرف مقابلتان به مشورت پرداخته و به نتيجه مثبت دست يافتيد از خانواده خودتان بخواهيد که در جلسات معين و مشخصي که از طرفين شما هم حضور دارند به تبادل افکار بپردازيد و اگر همديگر را پسنديديد و شرايط همديگر را مناسب تشخيص داديد، در يک مناسبت معيني اقدام به عقد رسمي بکنيد و اگر امکاناتي بايد فراهم شود که فعلاً موجود نيست مراسم جشن رسمي را به تاريخ بعدي موکول کنيد تا امکانات و شرايط جنبي فراهم شود.
چند تذکر
بر اساس تجربههای مشاورهای و گزارشهای خانوادهها، پس از ازدواج افرادي که تجربه دوستي با دختر يا پسر را داشتهاند بدگماني و بدبيني نسبت به شريک زندگي زياد است و اين بلا مثل خوره به جان زندگي زناشويي میافتد و شادابي و نشاط را میگیرد.
2ـ در زندگي زناشويي، بیتردید ناسازگاري و تنشهایی رخ میدهد که كساني كه تجربه دوستیهای اين چنيني دارند ناخودآگاه ذهنشان به خوشیهای آن ايام منصرف میشود و بهجای اين که انرژي خود را صرف حل مشکل و ناسازگاري کنند دست به شیوههای ناکار آمد قهر، داد و فرياد، انتقام و ... میزنند.
نکته پاياني
البته اسلام، جايز دانسته که دختر و پسر قبل از ازدواج، بهقصد ازدواج(نه دوستي) همديگر را خوب ببينند و صحبت کنند و از همديگر شناخت لازم را به دست آورند. كه براي اين رابطه هم ضوابطي وجود دارد ازجمله اين که بايد به دور از هر گونه فريب و شهوترانی باشد و نبايد با آبروي طرفين بازي شود و موجب بدنامي آنها گردد و نبايد خود را در موضع تهمت قرار داد. و مسلّم است كه اين كار در صورتی که بااطلاع، نظارت و همكاري والدين و اطرافيان صورت گيرد با موفقيت همراه خواهد بود.
عباس آينه چي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید