اعظم السادات هاشمي منتشرکننده دومين ژورنال سرطان در جهان
کيهان: اگر تا ديروز جنگ و دفاع تنها در سنگر جبهه و خاکریزهای خط مقدم بود، امروز عرصه جهاد به گستردگي زندگي است؛ دانشگاه، كارخانه، مزرعه، آزمايشگاه و...
و اگر ديروز سلاح ابزار جنگي بود امروز سلاح جهاد، میتواند به سبكي يك قلم و یا به ريز بيني يك ميكروسكوپ باشد و رزمندگان امروز كساني هستند كه در اين ميادين خطير براي سربلندي اين جامعه و رسيدن به آرمانهایش تلاش شبانه روزي میکنند و به لقب برازنده بسيجي مفتخر هستند.
در اين شماره به ياري مديريت ارتباطات بسيج جامعه زنان به سراغ يكي دیگر از نخبگان بسيجي رفتهایم؛ اعظم السادات هاشمي، فوق تخصص خون و سرطان كودكان.
نام: اعظم السادات هاشمي
تحصيلات: متخصص اطفال- فوق تخصص خون و سرطان كودكان
افتخارات: راه اندازي مركز تحقيقات خون، سرطان و ژنتيك، مؤلف كتاب و
برگزاركننده سمينارهاي علمي، تحقيقاتي
بزرگترین افتخار از ديدگاه خودش: نخبه بسيجي
* لطفاً از خودتان و اقداماتتان برايمان بگوييد؟
- اعظم السادات هاشمي هستم، متخصص اطفال و فوق تخصص خون و سرطان كودكان میباشم.
مدت یک سال و نيم است كه مركز تحقيقات خون، سرطان و ژنتيك را در شهر يزد راه اندازي کردهام.
در كنار آن مجوز چاپ ژورنال انگليسي در حوزه تخصصم را نيز گرفتهام.
در دنيا تنها يك مورد مشابه اين ژورنال را داريم.
اين ژورنال بهصورت فصلنامه و به زبان انگليسي منتشر میشود و سردبير آن هستم.
اين ژورنال در ايران مورد تائید قرار گرفته و در مرحله بعدي قصد داريم آن را به تائید ASI برسانيم.
نمونه چنين ژورنالي در ايران نبوده و در دنيا هم يك مورد مشابه دارد كه فقط در مورد بیماریهای خون و سرطان بحث میکند.
براي چاپ دوم اين ژورنال هم حدود ۴۰۰ مقاله از سراسر كشور داشتهایم.
چاپ دوم اين ژورنال همزمان با برگزاري سمينار كشوري «هماتولوژي و مراقبتهای پرستاري» بود كه برگزاركننده اين سمينار هم خودم میباشم ما اين سمينار را در شهر يزد برگزار كرديم و حدود ۲۰۰ مقاله را از ۴۰۰ مقاله ارسالي را كه برگزيده بودند در ژورنال خود به چاپ رسانيدم و هم اكنون نيز چاپ سوم اين ژورنال را در دست اقدام داريم.
* هدفتان از چاپ چنين ژورنالي چه بود؟
- با توجه به اينكه بيماري سرطان در دنيا روند صعودي دارد و يكي از نقاط ضعف ما تشخيص ديرهنگام اين بيماري است تستهای غربالگري نقش بسيار مهمي در تشخيص زودهنگام سرطان دارد، از طرف ديگر استان يزد هم از استانهای با شيوع بالاي سرطان است اين دو عامل انگيزه اصلي ما براي چاپ ژورنال بود.
راه اندازي مركز تحقيقاتي تشخيص، درمان، پيشگيري و آموزش بیماریهای خون و سرطان را بهصورت هم زمان انجام دهد از ديگر اهداف ما بهحساب میآمد.
* از پيشرفت كارتان بگوييد؟
- با اينكه از افتتاح اين مركز تحقيقاتي یک سال و نيم بيشتر نمیگذرد ولي موفقیتها و پیشرفتهای قابل توجهي داشته است.
هم اينكه توانستهایم در اين مدت كوتاه هم مركز تحقيقاتي را به سر و سامان برسانيم و هم ژورنال را
به تائید مراكز مهمي برسانيم كه از نظر ديگران پيشرفت زيادي محسوب میشود.
* فكر میکنید دليل انتخاب شما بهعنوان نخبه بسيجي چه باشد؟
- از سال اول ابتدايي تا پايان دوره فوق تخصص همواره رتبه اول را داشتهام.
در زماني كمتر از زمان در نظر گرفته شده تحصيلي اين دورهها را به پايان رساندهام.
پزشكي را شش ساله تمام كردم.هنوز چند ماه به پايان دوره پزشكي عمومي مانده بود كه در امتحان تخصصي قبول شدم و در اين امتحان هم جزء ۵ درصد اول نفرات تهران بودم.
چند ماه از پايان دوره تخصصم مانده بود كه دوره فوق تخصص پذيرفته شدم.
اين لطف خداوند بود كه در هر آزموني با رتبه برتر پذيرفته میشدم.
اما حتي پس از گرفتن مدرك فوق تخصص هم آرامش نداشتم.
احساس میکردم راهي بسيار طولاني در پيش دارم كه با اين موفقیتها به پايان نخواهد رسيد.
خوشبختانه در كشور ما راه براي ترقي و پيشرفت زنان بسيار وجود دارد.
البته از اينكه مسئولان به من اعتماد لازم را داشتند و مجوز تأسيس چنين مركز تحقيقاتي را به من دادند تا سرآغاز كشف علوم جديد و ارائه خدمت به جامعه باشد تشكر میکنم، انشاء الله كه اين مركز سكوي پرتابي براي ايران ما باشد و ما بتوانيم در زمينه درمان سرطان به کشفهایی جديدي نائل شويم.
* پس شما احساس میکنید در كشور ما زمينه لازم براي كار زنان وجود دارد؟
- نه تنها زمينه كار براي زنان هست بلكه از مردان هم بيشتر است.
تعدادي از دوستان من كه در خارج از کشور مشغول فعاليت هستند هیچگاه موفقیتهاي مرا نداشتهاند و از آنها جلوترم.
همان سال اول دوره فوق تخصصم بود كه ساختمان جداگانهای را براي درمان بيماري سرطان و خون راه اندازي كردم و در كنار آن مرکز خیریهای به نام «موسسه خيريه محمد رسول الله»(ص) تأسيس نمودم كه ياريگر بيماران سرطاني باشد كه با مشكلات مالي دسته و پنجه نرم میکنند.
هدف اصلي ما از راه اندازي اين مركز خيريه اين بود كه بيماران ما غير از دغدغه بيماري، دغدغه ديگري - بهویژه دغدغه مالي- نداشته باشند.
مركز تحقيقاتي ژورنال انگليسي را هم راه اندازي كردم.
* مؤلف كتاب هم هستيد؟
- بله. چند كتاب چاپ کردهام و برخي از آثارم هم در حال چاپ است.
از کتابهایی كه چاپ کردهام میتوان به كتابي در مورد بیماریهای خون و كودكان اشاره كرد.
* چه شد كه نخبه بسيجي شديد؟
- از كودكي علاقه زيادي به قرآن داشتم و از سن پنج سالگي در کلاسهای قرآني شركت میکردم. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در سال ۱۳۵۷ و همزمان با رشد و شكوفايي بسيج ما نيز بسيج را در مدرسه راه اندازي كرديم و کلاسهای آموزش قرآن، حفظ تفسير و مفاهيم اين كتاب مقدس را به راه انداختيم.
شروع فعالیتهای من در بسيج از همان موقع است يعني زماني كه كلاس اول راهنمايي بودم.
اين فعاليت تا هم اكنون نيز ادامه دارد.
بعد از گرفتن دوره فوق تخصص وارد بسيج جامعه پزشكي شدم و در زمينه آموزشي و پژوهشي در خدمت بسيج جامعه پزشكي هستم.
* نقش مسائل معنوي را در موفقیتهايتان چگونه ارزيابي میکنید؟
- هرچه دارم از اعتقادات و باورهاي مذهبي است.
بدون باور و اعتقاد به خداوند و مسائل معنوي ، زندگي ارزش هیچگونه تلاشي را نخواهد داشت چرا كه در نهايت با مرگ همه چيز پايان میپذیرد.
پس همين اعتقادات است كه به انسان انگيزه تلاش میدهد.
در خاطر دارم كه روزي يكي از دوستانم علت موفقیتهايم در آزمونها و امتحانات را پرسيد و من به او گفتم:
«میخواهی هر آنچه قبل از امتحانات انجام میدهم به شما بگويم؟»
و او نيز استقبال كرد.
به او گفتم: «اول از همه وضو میگیری، دو ركعت نماز میخوانی و بعد از آن به ائمه اطهار(ع) متوسل میشوی و بعد از آن شروع به تقسيم بندي مطالب و سرفصلهایی میکنی كه میخواهی آزمون بدهي.»
بعد از پايان صحبتهایم چهره او را ديدم كه بسيار متعجب بود. من حقيقت را به او گفتم.
يعني اگر من اقدام كوچكي را هم كه انجام دادهام همه از لطف خداوند بوده است.
به عبارت ديگر يا علي گفتيم و عشق آغاز شد.
* از سختیها و مشكلات كار بگوييد؟
- لطف خداوند را بسيار شاكرم، چرا كه هر شكري نعمت انسان را چند برابر میکند؛ اما به ندادههای خداوند هزاران شكر میکنم.
چرا كه هر ندادهای يك حكمت است.
و يكي از اين نمونهها قبول نشدنم در سال اول دانشگاه بود.
معلمان من در طول دوران تحصيل همواره به من میگفتند نابغه هستي رتبه من را تك رقمي پيش بيني میکردند.
اما در سر جلسه امتحان كنكور به علت افت فشار زمان زيادي را از دست دادم. رتبهام خوب شد اما در حد پزشكي نبود و من یک سال ديگر براي كنكور درس خواندم.
و هرچه در زندگي دارم از همان یک سال دارم.
در آن یک سال احساس میکردم هيچ چيز جز برترینها نمیتواند مرا ارضا كند.
در طول دوران تحصيل پزشكيم هميشه نمره A را گرفتهام و اگر بهعنوان مثال در درسي نمره ۵ /۱۹ میگرفتم میگفتم اين نيم نمره يعني يك بيماري را كه تشخيص ندادهام. ديگر روحيه قانع ناپذيري در من به وجود آمده بود.
معتقدم مشكلات در زندگي حكم سد روبروي آب را دارد، هرچند كه گاه زماني جريان آب را متوقف میکند، اما قدرت و نيروي آب را چند برابر میکند.
مشكلات در زندگي باعث میشود انسان بيشتر به قدرت الهي متكي باشد در هر كجاي زندگي با سختي روبرو شدم به لطف الهي و توسل به ائمه اطهار(ع) پناه بردهام.
به ياد ندارم روزي را كه بدون وضو و ذكر صلوات روانه كار شده باشم و همه اینها حافظ من در برابر سختیها بوده است.
خود را کوچکترین ذره عالم میدانم و همه اين مقامات را امتحان الهي میدانم.
هميشه گفتم خدايا من را به بهترين شكل و بهترين حالات برگردان.
خدايا اقدامات علمي من را بپذير و آنها را آن قدر بالا ببر كه در خور و شايسته تو باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید