از نظر اسلام، این قسمت از زندگی انسان، بسیار اهمیت دارد. در این دوران است که بنای اساسی شخصیت فردی و اجتماعی جوان پایهریزی میشود. روش تـربـیـتـی اسـلام بر این امر تأکید دارد که جوان این دوران را با معرفت و پاکی سپری کند، چـراکـه:
در جـوانـی پـاک بـودن شـیـوه پـیـغـمـبـری اسـت / ورنـه هر گبری به پیری میشود پـرهـیـزگار
در این دوران حساس، جوان واقعاً نمیداند چه کند و چه چیزی در وجود او دارد اتفاق میافتد.
تغییرهای عمومی بدن و تأثیرهای روانی آن، چنان سریع و همهجانبه است که او را دچار تشویش و نـگـرانی میکند و برخوردها و ارتباطهای او را با اطرافیان و خانوادهاش دچار مشکل میسازد، در این زمان است که او شدیداً نیاز به محبت دارد و در پی یافتن یک نقطه اتکای روانی و روحی است و دوست دارد دیگران به شخصیتش احترام بگذارند و او را مورد توجه قرار داده و به حساب آورند، بـه هـمـیـن مـنـاسبت است که پیامبر اسلام ضمن بیان مراحل تربیت، هفت سال سوم زندگی مـقـدمـاتـی انـسـان ـکـه هـمـان دوران بـلـوغ و جـوانـی اسـت.
والـدیـن و مربیان را سـفـارش میفرمایند که در این سنین به جوان به عنوان یک شخصیت بزرگسال بنگرند و به او اعتماد نموده و در کارها با وی مشورت کنند. در زندگی خانوادگی نظر او را دخالت داده و به او مسئولیت بدهند تا شخصیتش شکوفا گردد.
جوان در این مرحله، خود را همردیف با سایر اعضای خانواده میپندارد و انتظار دارد که از احترام مـتـقـابـل برخوردار باشد، لذا پیامبر اکرم فرمود: من به تمام شما مسلمانان توصیه میکنم که با جوانان به نیکی رفتار کنید و به شخصیت آنان احترام بگذارید.
در اسلام به جوان، شخصیت داده شده و تاریخ اسلام، گویای این مطلب است. پـیامبر بزرگوار اسلام در آخرین لحظه عمر خویش فرماندهی سپاه عظیمی را که میخواست به کشور روم اعزام کند، به عهده جوانی به نام اسامه بن زید قرار میدهد.
در گـذشـتـه بـعـضی از علمای بزرگ ما، فرا رسیدن دوران بلوغ و تکلیف را برای نوجوانان خود جشن میگرفتند و بزرگان را دعوت نموده و در مراسم باشکوهی از او به عنوان یک فرد بالغ نام بـرده و حضار مجلس نیز به او تبریک میگفتند و بدین طریق به او میفهمانیدند که این مرحله از زندگی شـما سرآغاز حیات با ارزش و جدیدی است، که همانند سایر بزرگسالان رشد یافته، مورد خطاب خداوند قرار میگیری و مسئولیت پیدا میکنی و باید خود تصمیم بگیری، تو دارای شـخـصـیـت مستقل شدهای و در رفت و آمدها، در نشستوبرخاستها و در ارتباط با دیگران باید حـریـم و حدود الـهـی را رعایت کنی و بدینسان با او به عنوان یک شخصیت رشد یافته، رفتار میکردند.
هـمـین امر به پرورش و رشد روحی و روانی او کمک میکرد و کمکم او را برای پذیرفتن وظایف پرمسئولیت زندگی آینده خود آماده میساخت. حال بد نیست در اینجا اشارهای به سفارشهای سید بن طاووس ـ یکی از برجستهترین علمای قرن شـشـم کـه تـوفـیق تشرف به خدمت حضرت ولیعصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) را داشت ـ بنمایم.
او در کتابی به نام کشف المحجه در قسمتی از گفتارش در خصوص دوران بلوغ و تکلیف، خطاب به فرزندش چنین میگوید: اگر من با مراحم و عنایاتی که خداوند، مرحمت فرموده، زنده بمانم، روز تشرف تو را به سن تکلیف (بلوغ) عید قرار میدهم و یکصد و پنجاه دینار صدقه خواهم داد.
اگر بـلوغ تـو فـرا رسد با این کار قیام به خدمت حضرتش خواهم کرد، زیرا مال از اوست و من وتو بنده او هستیم. پس ای فرزندم، محمد، به یاد عظمت مقام و کمال و بخشندگی حضرتش باش که در این هنگام به تو اهمیت داده و فرشتگانش را به سوی تو فرستاده تا اعمال عبادی تو را حفظ نمایند و در روز حساب گواه بر تو باشند.
پس در دوران بلوغ و رشد خود، حق آنان را ادا کن و طاعت الهی را به جای آور! در اوقات زندگی خـود بـا ایـشان به خوبی و نیکی مصاحبت وهمنشینی کن، بهطوریکه غیر از خوبی و زیبایی از تو چیزی نبینند و نشنوند.
اگر گاهی غفلتی از تو سر زند و از یاد خدا غافل شوی، فوراً توبه کن و بدون تأخیر، در مقام جبران آن بـرآی و صـدقـه بـده، کـه صـدقه آتش گناه را خاموش میگرداند، و چون به سن و سالی که خـداونـد جل جلاله تو را به کمال عقل مشرف فرماید، برسی و صلاحیت و شایستگی سخن گفتن و روبه رو شـدن (در نـماز) با حضرتش به تو عطا کند و شایستگی ورود به ساحت قدسیاش را به اطاعت و بندگی به تو مرحمت فرماید، آن روز را در نظر بگیر و تاریخ آن را یادداشت کن و آن را از بـهـترین و بزرگترین اعیاد خود قرار بده و هرساله در آن روز تجدید شکر خدا بنما و صدقه بده و بیش از پیش به طاعت خداوند بپرداز.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید