زردي يك بيماري نيست اما نشانه اي است كه در بعضي بيماريهاي مختلف ممكن است اتفاق بيافتند. زردي باعث زرد رنگ شدن رنگ پوست و صلبيه چشم مي شود كه اين زردي به علت ميزان بالاي بيلي روبين شيميايي در خون است. بيلي روبين (رنگدانه اي است كه از انحطاط هموگلبين ايجاد مي شود و در سرم خون يافت مي شود و به دو شكل طبقه بندي نشده ، آزاد يا درهم نپاهيخته و دي گلوكورنور بيليروبين) بسته به ميزان بيليروبين رنگ پوست و صلبيه تغيير مي كند. وقتي ميزان بيليروبين كمي افزايش مي يابد آنها زرد مي شوند و وقتي ميزان بيلي روبين خيلي زياد بالا رود پوست و صلبيه قهوه اي مي شوند.
چه عواملي باعث زردي مي شوند؟
بيلي روبين از سلولهاي قرمز خون ناشي مي شود. وقتي سلول هاي قرمز خون پير مي شوند از بين مي روند. هموگلوبين ماده اي شيميايي حاوي آهن در سلول هاي قرمز خون است كه اكسيژني را كه از سلول هاي قرمز خون بعد از اينكه آهن آن كنده شد انتقال مي دهد . بيلي روبين ماده اي شيمياي است كه بعد از اينكه آهن هموگلوبين كنده شد در خون باقي مي ماند.
كبد نقش هاي زيادي در بدن دارد. يكي از عملكردهاي كبد اين است كه در روده صفرا توليد كرده و ترشح مي كند كه اين صفرا به هضم چربي در رورده كمك مي كند. يكي ديگر از عملكردهاي كبد اين است كه مواد شيميايي سمي يا توليدات ضايع را از خون دور كرده و بيلي روبين يك توليد ضايع است. كبد بيلي روبين را از خون دور مي كند. بعد از اينكه بيلي روبين وارد سلولهاي كبد شد اين سلول ها بيلي روبين را به ديگر مواد شيميايي كه عمدتاً اسيد گلوكرونيك اين ماده شيميايي است مي چسباند و سپس تركيب بيلي روبين /اسيد گلوكرونيك را در صفرا ترشح مي كند. تركيبي كه در صفرا ترشح مي شود بيلي روبين آميخته پادي گلوكورنور بيليوربين ناميده مي شود.
اين بيلي روبين يا مدفوع دفع مي شود. (رنگ قهوه اي مدفوع به خاطر وجود بيلي روبين است) بيلي روبين آميخته از بيلي روبيني كه از سلول هاي قرمز خون آزاد مي شوند و هنوز از خون بيرون نرفته است و در اصطلاح بيلي روبين آزاد يا درهم نياميخته قابل تشخيص است.
زردي هنگامي ايجاد مي شود كه 1)بيلي روبين خيلي زيادي براي كبد توليد شود تا از خون بيرون رود. براي مثثال بيماران داراي كم خوني تخريب عناصر ياخته اي به طور غير طبيعي ميزان تخريب سلول هاي قرمز خون شان سريع است و باعث مي شود مقدار زيادي بيلي روبين در خون رها شود. 2)نقصي در كبد كه از بيرون رفتن بيلي روبين از خون جلوگيري مي كند و همچنين از تبديل آن به اسيد گلوكرونيك / بيلي روبين آميخته يا ترشح شده در صفرا جلوگيري مي كند 3)امتداد مجاري صفرا كه حركت صفرا و بيلي روبين را از كبد به روده ها كاهش مي دهد به عنوان مثال مجاري صفراوي توسط غده هاي سرطاني،سنگ هاي صفرا يا التهاب مجاري صفرا انسداد پيدا مي كند. كاهش آميختي و ترشح يا حركت كند صفرا مي تواند منجر به زردي شود.
به عنوان گلستار (اقتباس و جمع نشدن صفرا در كبد عوامل داخلي كبدي يا عوامل خارجي كبدي) م اشاره شده است. با اين وجود گلستار نمي تواند هميشه منجر به زردي شود.
زردي با عث چه مشكلاتي مي شود؟
زردي پاگستاز به تنهايي باعث مشكلات كمي مي شود((به جز در نوزادي و زردي در نوزادي با انواع ديگر زردي تفاوت دارد.)) زردي رنگ پوست و صلبيه را زرد مي كند علاوه بر آن رنگ مدفوع زرد مي شود. حتي به رنگ خاك رس در مي آيد به علت اينكه بيلي روبين به طور طبيعي باعث رنگ قهوه اي مدفوع مي شود در مدفوع وجود ندارد. رنگ ادار هم ممكن است قهوه اي يا سياه نشود. اين زماني است كه بيلي روبين موجود در خون از طريق ادرار دفع مي شود. مانند رنگ مدفوع بيلي روبين ادرار را هم قهوه اي مي كند. به جز پيامدهاي ظاهري و زردي سياهي رنگ ادرار و مدفوع به رنگ روشن نشانه هاي مكرر ديگر كه همراه با زردي است. بيماري پوستي فارنشي كه از نظر پزشكي به عنوان خازش شديد شناخته مي شود زردي همراه با خازش و گلتاز گاهي اوقات مي تواند آنقدر شديد باشد كه بيماران زخم پوست نشان را بخارند و بكنند. مشكلات وخواب و حتي بندرت مبادرت به خودكشي مي كند.
بيماريهايي كه باعث زردي مي شود دليلي براي اكثر مشكلات همراه با زردي است مخصوصاً اگر زردي به علت بيماري هاي كبدي باشد. بيمار هم ممكن است كه نشانه ها يا اثرات بيماري كبدي يا تشمع كبدي داشته باشد. نشانه ها و اثرات بيماري كبدي و تشمع كبدي شامل خستگي-ورم مچ پا –تحليل ماهيچه ها – آب آوردن شكم((تجمع مايع در حفره شكمي)) اختلال رواني يا عماد و خونريزي روده مي باشد. اگر زردي به علت انسداد مجاري صفرا باشد هيچگونه صفرايي وارد روده نمي شود. صفرا براي هضم چربي در روده و آزاد كردن ويتامين ها در آن به منظور آنكه بتواند در بدن جذب شود لازم است. بنابراين انسداد حركت صفرا مي تواند منجر به كمبود شود كه براي انتعقاد طبيعي خون لازم است . و در نتيجه خونريزي غير قابل كنترل رخ مي دهد.
چه بيماري هايي باعث زردي مي شود؟
چندين شرايط نامتعارف وجوددارد كه توليد بيش از حد بيلي روبين را بالا مي برد. در اين شرايط بيلي روبين در خون معمولاً فقط كمي افزايش مي يابد و زردي ناشي از آن هم خفيف است و شناسايي و تشخيص آن مشكل است. اين شرايط شامل 1)تخريب سريع سلول هاي قرمز خون(خون كاوي) 2)نارسايي در تشكيل سلولهاي قرمز خون كه منجر به توليد بيش از حد هموگلوبين در مغز استخوان مي شود. 3)جذب مقدار زيادي هموگلوبين وقتي كه در بافت ها خونريزي زيادي وجوددارد براي مثال هماشوماز : توده اي از لخته خون كه به علت عبور خون از ديواره رگها و تجمع آن در بافت ايجاد نشده.
التهاب شديد كبد :
هر وضعيتي كه در آن كبد ملتهب مي شود مي تواند توانايي كبد را براي آميختگي اسيد گولوكورنيك و بيلي روبين ترشحي كاهش دهد. نمونه هايي معمول شامل هپاتيت ويروسي هپاتيت الكليك و مسمويت كبدي .
بيماريهاي مزمن كبدي التهاب مزمن كبد مي تواند منجر به جاي زخم و تشمع كبدي شده و سرانجام منجر به زردي شود. نمونه هاي معمول شامل هپاتيت مزمن B,C بيماري الكليك كبدي و هپاتيت خود ايمن مي باشد.
بیماریهای ارتشامی ( جایگزین شدن یک ماده (جامد یا مایع ) در یک بافت کبد : بیماری ارتشامی کبد به بیماریهایی اشاره دارد که کبد با سلول ها یا موادی که متعلق به آنجا نیست پر شود .معمول ترین نمونه, سرطان مناستازی (مربوط به حرکت و انتقال بیماری از یک عضو بدن به عضو دیگر ) در کبد می باشد معمولا از غده های سرطانی داخل شکم می باشد .
دلایل نا متعارف و غیر معمول شامل چند بیماری در مواد اصلی که در سلول های کبدی انباشته شده است می باشد برای مثال آهن (حالتی است که در آن اختلال اولیه متابولیسم آهن وجود داشته و در نتیجه مقدار زیادی رنگدانه های آهن داردر بافت های بدن جمع می شود , این حالت اغلب با رنگدانه دار شدن پوست , بیماری قند و سیروز کبد همراه است ) ضد تریپسین آلفا 1 -(نارسایی ضد تریپسین 1- آلفا ) و مس (بیماری های ویلسون ) .
التهاب مجراهای صفرا: بیماریهایی که باعث التهاب مجراهای صفرامي شود برای مثال ,سیروز (التهاب بینابینی بافت های یک عضو بخصوص کبد) سیروز صفراوی عمده یا کلانژیت (التهاب یکی از مجاری صفراوی ) باعث سفت شدن و تعدادی داروها که حرکت صفرا و دفع بیلی روبین را متوقف کرده و منجر به زردی می شوند .
انسداد مجراهای صفرا: عمومی ترین دلایل انسداد مجاری صفراوی , سنگ صفرا وی و سرطان لوزالمعدی هستند .دلایلی که کمتر معمول هستند شامل سرطان های کبد و مجراهای صفرا وی می باشد.
داروها : تعدادی از دارو ها می تواند با عث زردی و ریا کلستازشود . بعضی داروها می تواند با عث التهاب کبدی (هپاتیت )شبیه به هپاتیت ویروسی شود . دیگر داروها ممکن است با عث التهاب مجاری صفراوی شود که منجر به کلستازیا زردی می شود. فرایند های شیمیایی در سلول های کبد و مجاری صفراوی که مسئول تشکیل و ترشح صفرا به روده ها هستند معارض شوند ( دخالت کنند ) . در نتیجه تشکیل دهنده های صفرا مثل بیلی روبین در بدن می ماند . بهترین نمونه از دارویی که باعث نوع دوم کلستاز می شود استروژن است . درمان اولیه زردی توسط داروها قطع مصرف دارو است معمولا در چند هفته میزان بیلی روبین به حد طبیعی برخواهد گشت ( گر چه در چندین مورد ممکن است چندماه نیاز باشد .
اختلالات ژنتیکی: چندین اختلال ژنتیکی کمیاب که از همان زمان تولد ظاهر می شود به زردی شدت می بخشد.
سندروم که به علت نقص در جفت شدگی بیلی روبین در کبد که به علت کاهش یا نبودن آنزیم مسئول ترکیب اسید گلوکرونیک یا بیلی روبین است یکی از این اختلالات است . سندروم دیوبین جانسون و روتور به علت ترشح غیر طبیعی بیلی روبین در صفرا ایجاد می شوند .
تنها اختلال ژنتیکی معمول که ممکن است باعث زردی شود سندروم گیلبرت است که تقریبا 7 درصد از جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد ؛ سندروم گیلبرت به علت کاهش کم فعالیت آنزیم مسئول جفت کردن اسید گلوکرونیک به بیلی روبین است . افزایش بیلی روبین در خون معمولا کم است و به ندرت به میزانی می رسد که باعث زردی شود . سندروم گیلبرت یک وضعیت بی خطر است که برای سلامتی مشکلی ایجاد نمی کند.
نا بهنجاری های پیشرفته مجاری صفراوی :نمونه های نادری وجود دارد که در آنها مجاری صفراوی بطور طبیعی رشد نمی کنند وحرکت صفرا متوقف می شودغالبا زردی وجود دارد .این بیماری معمولا از زمان تولد ظاهر می شود هر چند بعضی از آنها ممکن است که همان ابتدا در بچگی یا حتی بزرگسالی تشخیص داده نشوند .کیست های مجرای صفرا (کیست های مربوط به مجرای اصلی صفرا )یک نمونه از چنین ناهنجاری رشدی هستند .
زردی دوران حاملگی :اکثر بیماریهایی که قبلا در مورد آنها بحث شد می تواند بر زنان حامله تاثیر گذار باشد اما بعضی علتهای دیگری در مورد زردی وجود دارد که منحصر به دوران حاملگی است .
کلستاز دوران حاملگی :کلستاز دوران حاملگی وضعیتی غیر معمول است که در زنان حامله در سه ماهه سوم حاملگی رخ می دهد .کلستاز اغلب همراه با خارش است اما به ندرت باعث زردی می شود .خارش می تواند شدید باشد امابرای آن درمانی وجود دارد. زن حامله دارای کلستاز معمولا بخوبی پیش می رود اگر چه ممکن است در معرض خطر بزرگ ایجادسنگ های صفرا هستند. موضوع مهمتراین است که به نظر می رسد خطر بیشتری برای رشد نابهنجاری در جنین وجود دارد
کلستاز دوران حاملگی در گروه های خاصی شایع است مخصوصادراسکاندیناوی وشیلی وبا هر حاملگی مجدد اتفاق می افتد .
همچنین بین کلستاز دوران حاملگی واستروژن های دهانی ارتباط وجود دارد واین طور فرض شده که استروژن های افزایش یافته دوران حاملگی مسئول کلستاز این دوران هستند .
Pre-eclampsia : که قبلا مسمومیت دوران حاملگی نام داشته است بیماری است که در نیمه دوم حاملگی ایجاد می شودوچندین سیستم را در بدن مثل کبد در گیر می کند .آن ممکن است منجر به فشار خون بالا ،احتباس مایع وآسیب به کلیه ها علاوه بر کم خونی شود وهمچنین تعداد پلاکت ها به علت تخریب سلول های قرمز خون وپلاکت ها کاهش می یابد .آن اغلب باعث ایجاد مشکلاتی برای جنین می شود اگر چه که در این مسمومیت میزان بیلی روبین در خون بالا می رود اما معمولا کمی بالا می رود وزردی هم غیر معمول است .
برای درمان Pre-eclampsia اگر جنین رسیده باشد وکامل شده باشد تا جایی که ممکن است زایمان زود انجام شود.
چربی زیادکبد در دوران حاملگی :چربی زیاد کبد حاملگی (AFLP) يك مشكل جدی این دوران است که علتی نامعلوم دارد واغلب همراه با مسمومیت است .آن در اواخر حاملگی رخ می دهد ومنجر به ضعف کبد می شود.آن می تواندبا زایمان فوری جنین متوقف شود .خطر زیادی برای مرگ جنین وجود دارد .زردی عادی است اما در (AFLP) همیشه ظاهر نمی شود برای درمان آن تا جایی که ممکن است زایمان جنین زود انجام شود .
زردی نوزادی چیست؟(زردی در بچه های نوزاد)
زردی که در چند روزه اول بعد از تولد بچه شروع میشود زردی نوزادی میباشد (زردی که در زمان تولد بچه ها ظاهرمی شود دلیل مهمتری از زردی را پیشنهاد می کند ).
در حقیقت در طی چند روز اول بعد از تولد تقریبا در همه نوزادان میزان بیلی روبین خون بالا می بالا می رود و در بیشتر از نیمی از بچه ها زردی ایجاد می شود. برای همه نوزادان بجز تعداد کمی کمی از انهازردی نشان دهنده یک ویژگی فیزیولوژیکی نرمال و طبیعی است و باعث مشکلات می شود .
دلیل زردی فیزیولوژیکی طبیعی به خوبی فهمیده شده است .در دوران زندگی داخل رحم سلول های مرفرفونی جنین خاوی نوعی هموگلوبین است که با هموگلوبین بعد از تولد تفاوت دارد وقتی که نوزاد می شود بدن او به سرعت شروع به از بین بردن سلول های قرمز خاوی هموگلوبین نوع جنینی میکند وسلول های قرمز حاوی هموگلوبین نوع بزرگسالی را جانشین انها می کند. این فرایند باعث می شود که کبد با بیلی روبین هایی که از تخریب هموگلوبین نوع جنینی سلول های قرمز خون حاصل شده است پر شود.کبد یک نوزاد کامل و رسیده نیست و توانایی ان برای تجزیه وخارج کردن بیلی روبینمحدود است .در نتیجه هم جاری شدن مقدار زیادی بیلی روبین و هم نا رسیدگی کبد, بیلی روبین در خون جمع می شود . در دو یا سه هفته نابودی سلول های قرمز خون پایان می یابد ,کبد کامل و رسیده می شود ومیزان بیلی روبین بهحد طبیعی خود بر می گردد .
سندروم غیر معمول دیگری وجود دارد که همراه با زردی نوزادی است زردی شیر دادن از پستان است . در این سندروم به نظر می رسد که سندروم بر شیر دادن از پستان تکیه دارد . اگرچه دلیل این نوع زردی ناشناخته است این طور فرض شده است که در شیر پستان چیزی وجود دارد کهتوانایی کبد برای تجزیه و از بین بردن بیلی روبین را کاهش می دهد . با زردی شیر دادن از پستان میزان بیلی روبین افزایش می یابد و میزان ان تقریبا در دو هفته به حد اکثر می رسد ,برای یک هفته یا بیشتر بالا می رود و سپس در چندین هفته یا چندین ماه بهحد طبیعی می رسد . این زمان بندی افزایش بیلی روبین و زردی تفاوت دارد با ان زردی که از نظر فیزیولوژیکی کاملا طبیعی است و اجازه میدهد که دو علت زردی از هم متمایز شود.اهمیت واقعی زردی طولانی تر که همراه با زردی شیر دادن از پستان می باشد این است که این احتمال را افزایش می دهد که یک علت جدی تری برای زردی وجود دارد که نیاز به برسی می باشد برای مثال سربستگی مجرای صفراوی (نابودی مجاری صفراوی).
زردی به علت شیر خوردن از پستان مادر معمولا به تنهایی باعث بروز مشکلات برای نوزاد نمی شودزردی فیزیولوژیکی و زردی شیر دادن از پستان باعث بروز مشکلات برای نوزاد نمی شود با این وجود این نگرانی وجود دارد که افزایش زیاد یا به مدت طولانی میزان بیلی روبین ترکیب نشده (نوعی از بیلی روبین که به اسید گلوکرونیک نچسبیده است و نوع اصلی بیلی روبین است که زردی فیزیولوژیکی و زردی شیر دادن از پستان ظاهر می شود)باعث اسیب عصبی به نوزاد می شود.
بنابراين وقتي سطح بيلي روبين جفت نشده بالا است و به داراز مي كشد معمولاً درمان شروع مي شود تا سطح بيلي روبين را كاهش مي دهد. در نوزاداني كه نارس به دنيا مي آيند ممكن است رودتر شروع شود زيرا رشد و تكامل كبد آنها مدت بيشتري به طول مي انجامد. بنابراين خطر بالارفتن و طول كشيدن آن خيلي بيشتر است. درمان شامل نور درماني هم با نور مصنوعي و هم با نور طبيعي آفتاب مي شود . اگر اين درمان موفقيت آميز نباشد خون نوزاد با خون اهدا كنندگاني كه داراي خون نرمال هستند عوض مي شود.
طبيعت خون خيم فيزيولوژيك و آلرژي شير پستان لازم است . از بيماري خوني تازه متوليدن كه خيلي جدي تر و حتي تهديد كننده زندگي است و علت زردي در نوزادان در اثر سازگاري گروه خوني بين مادر و نوزاد مثلاً ناسازگاري RH است جدا شده و آنها را از هم تمايز داد. اين ناسازگاري حاصل حمله آنتي بادي هاي مادر بر سلولهاي قرمز خون نوزاد باعث بيماري خون كاوي(نابودي گويچه هاي قرمز خون) مي شود. خوشبختانه به خاطر مراقبت هاي پيشرفته دوران بارداري اين علت بوجود آوردن زردي بسيار نادر است.
علت بوجود آمدن زردي چگونه تشخيص داده مي شود؟
آزمايشات زيادي براي تعيين علت زردي وجود دارد. اما پيشينه و معاينات فيزيكي به همان اندازه داراي اهميت هستند.
پيشينه : پيشينه مي تواند دلايلي را براي بوجود آمدن زردي بيان كند. به عنوان مثال مصرف شديد الكل مي تواند باعث بيماري هاي الكلي كبد شود در حالي كه استفاده از مواد قابل تزريق و غير قانوني مي تواند باعث بوجود آمدن هپاتيت ويروسي شود. شروع استفاده از يك ماده مخدر نوم باعث بوجودآمدن يرقان (زردي ) مي شود. قسمت دردهاي شكمي كه همراه با زردي است اكثرا دلالت بر انسداد مجاري كيسه صفرا بوسيله سنگ است.
معاينات فيزيكي :
مهمترين قسمت بدن مريضي كه از زردي رنج مي برد براي معاينه قسمت شكم است . تومورهاي موجود در شكم نشانه سرطاني شدن كبد و هم علت زردي است . كبد بزرگ و سخت شده نشانه سيروز است. كبي كه مانندسنگ سخت شده و غده غده است نشان از سرطان در كبد دارد.
آزمايش خون:
اندازه گيري ميزان بيلي روبين مي تواند در تعيين علت بوجود آمدن زردي كمك كند. افزايش قابل توجه ميزان بيلي روبين جفت نشده نسبت به افزايش بيلي روبين جفت شده مي تواند حالي از خون كاوي شود. افزايش قابل توجه تست هاي كبدي (به متن رجوع شود. گفته شده چه چيزهايي افزايش مي يابد.) مي تواند پف كردگي و التهاب كبدي را باعث شود.( (مانند هپاتيت ويروسي)
افزايش ديگر المنت هاي آزمايش هاي كبدي شامل آلكالين –فسفاتاس هم نشانه بيماري يا انسداد مجاري كيسه صفرا است.
التراسونوگراني: سونوگرافي يك آزمايش ساده مطمئن و در دسترس است كه از امواج صوتي براي معاينه اندامهاي داخلي شكم استفاده مي كند. آزمايشات التراسوند (امواج فراصوتي) شكم مي تواند سنگ كيسه صفرا –تومور در كبد يا پانكارس و اتساع مجاري كيسه صفرا در اثر انسداد را نشان دهد.
توموگرافي كامپيوتري : توموگرافي رايانه اي يا CT scan اسكن هايي هستند كه از اشعه x استفاده مي كنند تا بتوانند نسوج نرم داخل شكم را معاينه كنند. اين روش مخصوصاً براي تشخيص تومور در كبد و پانكراس و تشخيص اتساع مجاري كيسه صفرا خيلي خوب است. اگر چه در تشخيص سنگ هاي كيسه صفرا نمي توانند به خوبي سونوگرافي عمل كنند.
عكس برداري مغناطيسي روزنانس(MRI) : اسكني است كه از مغناطيس بدن انسان براي معاينه نسوج نرم داخل شكم استفاده مي كند. مانند CTاسكن و MRI هم بيشتر براي شناسايي تومورها و مطالعه مجاري كيسه صفرا خوب است . MRI را مي توان طوري تنظيم كرد كه مجاري كيسه صفرا را از CT scan هم بهتر نشان دهد . بنابراين آنها در تشخيص دلايل و جاي انسداد مجاري كيسه صفرا مي توانند بهتر عمل كنند.
انواع آندوسكپي : آندوسكپي (ERCP)بهترين وسيله براي معاينه مجاري كيسه صفرا است. در ERCP هنگامي كه شخص آرام شد (تسكين داده شد) يك وسيله آندوسكپي را مي بلعد . اين وسيله آندوسكپي يك تيوپ قابل انعطاف است با حدود 4 فيت طول همراه با چراغ و يك دوربين در نوك آن. نوك وسيله آندوسكپي از طريق حركت به طرف پايين و از طريق اسوفاژ به معده و سپي داخل اثني عشر مي شود يعني جايي كه مجراي اصلي كيسه صفرا وارد روده مي شود. مزيت عمده اين روش اين است كه تشخيص و درمان را مي توان همزمان با هم به وسيله اشعه X انجام داد . به عنوان مصال اگر سنگ هاي صفراوي در مجاري كيسه صفرا پيدا شوند آنها قابل از بين بردن هستند.
براي آزاد كردن انسدادهايي هم كه به وطيله موتورها بوجود آمده اند مي توان مواد stent (نوعي ماده رزيني) را استفاده كرد. نمونه برداري از تومورها هم در اين روش امكان پذير است. مي توان آلترا سونوگرافي را با استفاده از يك وسيله آندوسكوپي كه قابليت اسكن فراصوت را داشته باشد با ERCP تركيب كرد. آندوسكوپي التراسوند براي تشخيص سنگ هاي كوچك كيسه صفرا و مجاري صفرا ممكن است توسط ديگر وسائل تشخيص داده نشوند عالي است. اين روش همچنين بهترين راه براي معاينه پانكراس از نظر تومور است و مي تواند نمونه برداري از پانكراس را هم تسهيل كرد.
نمونه برداري از كبد: نمونه برداري از كبد مقدار كمي از نسوج كبد را براي معاينه در زير ذره بين فراهم مي كند. روش رايج نمونه برداري در بيشتر موارد با يك سوزن دراز بعد از يك تزريق موضعي و بي حسي بر روي پوستي كه در روي كبد قرار دارد انجام مي شود. اين سوزن از پوست گذشته وداخل كبد مي شود و ذره كوچكي از نسوج كبد را مي برد. هنگامي كه سوزن كشيده مي شود ذره جدا شده كبد همراه آن مي ْيد نمونه برداري كبد مخصوصاً براي تشخيص التهاب كبد و مجاري صفراوي –سرطان-تشمع-(التهاب بينابيني) بسيار خوب عمل مي كند.
زردي چگونه درمان مي شود: به استثناء درمانهايي كه براي علل خاصي از زردي ذكر شد درمان زردي معمولاً نياز به تشخيص دقيق علت آن دارد و درمان دقيقاً به مبناي علت آن صورت مي گيرد. به عنوان مثال خارج كردن يك سنگ كه مجراي صفراوي را مسدود كرده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید