در میان دوران مختلف حیات انسان، دوره بلوغ و آغاز حیات جنسی از مهمترین و بحرانیترین ایام زندگانی به شمار میرود. در همین دوران است که دگرگونیهای بسیاری در تواناییهای جسمی به وقوع میپیوندد و به همراه خویش بینشها و گرایشهای نوجوان را متحول میسازد. مولوی در ضمن بیانی گیرا این دوره را این گونه به شعر درمیآورد:
و آن جوانی همچو باغ سبز و تر
میرساند بیدریغی بار و بر
چشمههای قوت و شهوت روان
سبز میگردد زمین تن بدان
خانه معمور و سقفش بس بلند
معتدل ارکان و بی تخلیط و بند (1)
با نظر به اهمیت این دوران، روان شناسان در یکصد ساله اخیر به تحقیقات دامنهداری دست زدهاند و هر کدام از زاویهای خاص به بازگشایی و تشریح این دوره پرداختهاند.
جالب است بدانیم قرن بیستم در کنار تمامی القاب و اسامی خویش، مانند: عصر فضا، اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسایی علمی نوجوانان» نیز ملقب شده است. (2) و این مطلب نشانگر پیچیدگی این دوران خاص میباشد. از این رو، برخورد سطحی با این مقوله جز بازخوردها و واکنشهای منفی به بار نخواهد آورد. از همینجا میتوان سنگینی رسالت مبلغان و مربیان را درک نمود; چرا که آنان میتوانند با شناسایی این مرحله حیاتی و ظریف، نقشهای مثبتتری در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خویش ایفا نمایند.
در این راستا، نوشتار حاضر سعی خواهد نمود، ضمن رعایت چکیده گویی و با تأکید بر حیات جنسی در دوران بلوغ، نکاتی را یادآوری نماید. بدیهی است کاوش بیشتر در این عرصه و شناخت همه جانبه دوران نوجوانی، نیازمند تلاش خوانندگان محترم و پیگیری مباحث ارائهشده در منابع اصلی میباشد.
آستانه حیات جنسی
آستانه زمانی حیات جنسی در کشورها و مناطق مختلف جهان متفاوت است و به عوامل اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی قومی و توارث بستگی دارد. (3) البته، باید توجه داشت که در مورد سن بلوغ بین کارشناسان اختلاف نظر است، اما بیشتر آنان بر این عقیدهاند که شروع بلوغ در دختران 9 - 16 سال و در پسرها 10 - 17 سالگی است. اما آنچه مورد توافق همگی است، بلوغ زودرس دختران نسبت به پسران است. (4)
در هر حال، بلوغ در پسرها با ترشح هورمونهای جنسی آغاز میشود و مهمترین آنها تستوسترون است که موجب تغییرات بسیاری میگردد که در پایین به آنها اشاره میشود:
1. این هورمون بر توزیع موی بدن تأثیر گذاشته، رشد مو در ناحیه زهار، صورت، زیر بغل، قفسه سینه و پشت را موجب میشود.
2. در ابتدا صدای نوجوان را دورگه ساخته، سپس موجب بم شدن صدا میگردد.
3. ضخامت پوست را افزایش داده، با فعال ساختن غدد چربی موجب پدیدآوردن جوش غرور میشود.
4. به خاطر ترشح تستوسترون ضخامت و استقامت استخوانها افزایش مییابد و بدن عضلانی میگردد.
5. با شروع بلوغ و ترشح هورمون یاد شده، اندازه قسمتهای مختلف بدن، افزایش مییابد.
6. نیاز بدن به انرژی را تا 15% افزایش داده، رژیم غذایی را تغییر میدهد. (5)
امام صادق علیهالسلام نیز در همین رابطه با گفتاری گویا به ارائه نشانههای بلوغ میپردازند و خطاب به مفضل میفرمایند: «فاذا ادرک و کان ذکرا طلع الشعر فی وجهه فکان ذلک علامة الذکر ... و عز الرجل آلتی یخرج به من حد الصبی و شبه النساء; (6) و آنگاه که طفل به مرز بلوغ میرسد، چنانچه پسر باشد، در صورتش مو میروید و این نشانه جنس مرد و خروج از دوران کودکی و شباهت به زنان است.»
در دنباله این دوران در حدود 14 سالگی احتلام و انزالهای شبانه رخ میدهد و به مرور سرعت رشد کاهش یافته و در حدود 18 یا 19 سالگی متوقف میشود. در برخی روایات اسلامی نیز با اشاره به همین دوران، پایان رشد، 18 سالگی قرار داده شده است:
«عن ابی عبدالله علیهالسلام فی قول الله - عزوجل - «فلما بلغ اشده واستوی» (7) قال: اشده ثمانی عشرة سنة واستوی التحی; (8) امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه «فلما بلغ اشده واستوی» فرمودند: مراد از نیرومندی، رسیدن به هجدهسالگی است و مقصود از «استوی» رویش مو بر صورت است.»
هویتیابی
نقش بلوغ تنها به جنبههای جنسی ختم نمیشود، بلکه از آنجا که دوران نوجوانی، زمان ساخت هویت و شخصیت یک فرد نیز محسوب میشود، بر آن نیز تأثیر میگذارد. این تأثیرها میتواند به صورت اختلالات شخصیتی ذیل جلوهگر شود:
الف) بدبینی: نوجوانان به هیچ کس اعتماد نداشته، دائماً نگران آسیب دیدن و فریب خوردن از دیگران میباشند. در ذهن خود تهدیدهایی از طرف دیگران ترسیم میکنند و به دنبال آن موضع دفاعی میگیرند. زود عصبانی میشوند و به انتقاد یا پیشنهاد دیگران اهمیتی نمیدهند. مسائل کوچک را بزرگ میبینند و زندگی را بر خود و دیگران دشوار میسازند.
ب) شخصیت منزوی: کنارهگیر، مردمگریز و اجتماع ناپذیر میباشند، دوستان کمی دارند، بیتفاوت بوده، به ندرت به دنبال تفریح و حضور در فضاهای باز میروند.
ج) شخصیت بی ثبات: این گونه افراد قدرت مواجهه با مشکلات را ندارند. روابط ایشان سطحی و فاقد صمیمیت است و برای آینده خویش هدف مشخصی ندارند. این گونه اشخاص برای رسیدن به اهداف خویش از خشونت رویگردان نیستند و ممکن است به انواع انحرافات اخلاقی و بزهکاری مبتلا شوند. (9) در بخشهای آینده به خوبی در خواهیم یافت که بین بافت شخصیتی و حیات جنسی رابطهای محکم وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از انواع انحرافات جنسی سبب جامعه گریزی، انزوا یا شونت خواهد شد که در بحثهای آتی به آن خواهیم پرداخت.
رویش خرد و بلوغ جنسی
بلوغ جنسی و علائم آن نه تنها نشانگر رشد جسمی و جنسی نوجوان است، بلکه نشانی از تحول و تکامل در جنبههای روانی نیز هست. به همین دلیل، اغلب نوجوانان در سنین بین 12 تا 15 سالگی به نوعی بلوغ عقلی میرسند و مفاهیم مجرد و انتزاعی را درک میکنند و بسیاری از ارزشها و اصول اخلاقی را درمییابند. در ادامه این رشد، آنان در 15 تا 18 سالگی وارد مرحلهای جدیدتر میشوند و به فلسفه زندگی، بایدها و نبایدهای زندگی توجه مینمایند و به پرسشگری در این موارد میپردازند.
در همین دوران است که ضمن درک واقعیتها، بر آزادی خویش تأکید میکنند و خواستار آزادی در بسیاری از زمینهها میشوند. این مسئله از آنجا اهمیت مییابد که اگر نتوان در این دوران بین بلوغ عقلی و جنسی نوجوان رابطهای منطقی و درست پدید آورد، انحرافات، بزهکاری و اختلالات رفتاری و شخصیتی را در پی خواهد آورد. (10)
امیرمؤمنان نیز باتاکید بر همین هویت متضاد نوجوانان، دوره نوجوانی را عرصه پیکار خرد و حماقت میداند و میفرماید: «لا یزال العقل والحمق یتغالبان علی الرجل الی ثمانی عشر سنة فاذا بلغها غلب علیه اکثرهما فیه; (11) خرد و حماقت همواره و پیوسته تا 18 سالگی در جنگ و ستیز برای غلبه بر انساناند و آنگاه که به هجدهسالگی برسد، از میان خرد و حماقت هرکدام که در جان نوجوان عمق بیشتری داشته باشد، پیروز این میدان خواهد بود.»
در همین رابطه روایات دیگری نیز وجود دارد که ضمن تأکید بر تفکیک بلوغ عقلانی و جنسی، بلوغ عقلی را تنها ملاک مهم در ارزشیابی از شخصیت نوجوان به حساب میآورند. از این میان، میتوان به روایتی از امام صادق علیهالسلام اشاره نمود که میفرماید: «انقطاع یتم الیتیم بالاحتلام وهو اشده وان احتلم ولم یؤنس منه رشد وکان سفیها او ضعیفا فلیمسک عنه ولیه ماله; (12) یتیمی [کودکان بی سرپرست] با احتلام که همان نیرومندی بدن اوست [و نشانه بلوغ جنسی است] پایان میپذیرد. اما چنانچه با وجود احتلام، او به رشد [عقلی] نرسیده باشد و سفیه یا ضعیف باشد، سرپرست وی باید اموال او را [بازستانده،] نزد خویش نگه دارد.»
مراحل تمایلات جنسی
نوجوانی، دورهای انتقالی و نوعی برزخ میان کودکی و جوانی به شمار میرود. در این سن مسئله آفرین، نوجوان وارد حیات عاطفی خویش میشود و با رشد جنسی، احساس بیثباتی و عدم امنیت در وی تشدید میشود. زنگهای خطر آنگاه به صدا درمیآیند که والدین و مربیان به جای راهنماییهای مؤثر و کارگشا، تدابیری مبهم و گیجکننده را اتخاذ نمایند و به این وسیله نوجوان را در سرگردانی رها سازند. از این رو، مناسب است با توجه به اهمیت مطلب، گذری هرچند کوتاه بر مراحل تمایلات عاطفی - جنسی در نوجوان داشته باشیم.
پیش از بررسی این مراحل، لازم است بدانیم نوجوان در آغاز این دوران احساس ناشناخته و مرموزی را در وجود خویش مییابد که با نوعی محبت و علاقه به دیگران آمیخته است. این احساس به پنج مرحله تقسیم میشود:
مرحله اول: توجه نوجوان به وضع بدن به ویژه دستگاه تناسلیاش معطوف میشود و این سرآغاز تمایلات جنسی او است.
مرحله دوم: در این مرحله توجه به امور جنسی با عاطفه و محبت همراه میشود و ماهیتی عاطفی به خود میگیرد.
مرحله سوم: علاقه به جنس مخالف در وی بیدار میشود. این علاقه ممکن است یک یا چند نفر را هدف قرار دهد.
مرحله چهارم: علاقه از چند نفر به یک نفر معطوف میگردد. این فرد ممکن است از لحاظ سنی مسنتر از نوجوان باشد.
مرحله پنجم: نوجوان تغییر عقیده داده، به فردی از جنس مخالف که همسن او باشد متوجه میشود. (13)
در واقع، نوجوان طی حیات جنسی خود دو نوع عشق را تجربه میکند: عشق عاطفی و عشق شهوانی. عشق عاطفی محبتی پاک میباشد و به دور از جنبههای جنسی با تمجید و تحسین توأم است و نوجوان از اینکه این احساس را با مسائل جنسی لکهدار کند به شدت پرهیز دارد. به دنبال عشق عاطفی، عشق شهوانی سر میرسد که همراه با لذتهای جنسی میباشد. در این مرحله، نوجوان چنانچه ویژگیهای مطلوب خویش را در شخص مقابل ببیند، به ازدواج میاندیشد.
«موریس دبس» در تشریح این دوران میگوید: «دیر یا زود غریزه جنسی، به ویژه در پسران، تا سرحد وجدان نفوذ کرده، تحریکات شهوانی، همچون تصادم امواج با ساحل، شروع به مبارزه مینمایند. این غریزه آن گونه قدرتمند است که مرکز تأثیرگذاری برای تمام آرزوهای اعضای دیگر بدن میگردد. اما تأثیرات غیرمستقیم آن بسیار بیشتر است. وجود آن به کلی زندگانی عاطفی و تظاهرات محبتآمیز انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. تا جایی که اگر در 13 یا 14 سالگی مکان محدودی را در عاطفه اشغال کرده باشد، سه یا چهار سال بعد، مالک اصلی آن میشود و آنگاه است که تمام تظاهرات محبتآمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه میگیرد.» (14)
با این وجود، باید توجه داشت که در این مرحله، چنانچه این علاقهمندیها در چارچوب شرع و قانون مهار نشوند، ممکن است به مسئلهای پرمخاطره تبدیل شوند. به همین خاطر، مناسب است در سنین حساس بلوغ با تقویت اراده نوجوانان و ارائه آگاهیهای لازم آنان را به خویشتنداری و پی گیری فعالیتهای سالم تشویق نمود تا در این دوران پراضطراب و خطرآفرین، در مسیری سالم و خداپسندانه گام بگذارند و به سلامت از طوفانهای جنسی بگذرند.
کجرویهای جنسی
وجود نیازهای جنسی در انسان، مانند نیازهای ابتدایی نظیر گرسنگی یا تشنگی مسئلهای طبیعی به شمار میرود. اما این نیاز در دوران بلوغ از قدرتمندترین جنبههای حیاتی محسوب میگردد که دیگر جنبههای عاطفی، عقلانی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده، در پارهای از موارد برای ارضاء خویش قوانین را زیر پا میگذارد. از همینجا است که مفهوم «انحرافات جنسی» پدید میآید و بر همه روشهای کسب لذت جنسی که مورد قبول قوانین دینی و اجتماعی نباشد، اطلاق میگردد. (15)
در واقع، با کاهش قدرت مقاومت اراده و ایمان شخص در برابر جاذبهها و کششهای جنسی، زمینه بروز کجرویهای جنسی مهیا میشود و نوجوان به یک یا چند بزه جنسی روی میآورد. کامجویی از خود یا کشش به سوی جنس موافق یا گرایشهای غیرقانونمند به سوی جنس مخالف از جمله گرایشهای انحرافی به حساب میآید.
همچنین این گونه انحرافات موجب رشد احساس ناتوانی و عجز در برابر کششهای نامطلوب جنسی گردیده، نوجوان را به موجودی بیاراده و ناتوان تبدیل میکند. این حس ذلت زا را امیرمؤمنان علیهالسلام در گفتار خویش این چنین بیان میکنند: «عبد الشهوة اذل من عبد الرق; (16) آن کس که بنده [و برده] شهوت خویش است، ذلیلتر از بنده برده میباشد.»
و در جایی دیگر در تشبیهی زیبا به واقعیتی سهمناک اشاره کرده، میفرمایند: «عبد الشهوة اسیر لا ینفک اسره; (17) بنده شهوت همانند اسیری است که اسارتش همیشگی و بیپایان است.»
انواع انحرافات جنسی
انحرافهای جنسی را میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود:
الف. انحرافهای هدفی: در این نوع انحرافها، هدف جنسی نادرست انتخاب میشود، مانند: همجنسگرایی و خودارضائی که در اولی شریک جنسی از جنس موافق است و در دومی، شخص، خود شریک جنسی خویش است.
ب. انحرافات روشی: در این دسته، هدف جنسی درست گزینش میشود، ولی در شیوه برآوردن ارضاء نیاز جنسی روش نامناسبی برگزیده میشود، مانند: جنون دیگرآزاری یا خودآزاری که در حین آمیزش جنسی از فرد سرمی زند.
ج. انحرافهای شدتی: این دسته که بیشتر ضعف یا شدت در فعالیتهای جنسی را دربر میگیرد به خودی خود انحراف جنسی - شرعی محسوب نمیشود، اما به عنوان بیماری مورد بررسی قرار میگیرد. (18)
در اینجا مناسب است یادآور شویم که متأسفانه نوع شایع انحراف جنسی در میان نوجوانان، استمناء یا خود ارضائی است که نظر به اهمیت این موضوع مباحث آتی را با تأکید بر این انحراف پی خواهیم گرفت.
کجرویهای جنسی و علتها
در زمینه بررسی علتهای انحرافات جنسی باید اعتراف نمود که این گونه علتها دامنهای بسیار گسترده دارند که توجه به همه آنها از حوصله این نوشتار خارج است. از این رو، به مهمترین علل اشاره کوتاهی خواهیم داشت:
الف. کنجکاویها: کودک در سنین پایین با کنجکاوی در مورد اندام خویش با دستگاه تناسلی نیز آشنا میشود و از آنجا که تماس با آن موجب نوعی لذت میشود به ادامه کار تشویق میشود. مناسب است در این موارد والدین او را متوجه کارهای دستی - هنری و بازیهای پرنشاط نمایند.
ب. ناآگاهی: نوجوان ممکن است به صورت اتفاقی دچار خودارضائی شود و به خاطر لذت حاصل از آن و بدون توجه به خطرهایی که او را تهدید میکند به این کارها ادامه دهد. در اینجا است که وظیفه والدین بیش از هر زمان دیگر سنگینتر است و باید سبت به علائمی همچون بیحسی، کسالت، افسردگی، انزوا و ... عکسالعمل لازم را نشان دهند و موضوع را بدون برچسبهای ناروا و با مشورت با افراد آگاه، مورد بررسی قرار دهند.
ج. خانوادههای آسیبزا: رعایت مسائل جنسی بین والدین و رعایت حریمها در این مورد میتواند در تربیت جنسی نوجوان نقش چشمگیری داشته باشد. همچنین نوع برخورد والدین با فرزندان دختر و پسر و جداسازی آنها از یکدیگر، از اهمیت به سزایی برخوردار است.
د. حقارت و تحقیر: از جمله عوامل مخرب شخصیت نوجوان که میتواند در ابتلای وی به انحرافهای جنسی نقش مهمی ایفا کند، سرزنشها و ایجاد عقده حقارت در نوجوان است. بیتردید کسی که از خودباوری بیشتری برخوردار است، کمتر به دام این گونه کجرویها میافتد و برعکس، شخصیتهای خودکمبین و تحقیرشده، دفاع روانی مناسبی در برابر طوفان شهوات نداشته، در پنجه این انحرافات گرفتار میشوند.
ه. تقلید و بدآموزی: دوران نوجوانی، دورانی آمیخته با تقلید است. تقلید از گروه همسالان و بزرگسالان محبوب، از همین ویژگی نشئت میگیرد. تقلید، گاه جنبه بدآموزی به خود میگیرد و به تقلید رفتارهای ناهنجار جنسی میانجامد. شاید به همین دلیل است که امام باقر علیهالسلام در مورد تأثیر دوستان ناباب از زبان لقمان میفرماید: «ومن یقارن قرین السوء لا یسلم; (19) آن کس که با دوست ناباب همنشین شود، سالم نمیماند.»
و. عوامل فرهنگی: وجود مجلات، عکسها و فیلمهای مبتذل، همچنین فضاهای مختلط و بیبندوبار و کتابهای نامناسب میتواند عاملی مهم در انحرافهای جنسی باشد. این گونه عوامل به ویژه رسانههای تصویری، از آنجا که با حافظه ماندگار دیداری سر و کار دارند، از آسیبزایی بیشتری برخوردارند.
ز. لباسهای نامناسب: پوشیدن لباسهای تنگ یا لباسهای جنس مخالف، موجب تشدید هیجان جنسی شده، در نتیجه باعث فروافتادن به کام مشکلات میگردد.
ح. محبت جویی: خلأ عاطفی و روانی راه را برای سوءاستفاده دیگران و پناه بردن نوجوان به دیگران هموار میسازد و او را به سوی کامیابیهای مجازی میکشاند. (20)
راههای پیشگیری
از جمله پرسشهای مهم در زمینه انحرافهای جنسی، چگونگی برخورد و پیشگیری از این نوع انحرافات میباشد. در این قسمت به صورت فهرست به برخی از مهمترین راهها اشاره خواهیم نمود:
1. آموزش خانوادهها: خانوادهها در صورت آمادگی میتوانند نقشی چشمگیر در پیشگیری و درمان داشته باشند; چرا که خانوادهها در ارتباط مستقیم و واقعی با نوجوان قرار دارند و اهرمهای بسیاری برای تربیت در اختیار دارند.
2. آموزش به نوجوانان: این آموزشها از طریق سخنرانی، گفتگو و دیگر روشها میتواند ارائه شود و در این میان، همدلی و همزبانی و ارتباطهای بیواسطه بسیار مؤثر خواهند بود.
3. احترام به شخصیت حقیقی و حقوقی نوجوان: در این حالت، وی با خودباوری بیشتری در برابر مشکلات خواهد ایستاد.
4. کار و فعالیتهای سالم: شاید یکی از علل مهم بروز ناهنجاریهای جنسی، بیکاری است. کار و فعالیتهای ذهنی و جسمی درمانگر بسیاری از مشکلات خواهد بود.
5. تنظیم خواب و تغذیه مناسب: به عنوان مثال، نوجوان باید از غذاهای ادویهدار، فلفل، پیاز و ... کمتر استفاده کند.
6. دوری از محیطهای تحریک زا: مانند: برخی اماکن عمومی و میهمانیها.
7. گسترش دایره ارتباطات و شرکت در فعالیتهای اجتماعی.
8. تقویت روحیه مذهبی: بیگمان فطرت خداجو، حقیقتخواه و عدالت دوست نوجوان بیش از هرجای دیگر، میتواند از سرچشمه دین و مذهب سیراب شود. این مسئله با توجه به خصوصیات اسلام و مذهب جعفری صورتی واقعیتر به خود میگیرد. البته، توجه و توصیه به مذهب در دوران حیرت نوجوانی تنها مورد توجه مبلغان یا فعالان مسلمان نیست، بلکه کسی همچون «ویلیام جیمز» بنیانگذار فلسفه پراگماتیسم و یکی از روان شناسان مشهور در همین رابطه میگوید: «ایمان از جمله قوایی است که بشر به مدد آن زندگی میکند و فقدان کامل آن در حکم سقوط بشر است. (21)
9. نگاه مثبت به خود و دیگران و دوری از منفی گرایی.
10. ایجاد روحیه امید و دوری از ناامیدی و یاس.
11. ورزش و استفاده از دوش آب سرد.
توصیههای مهم
از مسائل مهمی که باید مورد توجه والدین، مربیان و به طور کلی فعالان در عرصه نوجوانی قرار گیرد، چگونگی برخورد با مسائل جنسی نوجوانان و ظرایف رفتارهای تربیتی در این وادی میباشد. رازداری، همدلی، عدم اقرارگیری، پرهیز از برچسب زدن، حمل بر صحت و تعمیم ندادن یک جنبه منفی به دیگر جنبههای شخصیت نوجوان یا جوان، از راهکارهای تربیتی است که میتواند در به سامان کردن رفتارهای نابهنجار در نوجوانان مؤثر باشد و موجب افزایش اعتماد آنها گردد.
از این رو، باید از هرگونه پیشداوریهای غیرمنصفانه در برابر رفتارهای نوجوانان خودداری نمود و با مدارا و نرمخویی آنان را در خروج از بحران طبیعی پیشآمده یاری رساند.
باید اعتراف نمود که نوجوان از تجربه لازم برخوردار نیست و به فرموده امیرمؤمنان، علی علیهالسلام: «جهل الشباب معذور و علمه محقور; (22) بیاطلاعی جوان عذری پذیرفتنی است، و دایره دانش [و آگاهیهای] او گسترده نیست.»
همچنین نوجوان هرگز تصور نمیکند برخی اعمال او چه ضربات سهمگینی بر آیندهاش وارد خواهد ساخت و او را دچار چه مشکلاتی خواهد نمود.
از سوی دیگر، در دنیای امروز که وسایل ارتباط جمعی، زندگیهای هستهای و بسته، نظامهای تربیتی رسمی، رهاوردهای فرهنگی بیگانه و شبه بیگانه، ریسمان ارتباط بین انسانها به ویژه نوجوانان، والدین و ارزشهای دینی - اجتماعی را روز به روز سستتر مینماید، رسالت والدین بیش از هر زمان دیگر پررنگتر میشود. روایت گرانقدر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایتی از همین دوران را مطرح میفرماید: «انه نظر الی بعض الاطفال فقال: ویل لاولاد آخر الزمان من آبائهم. فقیل یا رسولالله من آبائهم المشرکین؟ فقال: لا، من آبائهم المؤمنین لایعلمونهم شیئا من الفرائض واذ تعلموا اولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض یسیر من الدنیا فانا منهم بریء وهم منی براء; (23)
رسول اکرم برخی از کودکان را دیدند و فرمودند: وای بر فرزندان آخرالزمان از پدرانشان! گفته شد: ای رسول خدا، از پدران مشرکشان؟ فرمودند: خیر، بلکه از پدران مسلمانشان که واجبات دین را به آنها نمیآموزند و هرگاه کودکانشان، خود به تحصیل دین بپردازند، آنها را باز داشته، به اندکی از دنیا که فرزندانشان به دست آورند، راضی میگردند. پس من از این گونه پدران دورم و آنان نیز از من.»
در پایان نیز، تذکر این نکته لازم است که حل موارد حاد انحرافات جنسی، تنها به مدد اشخاص آگاه و کارشناسان ممکن است. و باید از برخوردها و درمانهای خودساخته و سلیقگی خودداری کرد.
پینوشت:
1) مولوی، مثنوی معنوی.
2) دنیای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، ص 26.
3) دوران شکوفایی، دکتر محمدرضا سهرابی، ص 11.
4) بلوغ تولدی دیگر، محمود محمدیان، ص 24. جهت اطلاع از تفاوت سن بلوغ در قارهها و کشورهای مختلف به همین منبع مراجعه شود.
5) نک: دوران شکوفایی، فصل سوم. جهت اطلاع از چگونگی بلوغ جنسی در دختران نک: دوران شکفتگی، محمدرضا و ثریا سهرابی.
6) بحارالانوار، ج 3، ص 62 و ج 57، ص 377.
7) قصص/14.
8) تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج 4، ص 224; همچنین تفسیر ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج 16، ص 19.
9) دوران شکوفایی، ص 107 و 108.
10) جهت اطلاع بیشتر نک: روان شناسی تربیتی، دکتر محمد پارسا، ص 83 و 84.
11) بحارالانوار، ج 1، ص 96.
12) کافی، ج 7، ص 68; وسایل الشیعه، ج 17، ص 360.
13) جهت اطلاع بنگرید: دنیای نوجوان، ص 178 به بعد.
14) بلوغ، موریس دبس، ص 46، به نقل از جوان، فلسفی، ج 1، ص 300.
15) نک: روان شناسی مرضی، دکتر پروین بیرجندی، ص 357.
16) غررالحکم و درر الکلم، ص 304 و 305.
17) همان.
18) برداشتی آزاد از «دنیای نوجوان»، ص 184.
19) بحارالانوار، ج 13، ص 417; اصول کافی، ج 2، ص 642.
20) برداشتی آزاد از «دنیای نوجوان»، ص 187 به بعد.
21) جوان، فلسفی، ج 1، ص 346.
22) غررالحکم، ص 76.
23) جامع الاخبار، تاج الدین، الشعیری، ص 106; مستدرک الوسائل، ج 15، ص 164، به جای اولاد، اطفال دارد.
پدیدآورنده: علی اقلیدی نژاد
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید