لحظهای که خود را به انجام کاری متعهّد میسازید خداوند هم به یاری میآید. دستهایی به یاوری میآیند که اگر تعهدی نداشتید نمیآمدند. عواملی پیش بینی نشده به کمک میآیند که خواب آن را هم ندیدهاید.
بسیاری از مردم تعهد را از دریچه احساس خود مینگرند. احساسشان راهنمای انجام تعهد آنهاست. اما تعهد راستین چیزی دیگر است. تعهد امری احساسی نیست بلکه ریشه آن در منش ماست، منشی که تحقق هدفهای ما را ممکن میسازد. احساسات انسان پیوسته در نوسان است اما تعهد او به سنگ خارا میماند. اگر تیمی منسجم میخواهی- خواه در کسب و کار باشد، در باشگاهی ورزشی، در زناشویی، یا سازمان داوطلبان- باید بازیکنانی داشته باشید که پایههای تعهد آنان به تیم استوار باشد. چیزهایی هست که هر عضو مؤثر تیم باید بداند:
1- تعهد معمولاً در گیرودار سختی خود رانشان میدهد.
کسی نمیداند که به چیزی متعهد است یا نه مگر اینکه با شرایطی دشوار روبه رو شود. سختی و دشواری بذر تعهد را میرویاند و تعهد سختکوشی را دامن می زند و هر قدر روی چیزی بیشتر کار کنید، احتمال اینکه از آن دست بکشید کمتر میشود. این سخن از بزرگان است که: "هر چه سختتر بکوشیم، تن به تسلیم دادن سختتر میشود."
کسی که متعهد باشد به آسانی تسلیم نمیشود.
2- تعهد به استعداد و توانایی بستگی ندارد.
گاه وقتی به آدمهایی با استعداد برمی خوریم که بسیار موفق هستند، تصور میکنیم که تعهدشان ناشی از استعداد آنهاست. به نظر میرسد که برای قهرمانان ورزش کردن، یا برای هنرمندان تمرین کردن، یا برای اهل کسب و کار، فعالیت کسبی آسانتر است. اما اینطور نیست. تعهد و استعداد ربطی به یکدیگر ندارند- مگر اینکه خود ما بین آنها پیوندی ایجاد کنیم.
مگر آدمهایی را ندیدهاید که استعداد سرشار دارند اما استعداد خویش را هدر دادهاند زیرا دست به هیچ کاری نزدهاند؟ و مگر آدمهایی کم استعدادتر اما موفقتر از خود را نمیشناسید؟ یکی از دلایل این امر تعهد آنهاست.
"به قدرت بیشتر، توانایی بیشتر یا فرصت گرانبهاتر نیازی نیست. نیاز این است که آنچه را داریم به کار گیریم."
اگر خود را به کاربرد آنچه داریم متعهد سازیم، خواهیم دید که استعداد هم داریم و میتوانیم به تیم خود نیز بهرهای بیشتر برسانیم.
3- تعهد بر اثر انتخاب ایجاد میشود، نه بر اثر شرایط.
"بیشتر افراد به سالهای پشت سر خود مینگرند و زمان و مکانی را به یاد میآورند که مسیر زندگیشان به کلی عوض شد. لحظههایی هستند که به تصادف یا به عمد به سبب تحوّلی درونی یا تطبیق با حوادثی که دور و بر ما روی میدهد، وادار میشویم که خود و شرایط زندگی خود را از نو ارزیابی کنیم و تصمیمهایی بگیریم که بر بقیه زندگیمان اثر بگذارد."
بسیاری از مردم تصور میکنند شرایط است که تصمیمهای ما را رقم می زند. اما غالباً تصمیمها هستند که شرایط را ایجاد مینمایند. وقتی که تعهد را برمی گزینیم، بخت کامیابی ما افزایش مییابد.
آدمهای معمولی متعهد میتوانند کارهای غیرمعمولی بکنند.
4- تعهدی که مبتنی بر ارزشها باشد پایدار میماند.
پذیرفتن تعهد یک چیز است و پای بندی به آن چیزی دیگر. چگونه میتوان متعهد باقی ماند؟ پاسخ این است که پایه تعهدات ما چیست. هر وقت تصمیمهای خود را بر پایه ارزشهای محکم زندگی خود گرفتید، حفظ تعهد در بلندمدت آسانتر میشود زیرا لزومی نخواهد داشت که پیوسته میزان اهمیت آن را بسنجید. حفظ تعهدی که بر پایه اعتقاد کسی استوار باشد آسانتر است.
منبع:
کتاب «17 اصل مهم در کار تیمی»- با تغییر و تلخیص
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید