نویسنده در این نوشتار میکوشد تا با بیان تحلیل قرآن از آثار و پیامدهای ترک پرداخت زکات و تعطیل آن از سوی مردم و دولت اسلامی، هشدارها و انذارهای قرآن را به گوش همگان برساند و از عذاب و مشکلاتی که از ناحیه ترک آن بر سر جامعه اسلامی میآید پرهیز دهد. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
● اهمیت زکات
زکات مال که یکی از واجبات دین اسلام و ارکان مهم آن است یکی از مهمترین ابزارهای تعدیل اقتصادی و توزیع ثروت بر اساس اصول عدالت میباشد. جامعهای که بر اساس پرداخت حقوق مالی قوام یابد از هر لحاظ در امنیت و آسایش قرار میگیرد و شکوفایی و پیشرفت نصیب آن میشود. بر این اساس میبایست پرداخت زکات به عنوان یکی از واجبات از سوی دولت اسلامی مورد توجه و تأکید قرار گیرد و از کوتاهی در پرداخت آن با تشویق و ترغیب و حتی انذار مردم از پیامدهای زیانبار دنیوی و اخروی فرهنگسازی انجام گرفته و مردم را به اشکال مختلف بر عمل بدان ترغیب نماید.
در حال حاضر به نظر میرسد که کمترین توجه به این واجب از سوی دولت اسلامی و مردم میشود و به گونهای جزو احکام و قوانینی است که تعطیل شده است. هرچند در سالیان اخیر برخی از دلسوزان با تبلیغ و تشویق مردم توانستند گامهایی در احیای این واجب شرعی بردارند ولی هنوز در آغاز راه است و نیازمند توجه و اهتمام خاص همگانی است تا مردم آن را همانند نماز و روزه مورد توجه و عمل قرار دهند و از آن غافل نشوند.
● زکات راهی برای تطهیر و شکوفایی و رشد جامعه
زکات که از ماده زکو یا زکی گرفته شده در اصل به معنای رشد و زیادت و افزایش است. (معجم مقاییس اللغه ج ۳ ص ۱۷) این واژه به معنای طهارت، رشد، برکت و مدح نیز آمده است. (لسان العرب ج ۶ ص ۶۵)
وقتی از زکات مال سخن به میان میآید به معنا و مفهوم تطهیر آن مراد میباشد (مجمع البیان ج ۱ و ۲ ص ۲۱۲) ولی در اصطلاح شرعی برای حقی است که در مال واجب است و در وجوب آن نصاب به عنوان شرط اصلی معتبر است. (جواهر الکلام ج ۱۵ ص ۲)
راغب اصفهانی از اندیشمندان و زبان شناسان برجسته ادبیات عرب و فرهنگ قرآن درباره علل نامیدن حق مالی به عنوان زکات بر این باور است که علت نامیدن جنس مالی به زکات بدین سبب است که دهنده آن به برکت در مال خود یا پاک کردن نفس و جان خویش از گناه و تطهیر و تزکیه آن یا حتی هر دو امید دارد. (مفردات ص ۳۱۸)
بر این اساس هرکس یا جامعهای بخواهد به تزکیه نفس و تعالی و رشد اجتماعی شخصیتهای جامعه بپردازد و یا مال و ثروت شخصی یا عمومی را افزایش دهد و جامعه را به شکوفایی و رشد سوق دهد میبایست به زکات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به این هدف و مقصود توجه کند و از پرداخت آن کوتاهی نورزد.
وقتی از پرداخت زکات در آیات سخن به میان میآید مقصود و مراد آن است که بخشی از مال معین و مقدار مشخص شده از برخی از اموال که خداوند و پیامبر (ص) بیان کرده است را از مال خویش خارج کند و آن را در اختیار دولت اسلامی قرار دهد تا در مصارفی که خداوند و پیامبر (ص) بیان کرده است هزینه و صرف کنند.
در اهمیت زکات همین بس که از آن به خیری یاد شده است که خروج آن از دست آدمی موجب بقای آن در نزد خداوند میگردد و در روز حاجت و نیاز خداوند به عنوان امین قوی به وی بازگردانده و بلکه به چند برابر آن را تحویل وی میدهد. (بقره آیه ۱۱۰ و مزمل آیه ۲۰)
برای این که از اهمیت و نقش زکات در زندگی دنیوی و اخروی و هم چنین مادی و معنوی آگاه شویم نخست به برخی از آثار آن بهطور گذرا اشاره میشود تا بر اساس آن و نیز بیان آثار و تبعات سوء عدم پرداخت زکات نقش آن در زندگی و حیات انسانی به خوبی نمایان گردد.
● آثار پرداخت زکات
خداوند در آیه ۲۷۷ سوره بقره پرداخت زکات را مایه آرامش درونی شخص میشمارد و بیان میکند که هر کسی که بخواهد از حزن و اندوه رهایی و به آرامش دست یابد و ترس و خوف را از زندگی خویش دور سازد میبایست به زکات به عنوان عامل ایجادی آرامش و امنیت توجه کند.
از دیگر آثار فردی میتوان به دستیابی شخص به تطهیر نفس و پالایش روح از آلودگیها (توبه آیه ۱۰۳ و مجادله آیه ۱۲) و تحقق صبر و شکیبایی در انسان (بقره آیات ۱۰۹ و ۱۱۰) و عاقبت به خیری (حج آیه ۴۱) و نجات از گمراهی (مائده آیه ۱۲) و بهرهمندی از ولایت خداوند (حج آیه ۷۸) و هدایت خاص (توبه آیه ۱۸) و مصونیت از عذاب دنیوی و اخروی (بقره آیات ۴۳ و ۴۸ و ۱۷۷ و لیل آیات ۱۴ تا ۱۸) و بهرهمندی از مغفرت خداوند و تکفیر گناهان و آثار و پیامدهای مخرب و زیانبار آن (بقره آیات ۲۷۱ و مائده آیه ۱۲) و هم چنین قرار گرفتن در رشد و بالندگی و کمال (توبه آیه ۱۰۳) و دستیابی به رحمت خداوندی (اعراف آیه ۱۵۶ و توبه ۵ و ۷) و فضل وی (نور آیات ۳۷ و ۳۸) و در حقیقت رستگاری و خوشبختی دائمی و همیشگی (اعراف آیه ۵۶ و ۱۵۷) اشاره کرد.
البته خداوند در آیه ۵ و نیز ۱۱ سوره توبه شرط پذیرش اسلام و ایمان را پرداخت زکات برمیشمارد که بیانگر آن است که یکی از مؤلفهها و عناصر تحقق اسلام و ایمان پرداخت زکات در کنار نماز و ایمان به توحید و رسالت و امامت و مانند آن است.
چنان که هر کسی بخواهد رضایت و خشنود خداوندی را به سوی خود جلب و جذب کند میبایست از پرداخت زکات به عنوان ابزار و وسیله مطمئن سود ببرد (توبه آیات ۷۱ و ۷۲)
از آثار دیگری که به شخص و جامعه ایمانی و عامل به زکات میرسد میتوان به قوام و سامان یابی جامعه و امور اجتماعی آن از راه پرداخت زکات اشاره کرد که خداوند در آیه ۴ و ۵ سوره بینه به آن توجه میدهد.
علامه طباطبایی در ذیل آیات مینویسد که بنا بر قولی مقصود از دین القیم همان احکام و دستورهایی است که پیامبر (ص) آورده و آنها حافظ مصالح جامعه انسانی میباشد. (المیزان ج ۲۰ ص ۴۸۰) بر این اساس میتوان گفت هر جامعهای اگر بخواهد به قوام و پایداری و استواری دست یابد میبایست بر اساس قوانین و احکامی عمل کند که خدا و رسول به عنوان شریعت بیان کردهاند که از جمله مهمترین آنها پرداخت زکات است که به صراحت در آیه ۵ سوره بینه بیان شده است.
اصولاً شکوفایی و رشد جامعه مبتنی بر ایجاد انسجام و همدلی و تعاون اجتماعی است که یکی از ابزارها و وسایل ایجادی چنین حالتی در جامعه پرداخت زکات و دیگر حقوق مالی است که افزون بر ایجاد برکت در مال و ثروت شخصی و جمعی موجب انسجام و همدلی مردم آن جامعه میشود. از این روست که خداوند در آیه ۱۱ سوره توبه بیان میکند که پرداخت زکات از جمله علل و عوامل حصول اخوت و برادری دینی در میان افراد یک جامعه و انسجامبخشی و همدلی در میان ایشان است.
جامعهای که برخوردار از وحدت و انسجام برخاسته از اخوت و برادری دینی باشد به آسانی در مسیر شکوفایی و بالندگی قرار میگیرد؛ زیرا هر یک از افراد آن در حکم یار و یاور دیگری است که قوام و استواری را به جامعه میبخشد و تلاشها و کوششها را در کنار سرمایهها و ثروت جهتبخشی میکند و موجبات وحدت رویه و هدف را فراهم میآورد.
شگفت این که خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره قرار گرفتن شخص و یا جامعه را در جرگه ابرار منوط به پرداخت زکات میشمارد. در سوره انسان که به ایثارگری خانواده علوی (ع) اشاره دارد و آنان را به سبب ایثارگری به اسیر و فقیر و مسکین میستاید مسئله کمکهای مالی به این سه دسته به عنوان محور قرار گرفتن آنان در ابرار بیان میشود که خود این مسئله روشن میسازد که چگونه انسان با کمکهای مالی خویش میتواند به مقام ابرار درآید.
خداوند در آیات ۳۷ و ۳۸ سوره نور پرداخت زکات را از علل و عواملی برمیشمارد که زمینه بهرهمندی انسان را از روزی فراوان و بیحساب به دنبال دارد. براین اساس اگر جامعهای بخواهد به شکوفایی اقتصادی و آسایش مادی برسد میبایست از پرداخت زکات به عنوان مهمترین ابزار دستیابی چشمپوشی نکند.
● آثار ترک زکات
نخستین اثری که خداوند برای ترک و پرداخت زکات بیان میکند عدم قبولی ایمان و اسلام شخص است. (توبه آیات ۵ و ۱۱) بنابراین کسی که حاضر به پرداخت واجبات مالی نیست نمیتوان وی را مسلمان نامید و اسلام جز لقلقه زبان وی نیست. این گونه است که در برخی از روایات زکات در کنار نماز و حج و جهاد و ولایت به عنوان ستون و ارکان اصلی دین اسلام معرفی شده است.
از آثار دیگری که برای ترک زکات و عمل نکردن به این واجب در آیه ۱۰۳ سوره توبه بیان شده آلودگی روحی و محرومیت از طهارت روحانی شخص است. بنابراین ترککننده زکات نمیبایست امید داشته باشد که روح و روان وی با ترک زکات تطهیر میشود و میتواند در مسیر انسانیت گام بردارد؛ زیرا با آلودگی شخص به گناه ترک پرداخت حقوق مالی به صورت کامل روح و روان وی آلوده میگردد و با برخورد با هر چیزی آلودهتر میشود.
ترک زکات موجب میشود که انسان از رشد و تزکیه نفس دور شود و نتواند در مسیر کمالی شخصیت سالم گام بردارد و از درون و بیرون ازنظر شخصیت فردی و اجتماعی دچار بحران میشود و از اعتدال و تعادل شخصیتی خارج میگردد. (همان) این گونه است که شخص از هدایت خاص الهی محروم میشود و با آن که به اسلام و آموزههای آن نزدیک شده است ولی نمیتواند از آن بهرهمند گردد و با ترک زکات خود را نسبت به آنها بیتأثیر کرده است. از این روست که خداوند به صراحت درآیات ۵۷ تا ۸۰ سوره توبه ترک زکات را عامل محرومیت انسان از هدایت خاص برمیشمارد و در آیات ۷۵ تا ۷۷ یکی از عوامل رسوخ نفاق در وجود آدمی را ترک آن دانسته و به مسلمانان هشدار میدهد که با ترک زکات خود را گرفتار نفاق نسازند که بسیار بدفرجامتر برای انسان نسبت به کفر است.
این گونه است که شخص با خودداری از پرداخت زکات در زمره بدترین مردمان قرار میگیرد و نفرت و بیزاری از وی از سوی خداوند به طور رسمی اعلام میشود. (بینه آیات ۱ تا ۶)
به سخن دیگر ترک زکات خود نشانهای بارز از کفر شخص نسبت به خدا و آموزههای اوست، زیرا از نظر قرآن و اسلام برای اسلام شخص نشانههایی است که یکی از مهمترین آنها پرداخت حقوق و واجبات مالی به دیگران است که حق ایشان در مال آنان قرار داده شده است. آیات بسیاری به این مطلب اشاره میکند و تبیین میشود که چگونه میتوان مسلمان را از کافر با پرداخت و یا عدم پرداخت زکات بازشناخت (مائده آیه ۱۲ و نیز توبه آیات ۵ تا ۱۱ و نیز آیات ۷۴ تا ۸۰ و فصلت آیه ۶ و ۷)
از دیگر آثار و تبعات زیانبار ترک پرداخت زکات، میتوان به گسترش فسق و فجور در جامعه اشاره کرد؛ زیرا با ترک پرداخت واجبات مالی جامعه با بحران مواجه میشود و زمینه گسترش بزه و دزدی و تجاوز فراهم میشود. این مسئله هم موجب میشود که شخص تارک نیز به عنوان فاسق شناخته و معرفی شود؛ زیرا آشکار ترک انفاق و واجب کرده هرکسی که ترک واجب به شکل علنی نماید از زمره فاسقان است (توبه آیات ۷۵ تا ۸۰) و این که موجب میشود تا مردم فقیر دچار بحران شوند و بزه و فسق در میان آنان تشدید و تقویت گردد.
چنین اشخاصی که فسق و فجور آشکار با ترک زکات انجام میدهند به سبب قرار گرفتن در جرگه فاسقان و منافقان از آمرزش و مغفرت الهی محروم میشوند (توبه آیات ۷۵ تا ۸۰) و این گونه میشود که هرگونه بلایی بر سر ایشان خروار میشود و دعا و نیایشهای آنان مستجاب نمیشود و تأثیر ندارد.
● ریشههای عدم پرداخت زکات
ریشه ترک پرداخت زکات را میبایست در بخل (توبه آیات ۷۵ تا ۷۷) کوتهفکری (آلعمران آیه ۱۸۰) و بینش غلط ایشان درباره خیر و شر (آلعمران آیه ۱۸۰) و دنیاطلبی و غوطهور شدن در تجارت و دادوستدها و نترسیدن از آخرت (نور آیه ۳۷) دانست.
البته در این میان نمیتوان از نقش غیر سازنده دولت و حکومت نیز غافل ماند؛ ازاین روست که خداوند در آیه ۴۱ سوره حج تعطیلی فریضه زکات از سوی جامعه مؤمنان را متوجه دولت میکند و فقدان حاکم و حکومت صالح را یکی از علل و عوامل ترک این فریضه و واجب اجتماعی میشمارد که موجبات قوام و استواری جامعه است و دولت به عنوان نهاد مسئول از حفظ قوام اجتماعی لازم است در این مسئله برنامهریزی داشته باشد و کوتاه نیاید.
نویسنده: رضا شریفی
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید