درست است که ازدواج امري قابل ستايش و پسنديده است اما چگونگي شکل گيري آن و فرايند انتخاب صحيح موضوعي قابل ملاحظه و با اهميت است. آيا به اين خاطر که به احساسات کسي لطمهاي نزنيد، با او ازدواج کردهايد؟ و يا ميدانستيد بيش از آنچه که شما به او علاقه داريد، او به شما علاقهمند است، اما آنقدر احساس گناه ميکرديد که نميتوانستيد براي ازدواج پاسخ منفي بدهيد؟
احساس گناه ممکن است انگيزه عجيبي براي شکل گيري يک ازدواج به نظر برسد، شما به خود ميگوييد که اين احساس همان عشق است در حالي که چيزي جز همدردي يا در منتهي درجه آن «حس ترحم» نيست. شما زنداني احساس گناه خود هستيد.
آيا روابط شما با همسرتان را «احساس گناه» اداره ميکند؟
جملات زير را بخوانيد و ببينيد چه تعداد از آنها در مورد شما چه درگذشته و چه در حال، صدق ميکنند.
- شما بهسختی ميتوانيد به ديگران «نه» بگوييد؛ بهخصوص به آنهایی که دوستشان داريد.
- شما در خانواده مختلي بزرگ شدهايد که احساسات شما بهحساب نميآمدند. (بهعنوان مثال: والدين انتقادگر يا کنترلگر.)
شما به خود ميگوييد که اين احساس همان عشق است در حالي که چيزي جز همدردي يا در منتهي درجه آن «حس ترحم» نيست. شما زنداني احساس گناه خود هستيد.
- شما با اين احساس مسئوليت که ديگران را خوشحال و راضي کنيد، بزرگ شدهايد. (مثلاً والديني داشتهاید که از لحاظ مهر و محبت به شما تکيه مینمایند.)
- شما مشکل ميتوانيد احتياجات خود را بشناسيد و حتي مشکلتر نيز ميتوانيد از کساني که دوستشان داريد، براي برآورده کردن نيازهايتان، تقاضا کنيد.
- شما خود را بهعنوان فردي احساسي و بخشنده ميشناسيد و از اين موضوع نيز احساس غرور ميکنيد. از اينکه شما را «خودخواه» بنامند، بسيار رنجيده خاطر ميشويد.
- شما از رنجانيدن ديگران ميترسيد و نهايت تلاشتان را ميکنيد تا مطمئن باشيد هيچ چيز از چيزهايي که ميگوييد يا انجام ميدهيد، باعث رنجش عزيزانتان نشود.
- شما بهمراتب سادهتر ميتوانيد براي ديگري از پول يا وقت خود مايه بگذاريد تا براي خودتان.
- وقتي که عزيزان شما از مشکلاتشان حرف ميزنند، احساس بدي پيدا ميکنيد و احساس ميکنيد که حتماً مجبوريد به آنها کمک کنيد تا آنکه راهحلي پيدا کنند.
وقتي که از روي احساس گناه و نه از روي عشق تصميم ميگيريد که با کسي ازدواج کنيد، به آنان و به خود نيز کمفروشي کردهايد. مراقب باشيد که احساس گناه با رنگ علاقه و عشق در وجود شما حضور نيابد.
- در موقع بيان نظر يا احساس شخصي خود، اگر حس کنيد که اين احساس شما نسبت به آن فرد او را ميرنجاند، از بيان آن صرفنظر ميکنيد.
- شما از اينکه از نزديکان خود پولدارتر، خوشبختتر و يا موفقتر باشيد، احساس خوبي نداريد.
اگر با تعداد کمي از اين جملات ارتباط برقرار کرديد، احتمالاً به همان اندازه اغلب مردم، تحت تأثیر «احساس گناه» هستيد. اگر بيش از چهار جمله از جملات فوق در مورد شما صدق ميکند، احتمالاً اجازه ميدهيد که احساس گناه در انتخابهاي عشقي شما دخالت داشته باشد. اگر با اکثر اين جملات ارتباط برقرار کرديد، یقیناً به دلایل نادرست عاشق ميشويد.
در دام احساس گناه
اگر درگذشته يا حال زنداني احساس گناه بوده يا هستيد و فقط به اين خاطر که اگر کسي را ترک کنيد احساس گناه ميکنيد، به جمله زير فکر کنيد:
وقتي که از روي احساس گناه و نه از روي عشق تصميم ميگيريد که با کسي ازدواج کنيد، به آنان و به خود نيز کمفروشي کردهايد. مراقب باشيد که احساس گناه با رنگ علاقه و عشق در وجود شما حضور نيابد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید