لابد شنيدهايد كه فلاني آدم آويزاني است؛ يعني هميشه محتاج توجه، بخشش، محبت يا حتي پول و امكانات ديگران است.
خدا نكند همسر كسي چنين خلق و خويي داشته باشد چون كار از عشق و عاشقي ميكشد به كينه و نفرت. برخلاف تصور بعضي که عزت نفس يا همان مناعت طبع را شکلي از غرور تعبير ميکنند و معتقدند اين حس يا خصوصيت رفتاري يکي از دلايل ايجاد مشکل در روابط زناشويي است، عزتنفس رفتاري است که دقیقاً باعث استحکام روابط زناشويي ميشود. زن يا مردي که از عزت نفس کافي برخوردار نيست، براي رفتارها، برنامهها و خواستههاي فردياش تعريف مشخصي ندارد و درست به همين دليل نميتواند يا نميخواهد حقي هم براي همسرش قائل شود.
در واقع کسي که احترام گذاشتن به خودش را ياد نگرفته است، نميتواند به ديگري هم احترام بگذارد و نيازها و خواستههاي او را محترم بشمارد. اين موضوع آنقدر مهم است كه بحث اين هفته همسران را به بررسي عزتنفس و تأثیر آن بر روابط زناشويي و شيوههاي رسيدن به عزتنفس، اختصاص دادهايم؛ خدا كند كمكي باشد.
همانطور که هر بيمارياي علائمي دارد، بيماري آویزان بودن يا كمبود عزتنفس هم نشانههايي دارد.
بخوانيد: خواهشهاي مكرر! هرچند بعد از شروع زندگي مشترک يا حتي در دوران آشنايي و عشق و علاقه، انتظاراتي در طرفين ايجاد ميشود (مثل خريد هديه، بودن در کنار هم، پاسخ گفتن به نيازهاي عاطفي و...) اما خواستن و به زبان آوردن اين خواستهها به شكل مكرر و با اصرار، نشاندهنده کمبود يا نبود مناعت طبع است.
هميشه همينجا باش! جاي شکي نيست که عشق و علاقه ما به هم، احساس نياز به بودن در کنار يكديگر را ايجاد و تقويت ميکند اما گاهي اين علاقه به حسي بيمارگونه تبديل ميشود که آزادي طرف مقابل را از او ميگيرد.
شك ميكنم پس هستم! وقتي عزت نفسمان را از دست ميدهيم يا اصلاً اين ويژگي رفتاري را نداريم، دائماً به همه رفتارهاي طرف مقابل شک ميکنيم. براي برطرف کردن اين شک و ترديد هم مدام او را سؤالپيچ ميکنيم.
كي گفته تو مهمي؟ بيتوجهي به تواناييها، تشويق و تعریف نکردن از طرف مقابل، بيتوجهي به خواستههاي او بهعمد، نشاندهنده مناعت طبع پايين ماست چون دوست نداريم يا نميخواهيم تواناييهاي همسرمان را ببينيم و جدي بگيريم.
ايستادن روي خط مرز؛ روانشناسان عقيده دارند بسياري از اختلافات زناشويي، ناشي از بيتوجهي به حريم شخصي طرف مقابل است. اين حريم بايد محترم شمرده شود. زن يا شوهري که مناعت طبع ندارد، با حضور دائمياش- چه بهصورت فيزيکي و چه با تلفن کردنهاي مکرر يا هر شيوه ديگر- آرامش طرف مقابل را به هم ميزند.
حساب واقعاً حسابه؟ وقتي مناعت طبع از وجودمان پر ميکشد، جيبهايمان از هم جدا ميشود و تو و مني وارد زندگي ميشود.
دو دوتا گاهي 5 تا گاهي كمتر! اگر در مقابل هر کار يا محبتي که براي طرف مقابل انجام ميدهيم، انتظار تلافي داشته باشيم و حسابگري کنيم، مطمئن باشيم، مناعت طبعمان را فراموش کردهايم.
نسخه اوليه براي درمان!
درست است كه از قديم گفتهاند درخت تلخ بر شيرين نيارد! اما شايد با پيشرفت علم، اين روزها بتوانيم جوري خودمان را تغيير بدهيم؛ مثلاً با عمل کردن به اين نسخه: چوبخط را دور بينداز! براي نشان دادن محبتمان بهطرف مقابل، چوبخط نگذاريم اما بهپای او هم نيفتيم؛ مثلاً اگر براي همسرمان هديهاي ميخريم، انتظار تلافي با خريد هديهاي به ارزش همان هديه را نداشته باشيم اما اگر با بيتوجهي او روبهرو شديم، شيوه نشان دادن علاقهمان را تغيير بدهيم. به اين ترتيب، نه دچار افسردگي- ناشي از بيتوجهي همسرمان- ميشويم و نه اينکه با تکرار محبتمان به همان روش، احساس ميکنيم خوار و ذليل شدهايم. با اين روش، هم مناعت طبعمان را حفظ کرده و اعتراضي نکردهايم و هم با بيتوجهي به او، به روابطمان آسيب نزدهايم؛ فقط روش ابراز محبتمان را تغيير دادهايم.
اينجا اتاق من است؛ اول در بزن
همانطور که دوست داريم خلوت و آرامشمان به هم نخورد، براي همسرمان هم احترام قائل شويم و با رفتارمان خلوت او را به هم نزنيم؛ حتي اگر خيلي احساس تنهايي کرديم. يکي از نشانههاي عزت نفس، محترم شمردن خلوت و آرامش طرف مقابل و احترام گذاشتن به خواسته اوست. نق زدن، قهر کردن، بيتوجهي، تلافی کردن به هر شکل ممکن، کجخلقي و لجبازي و... همگي از نشانههاي نداشتن مناعت طبع است.
اگر زماني که همسرمان برنامهاي دارد و نميتواند در کنار ما باشد، ما هم برنامهريزي کنيم و آن ساعتها را در منزل نباشم يا باشيم و به کارهاي شخصي و موردعلاقهمان بپردازيم، ديگر مشکلي پيش نخواهد آمد. يک نکته را هم يادمان باشد؛ انجام کارهاي شخصي يا نياز به تنها بودن در ساعتهايي از روز، الزاماً به معني بيتوجهي همسرمان به ما نيست بلکه نيازي ضروري است که بايد برآورده شود. پس با رفتارهاي نادرست خود، آزادي طرف مقابل را از او نگيريم.
چرا عاقل كند كاري...؟
حتماً براي همه ما اتفاق افتاده که از رفتار، گفتار يا اعتراض زياد اصلاً خوشمان نيامده است. حتماً هم يادمان نرفته که چه واکنشي به اين ناخوشايندها نشان دادهايم. به عقيده روانشناسان هرچه قدر عزت نفس ما پايينتر باشد، به همان نسبت به آنچه آزارمان ميدهد، واکنشهاي تندتر و غيرمنطقيتري نشان ميدهيم. در واقع مناعت طبع، بلندنظرياي به فرد ميدهد که مانع از بروز واکنشهاي نامناسب در مقابل ناملايمات ميشود؛ بنابراين بهجای جر و بحث ميتوانيم خيلي راحت از همسرمان گله کنيم و از او درباره رفتارش توضيح بخواهيم يا با يک تذکر آرام -اما مؤثر- او را متوجه اشتباهش کنيم.
من گدا نيستم
خيلي از ما متر و معيار سنجش عشق و محبت همسرمان را ميزان و نحوه پاسخ گفتن او به نيازهاي مادي و گاهي نيازهاي معنوي غيرمنطقيمان ميدانيم. مثلاً منتظريم او بهجای اينکه به کارهايش برسد، هميشه پيشمان باشد. اين توقع نه تنها کاملاً غيرمنطقي است بلکه در طرف مقابل احساس اسارت و انزجار ايجاد ميکند. بدتر از همه هم اينکه اين خواستهها را دائماً تکرار كرده و از همسرمان محبت گدايي کنيم. يادمان باشد نيازي که به دنبال درخواست- آن هم درخواست مکرر- برآورده شود، از روي عشق و علاقه نيست و به دليل ترس يا اجبار برآورده شده است؛ بنابراين اجازه بدهيم هرکس محبتش را آنطور که بلد است، به ما نشان بدهد؛ شايد اصلاً علاقهاي به ما ندارد و بهاجبار در کنار ماست.
ماشينحساب را خاموشكن
يکي ديگر از نشانههاي مناعت طبع، اشتراک اقتصادي است؛ بهویژه اگر زن هم شاغل باشد. اگر زن و مردي از عزت نفس برخوردار باشند، بهجای جدا کردن حساب زندگيشان از هم، حسابشان را مشترک ميکنند اما آقايان محترم يادشان باشد، بهتر است براي همسرشان حق داشتن حسابي جدا را در نظر بگيرند و او را مجبور به خرج کردن درآمدش در منزل نکنند. با اين کار، مطمئن باشيد همسرتان با کمال ميل کمبودهاي زندگي را با درآمدش جبران خواهد کرد.
منم همينطور!
يکي از شيرينيهاي زندگي مشترک، شناختن علايق طرف مقابل و علاقهمند شدن به آنها بهصورت واقعي و نه تصنعي است. اين يعني نشان دادن علاقهمان بهطرف مقابل، احترام گذاشتن به عقيده او، توجه به خواستههاي او و در يک کلام احترام به همسر. از طرفي، با اين کار به شکوفايي هر چه بيشتر او کمک ميکنيم. مثلاً اگر همسرمان به ورزش يا سرگرمي خاصي علاقه دارد، بهجای اينکه اين علاقه او را دليلي براي جدايي او از خودمان بدانيم، با همسرمان همراه شويم و اجازه بدهيم شکوفا شود. همراه بودن و احترام گذاشتن به علايق طرف مقابل، يکي از نشانههاي عزت نفس و عشق بهطرف مقابل است چون نه تنها با تنگنظري مانع موفقيت او نشدهايم بلکه او را براي رسيدن به آرزوهايش کمک هم کردهايم.
من هم بلدم!
طبيعي است که همه ما همه کارها را بلد نيستيم اما مهم آن است که به خاطر عشق و علاقه بهطرف مقابل، برخي کارها را ياد بگيريم. بيتوجهي- آن هم بيتوجهي عمدي به خواستههاي طرف مقابل- نشانه مناعت طبع نيست بلکه برعکس، کسي که تلاش ميکند بياموزد تا علاقهاش را به همسرش نشان بدهد، از اعتماد به نفس و مناعت طبع بالايي برخوردار است؛ اين تلاش يعني تلاش براي نزديکتر شدن به هم.
همهپرسي خانوادگي!
خودرأيي، تصميمگيري بدون مشورت، تکروی و... نه تنها نشانه مناعت طبع و اعتماد به نفس بالا نيست بلکه بهعکس، نشاندهنده کمبود اين ويژگيهاي رفتاري است. از طرفي نشان ميدهد با تنگنظري ميخواهيم همه کارها را به نام و با تلاش خودمان ثبت کنيم و اصلاً به حضور و نظر طرف مقابل اهميت ندهيم. تصميمگيريهاي 2 نفره را از همين حالا شروع کنيم.
و در نهايت اينکه عزتنفس رفتار مثبتي است که اولاً باعث سلامت روحي- رواني خودمان ميشود چون بهپای طرف مقابل نميافتيم و با رفتار عاقلانه و منطقيمان خوار و ذليل نميشويم؛ در ثاني اين مناعت طبع، ارتباط سالم، منطقي و محترمانهاي را بين ما به وجود خواهد آورد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید