همان گونه که ميدانيم، ازدواج امري مقدس است که بايد با آگاهي کامل طرفين صورت بگيرد تا زوجين بتوانند در کنار هم، زندگي موفقي داشته باشند. به همين منظور، در زير برخي از راه کارهاي لازم براي انتخاب همسر مناسب، آورده شده است.
1) تهيهي فهرست تفاهم
اگر فهرستي در پارهي ويژگيهاي همسر دلخواه خود بنويسيد و در دسترستان قرار دهيد ، هدفمند خواهيد بود و چنانچه طبيعت بخواهد کنترل فکر و احساس شما را به دست بگيرد و در برابر واقعيت، نابینایتان کند ، با آن مقابله خواهيد کرد. در اين صورت، شانس شما براي يافتن شريکي مطلوب و مناسب که با او بتوانيد چراغ زندگي خود را روشن کنيد ، افزايش مييابد.
بنابراين، مهم است از کسي که ميخواهيد بهعنوان همسر انتخاب کنيد ، تصوري داشته باشيد در اين زمينه با توجه به ويژگيهاي مورد نظرتان، ميتوانيد هر کدام را که ميخواهيد ، انتخاب کنيد و يا کيفيتهاي ديگري را به اين مجموعه اضافه نماييد. آن گاه آنها را با توجه به آنچه براي شما مهم است، اولويتبندي کنيد ، بهطوري که بدانيد کدامیک براي شما اهميت بيشتري دارد. در پايان، بايد بتوانيد تصوير ایده آلی از کسي که میخواهید بقيهي زندگي خود را با او بگذرانيد، داشته باشيد.
براي شروع ، کاغذي برداريد و ويژگيهاي همسر ایده آل خود را يادداشت کنيد براي اين منظور، کافي است تمام فضايل، ارزشها، خصلتها و ويژگيهاي شخصيتي همسر مورد نظر خود را قيد کنيد. سعي کنيد. سعي کنيد اين فهرست تا حد ممکن، دقيق و جامع باشد.
2- لزوم گفتمان
شما با استفاده از گفتوگو ميتوانيد از روحيات و شخصيت همسر آيندهتان، شناخت بهتري کسب نماييد. برخي افراد، نسبت به بعضي از شخصيتها، حساسيت ويژهاي دارند و نميتوانند با دارندگان اينگونه شخصيتها، زندگي مشترک داشته باشند ، براي نمونه ، افراد خونسرد و آرام، افراد درونگرا و گوشهگير را نميپسندند و افراد خونگرم، پرتحرک و برونگرا را براي همسري ترجيح ميدهند. بعضي افراد ممکن است کساني را که احساسات تندي دارند و بهشدت عاطفي هستند ، مناسب حال خود تشخيص ندهند و تيپ «منطقي» و «عقلاني» را بپسندند و بر عکس. در هر حال، کسي که در مقام انتخاب است، بايد ببيند آيا با چنين فردي ميتواند زندگي کند يا نه؟ در اين گونه گفتوگوها هر يک از هر طرف، صادقانه به معرفي خود و بيان ويژگيهاي اصلي خويش ميپردازد و خواستههايش را از طرف مقابل و زندگي مشترک با او بيان میکند. همچنين روشي که شخص ميخواهد در زندگي مشترک در پيش گيرد و شرايط موجود او، از مسائلي است که در اين گونه گفت و گوها، مطرح ميشود.
در اين گونه گفت و گوها بهعنوان نمونه ، ميتوان دربارهي محورهاي زير به تبادل نظر پرداخت:
- مديريت خانواده و نقش زن و مرد
- شرايط مادي زندگي
- روشهاي حل اختلاف و تبادلنظر در زندگي مشترک
- رفت و آمدها و معاشرتها
- و مسائل ديگر که مورد علاقه و شايد تأکید هر يک از دو طرف است.
اگر هر يک از دو طرف، شرطهايي دربارهي زندگي مشترک دارد ، بايد بهروشنی مطرح سازد. همچنين وجود هر گونه عيب يا معلوليت جسماني و ابتلا به هر گونه بيماري جسماني يا رواني مهم، يا طرف مقابل، در ميان گذاشته شود.
البته ذکر عيبهاي جزئي که اغلب اهميت چنداني در روابط زناشويي ندارد، ضروري نيست. اگر پس از اين گفتوگوها و تعيين شرطها، دو طرف به توافق برسند، در آينده با مشکلات کمتري روبه رو ميشوند.
3- نقش و اهميت مشاوره
از آن جايي که پيوند زناشويي، پيوندي آسماني است، بايد پيش از انجام آن، تمامي زوايا و جوانب آن را در نظر گرفت که تا حد امکان، اين پيوند، پيوندي صحيح و سالم باشد و از هر گونه آسيبي مصون بماند تا به اين ترتيب، پايههاي کانون خانواده که مهمترين و اساسيترين واحد اجتماع است، تقويت شود و همچنان سالم و مستحکم باقي بماند.
پيوند زناشويي را از جهاتي ميتوان مشابه پيوند بين دو گياه دانست. هر باغباني بهخوبی ميداند که هر گياهي را نميتوان به هر گياهي پيوند زد. هدف از پيوند گياهان، رسيدن به ميوهي بهتر و بيشتر در ريشهاي محکمتر است. پس دو گياهي به يکديگر پيوند زده ميشوند که ضمن داشتن تشابه ساختماني، خصوصيات ويژهاي نيز داشته باشند، براي نمونه يکي ميوهي بهتري بدهد و ديگري از ريشه، تنه و شاخ و برگ بيشتري برخوردار باشد تا با انجام عمل پيوند، درخت تنومندتر و پربارتر حاصل شود.
«زناشويي در حقيقت پيوندي است که از درختي به درخت ديگر ميزنند ، اگر خوب گرفت، هر دو بارور ميشوند و اگر بد شد ، هر دو خشک ميشوند.»
در انتخاب همسر، بايستي هدف، انتخاب يک «همسر» به تمام معني کلمه باشد يعني انتخاب يک همراه، همدم، همدل، همقدم، همفکر و همدوش که بتواند مسير رشد و تعالي را در کنار و همگام و همراه با همسرش بپيمايد. آنان بايد بهتنهایی نيز اين توانايي را داشته باشند که در غياب ديگري، کانون خانواده را گرم و روشن نگه داشته و از آن پاسداري نمايند. ضمن آنکه بايد بتوانند در آينده، نقش پدر و يا مادري لايق و مهربان را نيز ايفا نمايند.
البته لازم به تذکر است که وقتي دو نفر از دو کانون جداگانه با يکديگر پيوند برقرار ميکنند و کانون جديدي را تشکيل ميدهند ، نبايد یکباره کانونهاي قبلي خود را رها نموده و يا همچنان بهطور کامل، به کانونهاي خانوادگي قبلي خود، وابستگي داشته باشند ، بلکه بايستي ضمن پايهريزي تدريجي کانوني مستقل، ارج و قرب و حرمت کانونهاي خانوادگي قبلي خود را نيز همچنان حفظ کنند اغلب کساني ميتوانند کانونهاي خانوادگي خوبي تشکيل دهند که خودشان در کانونهاي خانوادگي خوبي تربيت شده باشند.
جهت پيشگيري از اين گونه مشکلها و مشخص نمودن ميزان هماهنگي و نزديکي بين دو زوج و ميزان موفقيت پيوند ازدواج آنان، مراجعه به يک مشاور باتجربه در امر مشاورهي ازدواج، ميتواند جلوي بسياري از اين مشکلات را بگيرد. با مشاوره، ميزان هماهنگي ديدگاههاي دو طرف (در زمينههاي زيستي، رواني، اجتماعي، شخصيتي، رفتاري، فرهنگي، اقتصادي، اعتقادي، جغرافيايي، خانوادگي، فردي و...) روشن شده و با ديدي باز و با علم و اطلاع کافي از تمام جوانب موضوع، پيوند زناشويي خود را منعقد مينمايند. به اين ترتيب، از بسياري مشکلها و عواقب جبران ناپذيري که در اثر عدم رعايت اين نکتهها، گريبان گيرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید