شاید به عنوان والدین کودکان پنج تا نه ساله فکر کنید، تمام تلاش خود را برای رشد ذهنی فرزندانتان انجام دادهاید؛ از هنگام نوزادی برایشان کتاب خواندهاید، سرگرمیهای فکری و اسباببازیهای ذهنی برایشان تهیه کردهاید... اما آیا باید از این پس خیالتان راحت باشد؟ پدر و مادر با تشویق هر گام کوچک کودک، کمک بزرگی به خلاقیتهای بزرگتر وی در آینده خواهند کرد.
اکنون محققان معتقدند که تحریکات ذهنی کودکان از سوی والدین نقشی بسیار در تقویت هوش آنها دارد. براساس یافتههای اخیر، حتی اگر ژنها نقش اصلی در میزان ضریب هوشی افراد داشته باشند، هرگز نمیتوان تأثیر والدین بر ذهن کودک را منکر شد و نادیده گرفت. توجهات والدین حتی اگر شرکت در بازی سادهای چون دالی موشک باشد، به ایجاد مداربندیهای مغزی پیچیده و ضروری و تقویت آن برای ارتقای هوش کودک کمک میکند. دو سال اول زندگی به نوعی دوره طلایی رشد مغزی کودک است و این زمان دوران ایجاد ارتباطات مغزی به حساب میآید. نقش شما به عنوان پدر و مادر تنها به دوران کودکی و نوجوانی محدود نمیشود، زیرا فرزندان در جوانی و بزرگسالی هم به پشتیبان و راهنما نیاز دارند. دانشمندان معتقدند نیازی نیست برای دستیابی به این هدف، آموزشهای رسمی خاصی را برای کودک در پیش بگیریم. آنچه ضروری است ایجاد فضای مناسب و تحریککننده برای تعلیم روزمره است و برای این منظور، متخصصان رعایت توصیههای زیر را از ابتدای کودکی پیشنهاد میکنند.
1- به چشمان نوزاد نگاه کنید.
چشمان نوزاد در شش هفتگی تا فاصله 5/17 سانتیمتری متمرکز میشود و این دقیقاً به اندازه فاصلهای است که شما کودک را جلوی خود نگه میدارید و به صورت او نگاه میکنید. این عمل ارتباطات مغزی را به الگویی تشخیصی که با هر بار دیدن تقویت میشود تبدیل میکند؛ و به کودک کمک میکند در شناخت مفاهیم مشابه و نامشابه مهارت بهتری کسب کند.
2- با کودک حرف بزنید.
"دکتر هوتنلرچر" پروفسور روانشناسی معتقد است: فرمانهای اولیه زبانی برای کودک بسیار مهم هستند، زیرا زبان در موفقیت عملکرد ذهنی بسیار اهمیت دارد؛ و هر درک و استنباطی از زبان به ایجاد توانایی کلامی و بیان صحیح لغات کمک میکند. دامنه لغات کودک، بستگی مستقیم به میزان صحبت والدین طی دو سال اول زندگی او دارد.
3- موسیقی در رشد ذهن کودک مؤثر است.
موسیقی، دنیایی فراتر از ریتم و ملودی به کودک میآموزد. دانشمندان معتقدند تعلیم سرودهای گروهی و نواختن پیانو برای کودکان سهساله به تدریج باعث تقویت قدرت استدلال فرا زمانی آنها میشود. این کودکان در ترکیب و ساخت پازل در مقایسه با بچههایی که تمرین موسیقی نداشتهاند، دقیقتر و سریعتر و در درک مفاهیم ریاضی موفقترند.
4- با تشویق، کنجکاوی کودک را تحریک کنید.
همگام با رشد جسمانی کودک، قدرت تفکر و اندیشه او نیز در حال رشد و شکوفایی است. او از طریق تجربه وقایع جدید در زندگی دنیا را میشناسد و آن را کشف میکند. پدر و مادر با تشویق هر گام کوچک کودک، کمک بزرگی به خلاقیتهای بزرگتر وی در آینده خواهند کرد.
نیازی نیست کنجکاوی را به بچهها آموزش دهیم، بلکه باید وجود سرشار از کنجکاویشان را به صورت هدفمند ارضا کنیم.
5- برای اشیا اسم بگذارید.
کودکان حتی پیش از آنکه بتوانند صحبت کنند، قادرند بسیاری چیزها (برای مثال اجسام مختلف و رنگها) را درک کنند. در این سن اگر به او بگویید: "عروسک خرسی سفیدت را بیاور. "او دقیقاً میداند این اسم متعلق به کدام اسباببازیاش است. بنابراین یکی دیگر از وظایف والدین نامگذاری انواع رنگها، اندازهها و شکلها برای تقویت درک کودک است.
6- بایستید و هورا بکشید.
وقتی کودکتان موفق میشود برای اولین بار از فنجان آب بخورد و شما فریاد شادی سرمی دهید، این عمل شما نه تنها او را خوشحال میکند، بلکه ارتباطات قشر جلویی مغز و بخش درونی مغز او را که جایگاه احساسات است، تقویت میکند. در مقابل، هرگونه بیتفاوتی و بیتوجهی والدین به رفتارهای کودک موجب تقویت نشدن چرخه ارتباطات مغزی او میشود و کودک نسبت به انجام کارهای جدید دلسرد میشود.
دامنه لغات کودک بستگی مستقیم به میزان صحبت والدین طی دو سال اول زندگی او دارد.
7- به توجه خود نسبت به فرزند ادامه دهید.
هرگز توجهات خود را از فرزندانتان دریغ نکنید. گرچه توجه والدین در سنین پایین برای کودک بسیار مهم است، اما پیشرفت ذهنی و هوشی او در این سنین به پایان نمیرسد. شبکههای عصبی، به خصوص آنها که به احساسات مربوط میشوند تا سنین نوجوانی در حال توسعهاند. بنابراین با افزایش سن میتوانید به کتاب خواندن فرزندتان اهمیت بیشتری بدهید، او را در گفتوگوهای خانوادگی سهیم کنید، از وی نظر بخواهید، به او موسیقی بیاموزید و نیز مشوقی مهربان برایش باشید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید